بازگشت به رقابتهای آغازین عصر فضا و امنیت ملی ایران
در کشاکش تنشهایی که احتمال رویارویی ایالات متحده و روسیه را در پشت صحنه تراژدیهای حال حاضر خاورمیانه افزایش داده است، ایالات متحده رقیب دیرینه خود در عرصه فعالیتهای فضایی را در کنار چین، کره شمالی، سوریه، سودان و ایران در لیست سیاه عدم همکاری در زمینه پرتابهای فضایی قرار داده است.
اتخاذ چنین سیاستی، بیش از هر چیز در تداوم فرمان تشکیل ارتش فضایی بهعنوان یکی از یگانهای نیروی مسلح این کشور قرار میگیرد که توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت در فوریه سال ۲۰۱۸ به امضا درآمده است و واکنشی جدی به تهدیدات برآمده از فضای ماورای جو و دفاع از منافع ملی ایالات متحده محسوب میشود، در این میان روسیه نیز که به نقشآفرینی پویا در خاورمیانه بهویژه در حمایت از ایران در مقابل بدعهدیهای برجام و تحریمهای ایالات متحده تبدیل شده است، در ماههای اخیر توسعه نیروی هوافضای این کشور را از جمله اولویتهای نظامی خود معرفی کرده است و در این مدت موفقیتهایی نظیر پرتاب راکت ماهوراهبر سایوز ۲ روسی و موشک فضایی” پروتن-ام” حامل تلسکوب فضایی” اسپکتر- ار.گ” را به ثبت رسانده است.
چنین تلاشهایی برای کسب برتری و عدم همکاری در نوع خود نقلی دیگر از روایت رویارویی دو قدرت نامآشنای جنگ سرد و رقابتهای آغازین عصر فضا است، در حالیکه در عصر حاضر بازیگران متعددی به عرصه فعالیتهای فضایی پیوستند. در این میان با توجه به آنکه برخی نظیر ایران از یک سو نخستین گامهای فضایی خود را با همراهی و همکاری روسیه برداشته است، و از سویی دیگر آمریکا فعالیتهای فضایی آن را تهدید خوانده است، نوشتار حاضر به این پرسش پاسخ میدهد که شدتیافتن تنشها بین این دو قدرت چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟
فضای ماورای جو عرصه رویارویی روسیه و ایالات متحده
از عصر فضا تاکنون نتایج و دستآوردهای حاصل از فعالیت در فضای ماورای جو بهویژه در بعد نظامی آن، ترغیبکنندهی گسترش فعالیت در این عرصه و فراهمکنندهی فرصتی برای کسب قدرت و پیشیگرفتن بر رقبا است. رویارویی ایالات متحده و روسیه در فضای ماورای جو همواره بازتاب رقابت قدرتهای بزرگ در چارچوب تعریف شده مرشایمر است، در جایی که وی معتقد است گرچه شدت رقابت میان قدرتهای بزرگ کم و زیاد میشود، اما آنچه که آنها را به رقابت بر سر کسب قدرت دعوت میکند هراسی است که از یکدیگر دارند، هراسی که سیاستگذاران فضایی ایالات متحده را برآن داشته است تا در سال ۲۰۱۹، با دورشدن از رقابتی که نخستین بار پرتاب اسپوتنیک در ۱۹۵۷ به کالبد آن جان بخشید و با گذشت چندین دهه مسیرهای همکاری با رقیب خود را مسدود کنند.
ایالات متحده در مقام قدرت بزرگی که همواره خواهان یکهتازی و کسب هژمونی در نظام بینالملل است مدتهاست حاکمشدن بر زمین از طریق سلطه بر فضا را در پیش گرفته است و اقدام آن در جهت تشکیل نیروی فضایی این کشور که به منظور مقابله با فعالیتهای فضایی نظامی رقبای ایالات متحده در این عرصه صورت گرفته است گامی در جهت دنبالکردن بالاترین هدف برای هر دولت از نقطه نظر نئورئالیستها بهشمار میرود تا سهم خود از قدرت جهانی را در جهت زوال دیگر دولتها به حداکثر برساند.
روسیه نیز در پیمودن مسیر مشابهی در لحن هشدارآمیز خود نسبت به واشنگتن و با تأکید بر عدم تکرار اشتباهات گذشته، روی آوردن به چنین اقداماتی را دعوتی برای رویارویی جدیتر در فضا دانسته است، بهگونهای که میتواند توأمان با مخاطرات قابل توجهتری نسبت به مسابقه تسلیحات هستهای باشد، اما این پیشتاز فضایی در راستای تأمین امنیت و کسب منافع ملی، خود نیز اخیراً با تأکید بر توسعه نیروی هوافضای این کشور آن را از جمله اولویتهای نظامی خود معرفی کرده است. در تکمیل بررسی آنچه که بهنوعی رقابت دائمی دو قدرت فضایی تعریف میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برترین ابزار در شناخت مسیر برگزیده قدرتها برای فعالیت در فضای ماورای جو مرور استراتژیهای فضایی آنهاست. مرور سیاستهای اتخاذ شده توسط ایالات متحده از زمان ریاست جمهوری بوش تاکنون افزایش چشمگیر وابستگی امنیت ملی این کشور به فضای ماورای را نشان میدهد اهداف ذکر شده و اصول سیاست فضایی ملی این کشور در سال ۲۰۰۶ نشان میدهند ایالات متحده که روزی پیشگام استفاده صلحآمیز از فضای ماورای جو محسوب میشد، با ایجاد محدودیت بر سر راه دیگر کشورها بزرگترین حامی تداوم رقابتهای فضایی است. روسیه احیای سیاست فضایی را همگام با احیای قدرت پیشین خود پیش میبرد و تأکید بر کنترل تسلیحات متکی بر همکاری دارد، در این زمینه سند تدبیر سیاست خارجی این کشور که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است به خوبی نشان میدهد روسیه همچنان که تقویت امنیت بینالملل، تداوم تلاش برای منع رقابت تسلیحاتی در فضا و ارسال تسلیحات توسط دیگر کشورها، دستیابی به توافقات بینالمللی در این حوزه و کنترل ظرفیتهای هستهای را مطرح کرده است، در مقابل هرگونه کاربرد و یا حتی تهدید از جانب سلاحهای کشتار جمعی و تسلیحات اتمی، حق استفاده از تسلیحات را برای خود قائل شده است که تأکیدی بر آمادگی برای هرگونه جنگی حتی در فضای ماورای جو از سوی این قدرت و تهدیدی جدی برای همبازیهای آن است. بنابراین میتوان چنین بیان کرد که روسیه با تدوین این سند در واکنش به تأثیرات احتمالی تشکیل نیروی فضایی ایالات متحده بهنوعی پیشدستی کرده و موضع خود را مورد تأکید قرار داده است.
- اما فعالیتهای فضایی دو قدرت نیز در نقش مکمل سیاستهای فضایی آنها قرار میگیرد. برنامههای فضایی نظامی تدوین شده روسیه برای سال ۲۰۳۰ تا ۲۰۶۰ این کشور پس از تقویت تجهیزات زمینی، دریایی، هوایی و شرکت در رزمایشهای مشترک نظامی با مصر و چین جهت بررسی دفاع ضدموشکی و جنگ الکترونیک، نشاندهنده تلاش روسیه برای تقویت بعد چهارم قدرت است. اما رونمایی از موشک قارهپیمای سارمات روسی که مخربترین موشک هستهای جهان معرفی شده است بیشتر عزم راسخ روسیه را برای تحکیم موقعیت خود و قابلیتهای آن در اجرای برنامههای فضایی نظامی منعکس کرد. از طرفی دیگر ایالات متحده که خواستار تقویت قدرت نظامی و هستهای و بهرهبرداری از فناوریهای نظامی تا سال ۲۰۶۰ شده است ماهوارههایی نظیر ان- آر- ال۳۷ [۱] با قابلیتهای جاسوسی و نظامی را به عنوان آخرین نتایج در کارنامه پرتابهای خود به ثبت رسانده است.
- گذشته از سیاستها و فعالیتهایی ذکر شده که در نوع خود افزایش تخاصمات بین دو قدرت را به نمایش میگذارند هر دو رقبای جدیدتری نظیر چین را دارند که نبایستی در محاسبات خود از قابلیتهای نظامی و سیاستهای آن غفلت کنند. افزون بر این شماری از بازیگران تازهوارد به عرصه فعالیتهای فضایی نظیر ایران مورد توجه هستند که در حال حاضر از حمایتهای سیاسی روسیه در زمین، دریا و هوا و در پی وقایعی مانند آنچه که با سقوط پهباد ایالات متحده و اخلال در ناوگان نفتکشهای ایران به وقوع پیوست برخوردار است و همچنان که فعالیتهای فضایی آن از سوی ایالات متحده به عنوان تهدید برشمرده میشود، پیشتر نخستین گامهای فضایی را در تقویت قدرت ملی خود با همراهی روسیه برداشته است و بررسی فعالیتهای فضایی آن در چارچوب همکاریها و مخالفتها در این نوشتار یک ضرورت است.
فعالیتهای فضایی ایران در بستر تعامل و تقابل
در سال ۲۰۰۹ ایران با پرتاب نخستین ماهواره ساخت خود با نام امید خواسته مبتنی بر حضور فعالتر در عرصه فعالیتهای فضایی را به جهانیان اعلام کرد، درحالیکه پیشتر در مقابل نگاه بدبینانه غرب فعالیتهای نخستین خود با نام صلح و امنیت بینالملل را با همکاری پیشگام صنعت فضایی یعنی روسیه در پیش گرفت، در چارچوب چنین تعاملات و تقابلی میتوان فعالیتهای فضایی ایران را به موارد زیر خلاصه کرد:
- بعد از پرتاب ماهواره مصباح که در سال ۱۹۹۷ صورت گرفت، تأملبرانگیزترین نمونهی این همکاریها بهویژه در نگاه غرب مربوط به پرتاب سینا-۱ است. از نظر تحلیلگران غربی فناوریهای به کار رفته در این نوع ماهواره از قابلیت پرتاب موشک بالستیک برخوردار بودند، و بر همین مبنا ایران را بهرهمند از قابلیتهایی میدانستند که ارتقای سیستم موشک شهاب-۳ و دستیابی به نمونهی نوینی از آن یعنی شهاب-۴ را برای این قدرت نوظهور فضایی بههمراه داشت. اما این قبیل همکاریهای مشترک بیش از همه با مخالفت ایالات متحده همراه بود چرا که روسیه نیز در گذشته پرتاب ماهوارههای کوچک مشابهی را از پایگاههای نظامی خود تجربه کرده بود. با این وجود موفقیت در پروژه مذکور بستری برای همکاریهای بیشتر بین دو کشور را فراهم کرد و چندین بیانیه عمومی از سوی دو کشور مانند توافق ایران و روسیه برای تولید ماهوارهی پارس (سینا-۲) به تصویب رسید.
- در تداوم همکاریهای فضایی در اواسط سال ۲۰۰۶ سیستم ماهواره مصباح و زهره نیز جهت توسعه فناوریهای فضایی و پرتاب ارتقا یافت. در حالیکه ایران اهداف غیرنظامی برای ارتقای این سیستم تعریف کرده بود، برخی با ارائه تعبیری متفاوت از این مقصود، متخصصین ایرانی را متمایل به دستیابی بر سیستم هشدار سریع برای مقابله با حملات احتمالی اسرائیل دانستند، که ممکن بود مقصدهای نظامی و هستهای ایران را مورد هدف قرار دهد، همچنین ماهواره زهره را نیز توسعه سلاحهای ضدماهواره برشمردند.
- در تداوم مخالفتها با فعالیتهای فضایی ایران در حدفاصل سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ حضور بیش از سی هزار متخصص روس در همکاری مشترک با ایران دلیل توسعه فناوریهایی کاربرد دوگانه برشمرده شد. گرچه در همین دوران مدیر مرکز مطالعات ایرانیان مدرن در روسیه در حالی که ایرانیان را مستعد فرستادن انسان به فضا دانست، همچنان تأکید بر تعهد کشور خود نسبت به تداوم همکاریهای فضایی با ایرانیان داشت.
- فعالیت مستقل ایران پس از سال ۲۰۰۸، دورشدن از همپیمان فضایی خود و نگرانی امنیتی آن از فعالیتهای فضایی ایران را به دنبال داشت. در این دوران برخی متخصصین نظامی و علمی فضایی روسیه پرتابهای فضایی ایران را نشانی از حرکت رو به جلوی آن جهت افزایش قابلیت پرتابگرها با قدرت بیشتر میدانستند، برخی دیگر از مقامات رسمی این کشور نگران قابلیتهای ایران برای کاربرد فناوریهای موشکی بودند. در سال ۲۰۰۹ نیز روسیه نسبت به همراهی ایران برای توسعه ماهواره ارتباطات از راه دور زهره تمایلی از خود نشان نداد، و میخائیل مارگلو که ریاست کمیته شورای روسیه در امور بینالملل را عهدهدار بود، بر عدم وجود دلیلی برای تقویت این باور تأکید داشت که برنامههای فضایی ایران یک تهدید جهانی باشد.
در تکمیل واکنشی که مقامات روس نسبت به نگرانکننده نبودن فعالیتهای فضایی ایران برای عرصه بینالملل داشتند، مدعی شدند پرتاب ماهوارهها با کاربرد دوگانه از سوی ایران، انگیزهی ایالات متحده برای توسعه و به کارگیری سیستمهای ضدماهواره زمینپایه آست [۲] را شدت میبخشد. چنین اقدامی تصویب پیشنویس معاهدهی منع استقرار سلاح در فضا، همچنین کاربرد زور یا تهدید از جانب این کشور را نیز در کنفرانس خلع سلاح ژنو همراه با چین و روسیه پیچیده میکرد.
با این وجود در سال ۲۰۱۲ مصادف با بازگشت جاهطلبانه پوتین و تلاش برای احیای قدرت گذشته این کشور، روسیه خواستار همکاری بیشتر با ایران شد. اتخاذ چنین تصمیمی از سوی این مقام یادآور گفتههای وی در سال ۲۰۰۷ در کنفرانس مطبوعاتی تهران داشت. چرا که وی بر طیف وسیع همکاریهای این دو کشور در زمینه فضا، صنعت و پروژههای زیرساختی تأکید کرده بود. بررسی فعالیتهای فضایی ایران و واکنش قدرتها نسبت به آن در بستری از رقابتهای نامتناهی فضایی بین ایالات متحده و روسیه بیش از همه اهمیت توجه به امنیت ملی ایران در این عرصه را مطرح میکند.
امنیت ملی ایران و رقابتهای فضایی
افزایش رقابتهای ایالات متحده و روسیه و در پی آن نظامیترشدن فضا خطرات قابل توجهی پیش روی امنیت بینالملل و امنیت ملی کشورها قرار میدهد. تنگتر و پرمخاطرهترشدن دامنه رویارویی قدرتهای دیروز و امروز فضایی بهطور روزافزون در نوع خود عرصه فعالیتهای فضایی را برای قدرت نوظهوری نظیر ایران سختتر خواهد کرد که خواهان تثبیت جایگاه خود در خاورمیانه و تحقق اهداف ذکر شده در سند چشمانداز ۱۴۰۴ است تا به جایگاه نخست در منطقه تبدیل شود.
افزون بر این در شرایطی که نگرانیهای امنیتی و احتمال بروز تنشهای نظامی در تنگه هرمز برای ایران وجود دارد، غفلت از تهدیدهای برجای مانده از افزایش رقابتهای فضایی بهویژه بین ایالات متحده و روسیه برای ایران نیز جایز نخواهد بود. در واکاوی افزایش تنش بین دو قدرت فضایی و تأثیری که بر امنیت ملی ایران خواهد داشت میتوان به تهدیدها و راهکارهای مقابله با آنها اشاره کرد:
- گستردهشدن رقابتها در فضای ماورایجو، بیش از هر چیز امنیت ملی کشورهایی را متزلزل خواهد کرد که علیرغم واقفبودن به اهمیت این حوزه، از پیشرفت و توسعه دانش و فناوریهای بومی به شکل مستقل بازماندهاند. بر این اساس تدوام بخشیدن به فعالیتهایی که در راستای افزایش سطح دانش بومی و کاربردی کردن آن هستند، امری ضروری تلقی میشود. تلاش برای ساخت ماهواره پیام ۲ با وجود در مدار قرار نگرفتن پیام۱ و دوستی در اواخر سال ۹۷ و ثبت نقاط مداری به نام ایران نشانگر مستحکمترشدن گامهای ایران برای پیشرفت در این عرصه و حرکتی رو به جلو بهویژه پس از وقفهای است که در سالهای اخیر در فعالیتهای فضایی ایران حاکم بوده است. افزون بر این، پیمودن چنین مسیری بایستی علیرغم تأثیر تحریمهای ایالات متحده و پیامدهای منفی و نابسامانیهای برجای مانده از آنها تداوم یابد و ایران به خوبی میل و اراده پیشرفت توسط بازیگری را به نمایش بگذارد که از دستیابی بر فناوریهای برتر به واسطه تحریمها محروم است.
- با وجود آنکه همواره فعالیتهای فضایی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل از جانب ایالات متحده خوانده شده است، در مقابل توسعهی فناوریهای چالشبرانگیز ایالات متحده نظیر راکتهایی که شمار آنها رو به افزایش است، و بهرهبرداری نظامی از پرکاربردترین فناوری فضایی یعنی ماهوارهها بهویژه استفاده از ماهوارههای جاسوسی، خالق تهدیدهای امنیتی نوینی برای ایران است، و در چنین وضعیتی نباید از پیشبرد تدابیر امنیتی در فضای ماورای جو در کنار سایر عرصهها در وضعیت کنونی غفلت کرد.
- در نگاه به همکاریهای ایران و روسیه بایستی متذکر شد که ایران در مقام شریکی منطقهای برای روسیه، از جایگاه درخور توجهی جهت مقابله با نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و خلیج فارس برخوردار است، در حوزه فعالیتهای فضایی نیز از مرور تعاملات فضایی این کشور با ایران میتوان چنین برداشت کرد که روسیه تنها در دوران مطرحبودن منافع خود، پایبند به همراهی ایران در مقابل مخالفتهای غرب به ویژه ایالات متحده به عنوان رقیب فضایی خود بوده است، بر این اساس در پیشگرفتن همکاریهای فضایی مطابق با اصول سند توسعه هوا و فضا بایستی بر مبنای عدم وابستگی به دانش و فناوریهای بیگانگان صورت بگیرد، بر این اساس ضرورت دارد تأمین منافع ملی در روابط با قدرتی نظیر روسیه در کانون سیاستگذاریها قرار گیرد، تا در صورت دورشدن ایران و روسیه و یا حتی مخاصمهآمیز شدن روابط آنها، حضور جدی و فعالیت مستقل خود در این عرصه را تداوم بخشد.
- گزینه تأمل برانگیز دیگر برای فاصلهگرفتن از نتایج مخرب رقابتهای فضایی، تأکید بر خواسته ایران مبتنی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای فضایی بهویژه از سوی ایالات متحده و روسیه است که با وجود تأکید بر این مسئله در استراتژیهای فضایی خود عملکرد معکوسی دارند. بدین ترتیب ایران با حضور جدیتر در مجامع بینالمللی و مشارکت در فعالیتهای که با هدف منع تسلیحاتیشدن فضا برگزار میشوند، همراه با یادآوری ورود صلحآمیز خود به این عرصه میتواند این کشور را بهعنوان پیشتاز در حفظ صلح فضایی به جامعهی جهانی معرفی کند.
نتیجهگیری
ادعای ایالات متحده و روسیه مبتنی بر تقویت قابلیتهای نظامی و افزایش سطح آمادگی آنها بهگونهای تداعیکننده جنگ سرد و بازسازی روابط دو قدرت در آن دوران و در سایه قراردادن همکاریهای سستی است که تاکنون در این عرصه انجام دادهاند. از آنجایی که افزایش قدرت نظامی دولتها به شکل یک تهدید به نوعی فراخوانی برای سایر دولتهاست تا در راستای بقا، تأمین و حفظ امنیت و منافع خود به ارزیابی تأثیر تغییرات بپردازند، جهت آمادگی برای مقابله با سیاستهای نوینی که امکان دارد ایالات متحده و روسیه در همین مسیر در پیش بگیرند، با درنظرگرفتن کنشها و واکنشهای احتمالی در این عرصه تدوین یک استراتژی فضایی را برای ایران بیش از عملیکردن هر راهکار دیگری ضروری میسازد و تدوین استراتژی فضایی کارآمد متکی به بررسی استراتژی قدرتهای بزرگ در فضای ماورای جو است.
افزون بر این، متأثر از افزایش رقابتهای فضایی همچنان که فعالیتهای فضایی ایالات متحده برای ایران چالشبرانگیز خواهد بود، نزدیکی به روسیه نیز به معنای دوری از تهدیدهای برجای مانده از فعالیتهای نظامی این قدرت در فضایی ماورای جو نخواهد بود. تلاش برای فعالیت مستقل و تأکید بر صلحآمیز بودن فعالیتها در فضای ماورای جو از اهمیتی اساسی برای حضور مستمر در این عرصه برخوردار است، در این راستا اجراشدن طرحهای فضایی و فناوریهایی که از قابلیت کاربرد در مقابل تهدیدها برخوردارند را تبدیل به اولویتی در سیاستگذاری فضایی میکند.
گلاره رستگارنیا
پینوشتها؛
[۱] – NROL-37
[۲] – ASAT