آمریکااقتصادامنیتامنیت ملیجمهوری اسلامی ایرانهسته‌اییادداشت راهبردی

گروگان برجام یا برجام گروگان

ترامپ بعد از حدود ۹ ماه استقرار در کاخ سفید، بالاخره راهبرد خود در مورد جمهوری اسلامی ایران را روز ۱۳ اکتبر (۲۱ مهرماه) اعلام کرد. اگر برجام و آنچه این راهبرد در مورد این توافق بیان می‏‌کند را جدا کنیم، ترامپ نکته جدید و مهمی در مورد جمهوری اسلامی ایران نگفت. در واقع، رئیس جمهور آمریکا همان اتهام‏‌های سابق مقامات آمریکایی علیه ایران را تکرار کرد؛ البته در قالب یک بسته جامع با لحنی زننده‌‏تر و کینه‏‌توزانه‏‌تر. وی همچنین جمهوری اسلامی را تهدید به همان ابزارهای همیشگی دولت آمریکا در برخورد با ایران کرد. ترامپ با یک مقدمه‏‌چینی پر از اتهامات تکراری، تلاش کرد چهره‏‌ منفوری از جمهوری اسلامی ایران برای مخاطبان خود ارائه و به آنها القا کند که ایران ریشه همه بدی‏‌ها و خرابکاری‏‌های جهان است و باید با آن برخورد فوری صورت گیرد. این در حالی است که افکار عمومی آمریکا، در همین زمانی که ترامپ راهبرد خود را درباره ایران اعلام می‌کرد، ایران را تهدیدی جدی نمی‌‏داند. بر اساس نظرسنجی مشترک «ان ‏بی‏ سی نیوز» و «SurveyMonkey» که بین روزهای ۱۳ تا ۱۷ اکتبر برگزار شده است، تنها ۴ درصد آمریکایی‏‌ها ایران را بزرگترین تهدید برای کشورشان می‏‌دانند؛ در حالی که ۵۴ درصد کره شمالی، ۱۹ درصد داعش، ۱۴ درصد روسیه و ۶ درصد چین را بزرگترین تهدید برای آمریکا برشمرده‌‏اند.[۱]

در مورد اینکه هدف یا اهداف راهبردی ترامپ در مورد جمهوری اسلامی ایران چیست، دیدگاه‌‏ها و نظرات مختلفی بیان شده است. باور نگارنده این نوشتار بر این است که همه هدف ترامپ در این راهبرد، گروگان‏‌گرفتن برجام است. ترامپ و بسیاری از مقامات دولت وی معتقدند که برجام، سیاست آمریکا و حتی جهان را در مورد ایران گروگان گرفته است. نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل، در یکی از نشست‏‌های شورای امنیت در مردادماه ضمن تکرار لیست اتهامات آمریکا علیه ایران، آشکار به این موضوع اشاره کرد و گفت: «نباید به ایران اجازه داد از توافق هسته‌ای برای گروگان‏‌گرفتن جهان استفاده کند… توافق هسته‌‏ای نباید آنقدر بزرگ شود که شکست‏ آن دشوار باشد».[۲] این نشان می‏‌دهد برجام توانسته سدی مستحکم در برابر اقدامات مستکبرانه دولت آمریکا ایجاد کند و ابزارهای این دولت در برخورد با ایران را نسبت به همیشه محدودتر نماید. به هر حال، یکی از کلیدی‌‏ترین بندهای برجام این است که تحریم‏‌های هسته‌‏ای علیه ایران که بر اساس این توافق لغو یا متوقف شده‌‏اند، به هیچ بهانه دیگری قابل بازگرداندن یا تحمیل مجدد نیستند (بند ۲۶ برجام).

علاوه بر این، طرفین برجام متعهد شده‌‏اند که این توافق را «با حسن‏ نیت و در فضایی سازنده بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام که اجرای موفقیت‌‏آمیز آن را مختل سازد، خودداری نمایند» (بند ۲۸ برجام). بند ۲۹ برجام نیز اعلام می‏‌کند که اتحادیه اروپا و آمریکا از هرگونه سیاستی با هدف خاص تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادی‏‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران در تعارض با تعهدات‏شان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیت‏‌آمیز این توافق خودداری خواهند کرد. هرچند بسیاری از اقدامات دولت جدید آمریکا در رابطه با برجام و ایران مغایر بندهای ۲۶، ۲۸، ۲۹ و ۳۳ برجام است، ولی باید توجه داشت که اولاً: این اقدامات بدون هزینه نیست و آمریکا به‏‌عنوان یک قدرت بزرگ در برابر تعهدات بین‏‌المللی خود مسئول است؛ ثانیاً: ایران دست برتر را دارد و می‏‌تواند مشروعیت اقدامات آمریکا را هم در کمیسیون برجام و هم در افکار عمومی بین‏‌المللی به چالش بکشد.

راهبردی که ترامپ در مورد ایران اعلام کرد، برای تغییر بازی و گروگان‏‌گرفتن برجام است. در واقع، ترامپ با نفی برجام و عدم تأیید پایبندی ایران به این توافق و همچنین، واردکردن اتهامات گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران، تلاش می‏‌کند بازی را تغییر دهد و به‏‌جای اینکه گروگان برجام باشد، برجام را گروگان خود قرار دهد. اگر از این زاویه به راهبرد اعلامی ترامپ در مورد جمهوری اسلامی ایران نگریسته شود، برخلاف بسیاری از تحلیل‌‏ها، این راهبرد بسیار حساب‏‌شده به‌‏نظر می‏‌آید. پرسش این است که دولت ترامپ از به گروگان گرفتن برجام چه اهدافی را مدنظر دارد؟ اولین هدف دولت ترامپ، رهایی از قید و بند برجام به‏‌منظور فراهم‏‌کردن شرایط برای اعمال فشار بر ایران است؛ یعنی ترامپ با عدم تأیید برجام می‏‌خواهد که گروگان این توافق نباشد و دستش برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران باز باشد. تحت فشار قراردادن دیگر قدرت‏‌های بزرگ طرف برجام به‌‏ویژه اروپایی‏‌ها و همچنین کنگره آمریکا برای اعمال فشار و تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران در مسائل غیرهسته‌‏ای و همچنین تلاش برای انجام اصلاحاتی در برجام، یکی دیگر از اهداف کلیدی این اقدام ترامپ است. در واقع، رئیس جمهور آمریکا با عدم تأیید برجام و سپردن آن به کنگره، قدرت چانه‏‌زنی خود برای اعمال فشار بر ایران را افزایش داده است.

ترامپ در سخنرانی که راهبرد خود در مورد ایران را اعلام کرد، با بیان اینکه «اگر نتوانیم با کنگره و متحدان‏مان به راه‌‏حلی برسیم، این توافق پایان خواهد یافت»، گفت: «این توافق دائماً تحت بررسی است و مشارکت ما در آن هر زمانی می‏‌تواند توسط من به‌‏عنوان رئیس جمهور لغو شود».[۳] این یعنی اینکه برجام پیش من گروگان است و اگر با من همکاری نشود و خواسته‏‌های من در مورد برجام و ایران مورد رسیدگی قرار نگیرد، آن را را لغو می‏‌کنم. هر کدام از این اهداف اگر محقق شود، به معنای برد ترامپ است. اگر کنگره و اروپایی‏‌ها فشارها بر ایران در موضوعات غیرهسته‌‏ای را افزایش دهند و یا خواهان اصلاح برجام شوند، ترامپ موفق می‏‌شود ایران را در وضعیت دشواری قرار داده و هزینه‌های آن را افزایش دهد. همچنین، اگر در برجام قرار باشد اصلاحاتی صورت بگیرد، باز هم ترامپ برنده است؛ چون توانسته دستورکار خود را پیش ببرد. معلق نگه‏داشتن برجام و جلوگیری از استفاده جمهوری اسلامی ایران از دستاوردها و مزایای این توافق، یکی دیگر از منافع مهم گروگانگیری برجام توسط دولت ترامپ است. در واقع، با گروگانگیری برجام، نوعی بی‏‌اطمینانی در مورد این توافق و ابهام راهبردی در مناسبات ایران با سایر دولت‌ها ایجاد می‏‌شود و دیگران را از همکاری‏‌های اقتصادی با ایران بازمی‏‌دارد؛ حتی بدون اینکه برجام از سوی دولت آمریکا لغو شود.

علاوه بر این، گروگانگیری برجام برای متحدان منطقه‏‌ای ترامپ از جمله اسرائیل و پادشاهی‏‌های ثروتمند خلیج فارس که ترامپ آن‏ها را گاو شیرده می‏‌بیند و به‏‌دنبال قاپیدن دلارهای نفتی آن‏هاست، راضی‏‌کننده است؛ چون جمهوری اسلامی ایران تحت فشار قرار می‏‌گیرد و هزینه مهار آن در منطقه برای آن‏ها کاهش پیدا می‏‌کند. همچنین، فرآیند توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران باز هم به تأخیر می‏‌افتد و مشکلات آن انباشته می‏‌شوند؛ که نتیجه آن، امنیت شکننده‌‏تر ایران در بلندمدت خواهد بود. این برای رقبا و مخالفان ایران بسیار ارزشمند است.

نتیجه‏‌گیری

برجام توافق مستحکمی است و دست دولت آمریکا را در اعمال فشار بر ایران بسته‌‏تر از همیشه کرده است. به همین دلیل، برداشت دولت ترامپ این است که برجام، سیاست آمریکا در مورد ایران را گروگان گرفته است. هدف راهبرد ترامپ درباره ایران این است که این معادله را معکوس کند؛ یعنی به‏‌جای اینکه آمریکا گروگان برجام باشد، برجام را گروگان آمریکا قرار دهد. اگر این هم نشد، حداقل در شرایط موجود تغییراتی ایجاد کند و از سنگینی بار تعهدات برجام روی دوش آمریکا بکاهد؛ تا این امکان را پیدا کند با دست بازتری سیاست‏‌های خود درباره جمهوری اسلامی ایران را پیگیری کند. البته اقدامات دولت آمریکا در پیگیری این هدف بدون هزینه نخواهد بود، ولی از نظر ترامپ این هزینه‏‌ها در مقابل دستاورد نهایی، قابل توجه نیست. به همین دلیل است که وی در مصاحبه اخیرش با «فاکس نیوز» گفته که حتی بدون اروپا نیز فشار بر ایران را پیش خواهیم برد.

[۱] Poll: America’s Fear of North Korea Is on the Rise, 19 Oct 2017, https://www.nbcnews.com/politics/white-house/poll-americans-fear-north-korea-rise-n811986

[۲] U.S. envoy says Iran cannot ‘hold world hostage’ with nuclear deal, 16 August 2017, https://www.reuters.com/article/us-iran-nuclear-usa/u-s-envoy-says-iran-cannot-hold-world-hostage-with-nuclear-deal-idUSKCN1AV2DK

[۳] Remarks by President Trump on Iran Strategy, 13 Oct 2017, https://www.whitehouse.gov/the-press-office/2017/10/13/remarks-president-trump-iran-strategy

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا