جنگ تجاری اروپا و آمریکا و تاثیر آن بر برجام
پس از شکست تلاشهای اتحادیه اروپا برای توافق با آمریکا در مورد معافیت از تعرفههای تجاری جدید کاخ سفید، وزارت بازرگانی آمریکا تعرفههای ۲۵ و ۱۰درصدی را در اول ژوئن ۲۰۱۸ به ترتیب بر آلومینیوم و فولاد وارداتی از اتحادیه اروپا، کانادا و مکزیک اجرایی کرد. اقدامی که پیشتر مقامهای اروپایی و برخی نهادهای بینالمللی آن را به منزله اقدام برای «جنگ تجاری» و «جنگ تعرفهای» خوانده بودند و درباره عواقب آن هشدار دادند. در نخستین واکنش به این اقدام دولت ترامپ، اتحادیه اروپا شکایتی را به سازمان تجارت جهانی تسلیم کرد. در گام بعدی، اتحادیه اروپا قصد دارد طی اقدامی تلافیجویانه تعرفه گمرکی ۲۵درصدی بر ۲۰۰ قلم از کالاهای آمریکایی که سالانه ارزشی برابر با سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار دارند، وضع کند. این اتحادیه قصد دارد تا هرچه سریعتر تعرفههای گمرکی خود بر کالاهای آمریکایی را تا ۲۰ ژوئن برابر با ۳۰ تیرماه اجرایی کند. با توجه بر مواضع رهبران اروپایی مبنی بر غیرقانونی خواندن این اقدام آمریکا و عزم آنها برای در پیشگرفتن اقداماتی متناسب و تلافیجویانه، اگر اروپا و آمریکا نتوانند در این زمینه به توافقی منصفانه دست یابند، باید منتظر یک جنگ تجاری تمام عیار بود.
اروپا و آمریکا پیش از وقوع این تنش تجاری، در مورد خروج یکجانبه آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای هستهای علیه ایران نیز وارد یک تنش جدی شده بودند. خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای هستهای و اعمال تحریمهای جدید علیه تهران، شرکتهای تجاری و کشورهای اروپایی را در معرض این انتخاب قرار داده است که یا به فعالیتهای تجاری خود در ایران پایان داده و تحریمها را علیه آن اجرا کرده و یا در صورت ادامه همکاری با اقدامات تنبیهی و تلافیجویانه آمریکا مواجه شوند. با این حال، نیاز امنیتی اتحادیه اروپا به حفظ برجام، این اتحادیه و کشورهای عضو آن را بر آن داشته است که با وجود تجارت ناچیزشان با ایران در مقایسه با ایالات متحده، حتی با وجود تهدیدهای آمریکا به دنبال ارائه طرحهایی برای تداوم تجارت با ایران با هدف حفظ برجام باشند. با این وصف، اعمال تعرفه از سوی آمریکا دومین تنش جدی تجاری و اقتصادی است که این روزها بر روابط دو سوی آتلانتیک سایه افکنده است. با توجه به همزمانی این دو تنش، پرسشی که به ذهن متبادر میشود این است که وقوع تنش و جنگ تجاری تعرفهای میان اروپا و آمریکا چه تاثیری بر سرنوشت برجام بدون آمریکا خواهد گذارد. در راستای پاسخ به این پرسش دو حالت زیر محتمل و متصور است:
۱-معامله بر سر ایران: اتحادیه اروپا و دولتهای عضو آن در ماههای اخیر تلاشهای زیادی برای دریافت معافیت تعرفهای از آمریکا انجام دادند که این تلاشها در نهایت به جایی نرسید و همانگونه که ترامپ وعده داده بود این تعرفههای تجاری اعمال شد. دستیابی به یک توافق جدید میان اروپا و آمریکا امری اجتنابناپذیر به نظر میرسد؛ چرا که اگر این دو بازیگر در مورد سازوکار تعرفههای تجاری به توافق جدیدی که متضمن منافع هر دو طرف باشد دست نیابند، وقوع یک جنگ تجاری میان آنها بسیار محتمل خواهد بود که در این صورت با توجه به حجم بسیار بالای تجارت دو سوی آتلانتیک آسیبهایی جدی به زیرساخت روابط اقتصادی دو طرف و متعاقبا اقتصادهای آنها وارد خواهد شد. کارشناسان اقتصادی اقدام ترامپ در مورد افزایش تعرفه فولاد و آلومینیوم را به یک گلوله برفی تشبیه میکنند که در صورت پاسخ اروپا به راه افتاده و در طول مسیر خود بزرگ و بزرگتر شده و اقتصادهای آنان را با تخریب بیشتری همراه خواهد کرد.
از این منظر، عاقلانهترین تصمیم برای دو طرف احتراز از وقوع چنین جنگی و دستیابی به یک توافق تجاری جدید است. درست همینجاست که ایران و سرنوشت برجام منهای آمریکا میتواند بخشی از این توافق تجاری جدید باشد. همراهی کامل اروپا با تحریمهای اعمالی علیه ایران در عوضِ اعطای معافیت تعرفهای آمریکا به اروپا اگر نگوییم نقطه کانونی اما میتواند بخش مهمی از این توافق باشد. راهبرد سیاست خارجی ترامپ تاکنون بر محور کسب منافع امنیتی با استفاده از اهرم و ابزار قدرت تجاری و اقتصادی آمریکا استوار بوده است. در همین راستا، بلومبرگ در یک گزارش تحلیلی مینویسد ترامپ امیدوار است که با افزایش تعرفههای تجاری اهرم فشاری را در اختیار بگیرد که از طریق آن بتواند همکاری اروپا را پیرامون مخارج دفاعی ناتو و تحریمهای ایران جلب کند. استیو منوچین وزیر خزانهداری آمریکا پیش از این به شبکه خبری سی ان بی سی گفته بود که ترامپ پرداختهای آمریکا به ناتو را در تعرفه ۲۵درصدی فولاد و ۱۰درصدی آلومینیوم در نظر گرفته است. به هر حال بعید نیست که در صورت توافق میان اروپا و آمریکا، مسئله همکاری آنها در قبال ایران بخشی از این توافق باشد. در همین خصوص، «ریچارد گرنل» سفیر جدید آمریکا در آلمان در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز گفته است، در صورت همکاری نزدیک اتحادیه اروپا با واشنگتن در موضوع ایران، ترامپ ممکن است مایل به معافیت دائم این اتحادیه از تعرفههای تجاری باشد. با وجود این، حتی اگر موضوع یک معامله بر سر ایران در میان نباشد، اخذ معافیت همزمان هم در زمینهها تعرفههای تجاری و هم در زمینه تحریمها علیه ایران کار بسیار دشواری است و در این راستا به نظر میرسد کسب معافیت تعرفهای در اولویت اتحادیه اروپا قرار گیرد.
۲-شکافی عمیقتر به سود ایران: با توجه به وقوع جنگ تجاری محتملی که در پی اعمال تعرفههای تجاری وجود دارد، این چالش حتی بیشتر از برجام میتواند به شکاف در روابط فراآتلانتیک دامن بزند. در همین رابطه، بنابر برخی گزارشها و به گفته رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، این اتحادیه احتمالا در نخستین اقدام تلافیجویانه تعرفه ۳٫۳ میلیارد دلاری علیه برخی کالاهای آمریکایی از جمله موتور سیکلت، شلوار جین و مشروبات الکلی ساخت آمریکا اعمال خواهد کرد. ترامپ نیز از همین حالا تهدید کرده در صورت اعمال چنین تعرفههایی از سوی اتحادیه اروپا، تعرفه ۲۵درصدی را بر خودروهای وارداتی از اتحادیه اروپا اعمال خواهد کرد. در نتیجه این اقدامات تلافیجویانه میتواند ابعاد وسیعتری در حد یک جنگ تجاری به خود بگیرد. شکاف ناشی از تنش تعرفهای اگر به یک توافق جدید ختم نشود و به شکاف میان این دو بر سر برجام اضافه شود، میتواند به نفع ایران و وضعیت برجام منهای آمریکا باشد. پیامد اعمال تعرفهها از سوی آمریکا به معنی حمایتگرایی و ملیگرایی اقتصادی و نادیدهگرفتن منافع اقتصادی شرکای درجه یک این کشور است. ترامپ که با خروج از برجام نشان داده بود برخلاف رویه ثابت سیاست خارجی دهههای گذشته آمریکا برای منافع امنیتی شرکای اروپایی خود اهمیت و ارزش چندانی قائل نیست، حال با اعمال تعرفههای تجاری نشان داده است که برای منافع اقتصادی و تجاری آنان نیز اهمیتی قائل نیست و اروپا را نه به چشم یک شریک بلکه به چشم یک رقیب اقتصادی مینگرد. این رویه ترامپ اگرچه به نظر میرسد محدود به دوره ریاست جمهوری وی باشد و در آینده روابط فراآتلانتیک به مسیر عادی خود بازخواهد گشت، اروپاییها را در وضعیت فعلی به فکر دفاع از منافع امنیتی و اقتصادی خود و تسریع در دستیابی به خودمختاری بیشتر در این حوزهها انداخته است.
پیامد چنین وضعیتی را میتوان در مواضع رهبران اروپایی مشاهده کرد. در همین رابطه، آنگلا مرکل چندین مرتبه در ماههای گذشته گفته است که اروپا دیگر نمی تواند بر روی حمایت آمریکا در هر شرایطی حساب باز کند و باید با درسگرفتن از این مسئله، خود سرنوشتش را در دست گیرد. وی آخرین بار در جریان مراسم اهدای جایزه اروپایی «شارلمانی[۱]» به امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در شهر آخن، تصریح کرد: «اروپا باید سرنوشت خود را به دست گیرد و این چالش اصلی ما در آینده است». امانوئل ماکرون نیز پس از دریافت جایزه شارلمانی تصریح کرد: «اگر بپذیریم که دیگر قدرتهای بزرگ از جمله متحدان و دوستان ما در سختترین برهههای تاریخ به خود اجازه دهند که برای ما، دیپلماسی ما و امنیت ما تصمیمگیری کنند، و ما را به ورطه بدترین خطرها بکشانند، در این صورت ما دیگر حاکم (بر سرنوشت خود) نیستیم». ماکرون با تاکید بر حاکمیت اروپایی و تلاش در راستای تبدیلشدن اروپا به یک قدرت ژئوپولیتیک، تجاری، اقتصادی و دیپلماسی سخنان را اینگونه به پایان رساند: «ضعیف نباشیم، تسلیم نشویم». همچنین پیش از این دونالد توسک رئیس شورای اروپا در مورد رویکرد ترامپ به برجام به طعنه گفته بود که اروپا با وجود «چنین دوستانی» نیاز به «دشمن» ندارد. این مواضع نشان میدهد که تحولات موجود آنها را به این جمعبندی راهبردی رسانده است که دوران اتکای امنیتی و اقتصادی به آمریکا به پایان خود نزدیک شده است و استقلال راهبردی از آمریکا یک امر محتوم به نظر میرسد.
به طور کلی، دو موضوع برجام و اعمال تعرفههای تجاری منجر به شکاف بیسابقه در روابط فراآتلانتیک شده است و اروپاییها را به این نتیجه رسانده است که آمریکای کنونی دیگر همچون گذشته اولویتهای امنیتی و اقتصادی آنها را پوشش نمیدهد و خود رأسا میباید پاسخگوی نیازهای امنیتی و اقتصادی خود باشند. با در دستورکار قرارگرفتن حمایتگرایی اقتصادی در دو سوی آتلانتیک، حفظ روابط اقتصادی با طرفهای ثالث برای ایجاد توازن در قدرت اقتصادی به ویژه برای طرف اروپایی از اهمیت دوچندانی برخودار خواهد شد. ضمن اینکه دفاع از منافع اقتصادی و امنیتی در این چارچوب با حیثیت سیاست خارجی قدرتهای بزرگ اروپایی و همچنین اتحادیه اروپا گره خورده است. از این منظر، اگر تا به امروز برجام حاوی ارزش و منافع امنیتی برای اروپاییها بود، با وقوع یک جنگ تجاری، علاوه بر منافع امنیتی حاوی منافع و اهمیت اقتصادی نیز خواهد شد که امر به تداوم این توافق و ضریب موفقیت آن بدون آمریکا خواهد افزود.
جمعبندی
برجام و مسئله تعرفههای تجاری دو چالش اساسی در روابط فراآتلانتیک محسوب میشوند که میتوانند بر یکدیگر تاثیر و تاثر داشته باشند. این دو موضوع ممکن است در سیاست خارجی ترامپ به صورت مستقل مورد پیگیری قرار گیرند و با هم گره زده نشوند. در این حالت اگر اروپا و آمریکا به یک توافق تجاری فارغ از اختلافاتی که در مورد برجام و اعمال تحریمها علیه ایران میانشان وجود دارد دست یابند، تاثیری که این توافق تجاری بر برجام خواهد داشت میتواند محدود به تشویق آنها در رسیدن به یک توافق مشابه و جدید در مورد برجام و ایران باشد. عدم دستیابی به توافق تجاری و حرکت به سمت یک جنگ تجاری به نفع برجام و ایران است؛ چرا که اروپا را برای حفظ منافع امنیتی و اقتصادی خود در قبال سیاست یکجانبهگرایانه ترامپ مصممتر و با ارادهتر خواهد کرد.
بدترین وضعیت زمانی است که ترامپ موضوع تعرفهها را به مسئله برجام گره بزند. این حالت از میزان موفقیت برجام بدون آمریکا خواهد کاست. با توجه به اینکه پیش از این مقامات اروپایی عنوان کردهاند که در مورد ایران با آمریکا وارد جنگ تجاری نخواهند شد، پیشبینی اینکه این دو برای پیشگیری از یک جنگ تجاری تعرفهای بنیانکن، برجام را مورد معامله خود با آمریکا قرار دهند دور از انتظار نیست. همراهی کامل اروپا با تحریمهای اعمالی علیه ایران در عوضِ اعطای معافیت تعرفهای آمریکا به اروپا اگرچه سیاستی اخلاقی نیست و به حیثیت سیاست خارجی اروپا آسیب جدی وارد میسازد اما جهت احتراز از یک جنگ تجاری بزرگ معامله کم ضررتری به نظر میرسد. با این حال، از دریچه بحثهایی که در مورد استقلال راهبردی اروپا، اولویتهای امنیتی و اقتصادی آن و همچنین اعتبار و حیثیت سیاست خارجی آن وجود دارد، میتوان امیدوار بود که اروپاییها ضمن مخالفت با پیوندزدن برجام با مسئله تعرفهها برای هرکدام از آنها به دنبال راهحلهایی باشند که در عین اینکه منافع امنیتی و اقتصادیشان را برآورده میسازد، بیش از این به حیثیت سیاست خارجیشان آسیبی وارد نسازد.
پانوشت:
[۱] . جایزه و نشان بینالمللی شارلمانی شهر آخن آلمان به کسانی داده میشود که در راه تقویت اتحادیه اروپا و ترویج ارزشهای آن تلاش میکنند.