بلایای طبیعی – خشکسالی و سیل
مسئله
بلایای طبیعی همان کنش و واکنش عوامل و عناصر طبیعت هستند که بازتابهای پیرامونی آنها در صورت ناآمادگی شهروندان و کارگزاران به شکل «بلا» هویدا میشوند. زیست و زیستگاه انسانها از آغاز پیدایش تا کنون درگیر رخدادهای طبیعتپایه بسیاری بوده که هزینههای جانی و مالی آشکار و پنهان کلانی بر آنها روا داشته است. آمارها گویای آن هستند که طی چند دهه اخیر نیز بر شمار و دامنه آسیبزایی بلایای طبیعی افزوده شده است. به دیگر سخن، بازتاب عملکرد انسانها در طبیعت به گونهای بوده که در بسیاری از مناطق به پیچیدگی و فزایندگی بازتاب پیشامدهای طبیعی دامن زده است. در این میان، رخداد بلایای طبیعی در کشورمان طی چند دهه اخیر متأثر از موقعیت جغرافیایی و تغییر آب و هوا از یک سو و پائینبودن سواد زیستمحیطی و ناآمادگی شهروندان، سرمایهزدگی فرهنگ زیستمحیطی جامعه، ناهمراهی مردم در قالب دستاندازیهای ویرانگر در محیط زیست، ساخت بناهای نااستوار و ناپایدار، مکانیابی نادرست سازهها، پایش و مدیریت ناکارامد و جزیرهای روند فزایندهای داشته است. بدین معنا، از ۴۱ نوع پیشامد طبیعی، ۳۱ گونه آن مانند زمینلرزه سیل، توفان، گردباد، تگرگ، بهمن، آذرخش، تغییر تند دما، خشکسالی و غیره در کشورمان رخ میدهد، به گونهای که ایران جزو ده کشور بلاخیز جهان است. برخاسته از چنین وضعیتی، سالانه افزون بر ویرانسازی سازهها و زیرساختهای زیربنایی و روبنایی بسیاری از هممیهنان را به کام مرگ میفرستد که در این میان، رخدادهای سیل و خشکسالی نمود بیشتری داشتهاند.
تبیین وضعیت کنونی
خشکسالی
در چهار دهه گذشته، بَسامد خشکسالی در کشورهای غرب آسیا بیشتر و بازه زمانی آن درازمدتتر شده است. سازمان ملل متحد تابستان ۹۷ هشدار داد که کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با نگرش به غباری که کویرهای این مناطق را در مینوردد باید برای کمبود آب و خشکسالیهای آینده خود را آماده کنند. در این میان، بازتاب اقلیمی موقعیت جغرافیایی جنب حارهای ایران در این سرزمین به شکل کمبارشی، خشکسالی و بیابانهای پهناور نمود یافته است. این در حالی است که طی یک و نیم دهه گذشته، برخاسته از دگرگونی اقلیم کشورمان درگیر تغییر الگوی بارش و به تبع آن، افزایش دما و کاهش بارندگی شده است. بر بنیاد آمار طی یک دهه گذشته بیش از ۹۷ درصد از گستره کشور دچار خشکسالی انباشتی و بلندمدت شده که بازتاب آن چالش و کمبود پایدار آب و تفدیدگی زمین بوده است. این در حالی است که طی همین مدت کشاورزی ناکارای پرمصرف، شهرنشینی فزاینده و هدررفت آب به پیامدهای خشکسالی در کشورمان دامن زده است.
سیل
نزدیک به ۶۰ درصد از آسیبزایی بلایای طبیعی جهان در پیوند با سیلابهاست. یافتهها نشان میدهند در کشورمان چنانچه بارندگی مقداری از میانگین بالاتر باشد به سیلاب و اگر از میانگین کمتر باشد به خشکسالی میانجامد. وضعیت اقلیمی و جغرافیایی کشورمان به گونهای است که هر سال پدیـده سیلاب همراه با آسیبزایی گسترده رخ میدهد. در ایران عوامل و زمینههایی مانند ناآمادگی زیرساختهای کشور در برابر تغییر آب و هوا، ناتوانی دستگاههای دستاندرکار برای مهار آبهای سطحی، پیشبینیناپذیری حجم بارش، شتاب و درشتدانگی بارشها، تندی شیب کوهها، تُنُکی یا نبود پوشش گیاهی، خشکی خاک، فاصله اندک آبخیز تا آبریز، انباشت برف در بلندیها و کمبود سد و بند، لایروبینشدن جویها، دستاندازی در کرانه رودخانهها و تغییر کاربری زمینهای پیرامون رودها و بارشها کوتاهمدت پرحجم، به هنگام بارندگی به رخداد سیلابهای در کشورمان منجر میشوند. بر بنیاد دادهها، طی یک دهه گذشته به طور میانگین، سالانه ۶۰ سیلاب در کشور رخ داده و برخاسته از آن سالانه دهها تَن از هممیهنانمان جان خود را از دست میدهند و زیانهای جبرانناپذیر اقتصادی و زیستمحیطی به کشور وارد میشوند. فزایندگی شمار سیلابهای کشور گویای این واقعیت است که دیگر نبایـد سیلاب را پیشامدی ناگهانی با حجم کلانی از آب در کشور دانست و باید با نگرش به افت گسترده آبهای زیرزمینی کشور مدیریت سیلاب به گونهای باشد که افزون بر ایجاد آمادگی در میان شهروندان و دستگاههای دستاندرکار به تواناسازی آبخوانهای کشور بیانجامند.
در ایران سال آبی از پائیز تا پائیز است. بر پایه دادههای پیونددار با وضعیت بارش کشور از آغاز مهر تا دوم اسفند سال آبی (۹۸ -۱۳۹۷) اندازه بارش افزون بر ۱۸۴ میلیمتر است. این اندازه بارندگی در همسنجی با میانگین دورههای مشابه درازمدت (۱۳۴میلیمتر) ۳۷درصد افزایش و در سنجش با دوره مشابه سال آبی گذشته ( ۶۳ میلیمتر) ۱۹۲درصد افزایش نشان میدهد. همچنین، حجم بارش یکم مهر تا پایان دوم اسفند برابر ۳۰۳٫۲۳۷ میلیارد متر مکعب بود. در ادامه، جدول وضعیت بارندگی کشور در سنجش با میانگین درازمدت و سال آبی گذشته همین دوره و درصد افزایش یا کاهش آن در سطح کشور به تفکیک شش حوضه آبریز اصلی آمده است.
بر بنیاد دادههای جدول بالا وضعیت بارش همه حوضههای آبریز کشور در سنجش با سال آبی گذشته بهتر شده، اما در بسیاری از حوضههای آبریز کوچک وضعیت گونه دیگر است. بر پایه دادهها وضعیت بارش در سال آبی جاری در سنجش با بلندمدت ۳۷درصد افزایش داشته که در این میان، استانهای غربی (به ویژه ایلام و لرستان) بیشترین افزایش بارش و استان هرمزگان، بخش بزرگ حوضه آبریز مرکزی، استان سیستان و بلوچستان و مرز شرقی (خراسان جنوبی و سیستان) کمینه دریافت بارش را داشتهاند. خشکسالی دو دههای استان خراسان جنوبی به خشکیدن ۳۰ درصدی قناتها و کاهش آبدهی۷۰ درصد دیگر قناتها انجامید. در سال آبی جاری نیز حوضه آبریز شرق که خراسان جنوبی را نیز در بر میگیرد، در سنجش با دیگر مناطق کشور به رغم بروز سیل در این استان وضعیت چندان مساعدی نداشت. در استان زنجان به رغم وضعیت مناسب بارش در کشور، برآوردها نشان میدهند که خشکسالی ۱۱ ساله استان سبب شده ۸درصد استان درگیر خشکسالی ضعیف، ۵۱درصد متوسط، ۳۰ درصد شدید و ۱۱درصد خشکسالی بسیار شدید باشد. تغییر اقلیم در استان چهارمحال و بختیاری باعث شده در پایان سال ۱۳۹۷ نزدیک به ۹۹.۷درصد از مساحت و ۹۲درصد جمعیت استان دچار خشکسالی شود و طی دهه گذشته شمار روزهای برفی استان به نیم فرو کاسته و پوشش برف از ۷ ماه به کمتر از ۳ ماه برسد.
برآورد وضعیت موجود درباره سیل نیز، نیمه نخست سال ۱۳۹۷ بارانهای تند در مناطقی از استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی، سمنان و آذربایجان غربی به آبگرفتگی گذرگاهها و روانشدن سیل انجامید سال جاری آبی در ایران از همان آغاز پربارش آشکار شد. یافتهها گویای آن هستند که در پی خشکسالیهای پیاپی، به ویژه خشکسالی سال گذشته، خشکی زمین و بستر رودخانهها موجب شده بخش کلانی از بارشها از همان نیمه نخست سال آبی به روانآبهای بزرگ و سیلاب تبدیل شوند. برای نمونه بارش۳۰۰ میلیمتر میانه مهرماه در استان مازندران به جانباختن ۵ تَن از هممیهنان و آسیب کلان به بناهای شهری، پلها، سردهنهها، باغها و زمینهای کشاورزی، شبکه آبرسانی و دیگر زیرساختها شد. بارشهای مهرماه نیز در روستاهای استان گیلان ۴۴ میلیارد تومان زیان به جای گذاشت. نیمه دوم بهمنماه تقریباً همه استانهای کشور زیر پوشش سامانه بارشی بودند و بخشهایی از استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان، چهارمحال و بختیاری و گلستان بیشترین بارش را تا ۸۰ میلیمتر در سراسر کشور داشتند که در این میان، بیشینه مجموع بارش این هفته در ایستگاه نیکشهر در استان سیستان و بلوچستان به میزان۷۱ میلیمتر ثبت شد. بارندگیهای شدید دهه سوم بهمنماه و طغیان بیسابقه رودخانههای فصلی به ورود آب رودخانهها به کشتزارها و نابودی بسیاری از خانههای کپری و زمینهای باغی و صیفی کشاورزان منطقه هشتبندی هرمزگان انجامید. در پی بارش باران و روانشدن سیلاب، دوازده محور ارتباطی جنوب سیستان و بلوچستان بسته شد. طی همین بازه زمانی، ۲۲ استان کشور از جمله اصفهان، ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسانهای جنوبی، رضوی و شمالی، خوزستان، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس، قزوین، کرمان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، لرستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان و یزد درگیر سیلاب شدند که در پی آن شماری از هممیهنان به علت گرفتار شدن در مسیر سیلاب جان خود را از دست دادند. ارزیابیها گویای آن هستند که رخداد سه بار سیل از مهرماه تا اسفند در لرستان بیش از پانصد و پنجاه میلیارد تومان به این استان آسیب رساند. در دهه سوم بهمنماه بارندگیهای شدید به روانشدن سیلاب در جنوب شرق کشور به ویژه جنوب استان سیستان و بلوچستان انجامید که بیش از ۳۷ میلیارد تومان آسیب به سازهها و زیرساختهای این بخش از کشور به جای گذاشت. همچنین این سیلابها به بیش از ۶۷۰ کیلومتر از راههای روستایی کرمان در قالب آببُردگی و ویرانسازی بستر راه و شانههای خاکی آسیب رساند. بارها درباره سیلاب در استان خوزستان با نگرش به افزایش بارندگیها سنگین در خود استان و حوضههای آبریز سدهای استان و افزایش ورودی آب و درصد پُرشدگی بالای مخازن سدها بارها هشدار داده شد که چنانچه وضعیت تداوم بیابد و نتوان سیلاب خروجی سد کرخه و دز را مدیریت کرد، امکان تنظیم آب خروجی وجود نخواهد داشت و احتمال سَرریز مهارناشده سد وجود دارد که بیگمان هزینههای بالایی متوجه پائیندست رودخانه یعنی شهرستان دزفول، شوش، شوشتر، اهواز، دشت آزادگان و هویزه میکند که البته سیل نیز رخ داد و هزینههای کلانی به جای گذاشت.
در وضعیتی سال نو آبی۹۷-۱۳۹۶ آغاز شد که سال آبی۹۶-۱۳۹۵ در همسنجی با میانگین بلندمدت و سال آبی گذشته به ترتیب مجموع بارش کشور نزدیک به ۶ و ۷ درصد کاهش داشت. بر بنیاد آمارها اندازه بارش سال آبی ۹۷-۱۳۹۶ در کشور ۱۶۶ میلیمتر بود. این در حالی است که بارش دوره بلندمدت (میانگین۳۰ ساله) ۲۳۲ نسبت به سال گذشته خود ۲۱۲میلیمتر بود. بر این پایه، بارش سال آبی ۹۷-۱۳۹۶ به ترتیب ۲۸٫۷ و ۲۱٫۹درصد نسبت به بلندمدت و سال گذشته کاهش داشت، اما آماری که جای درنگ داشت، کمبارشی ۲۲ استان کشور نسبت به مدت مشابه است. در این میان، ۷ استان بارش نرمال و دو استان آذربایجان غربی و شرقی بارش بیش از نرمال داشتند. این آمار گویای آن است که بیشترین کاهش نسبی بارش به ترتیب در استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد نسبت به دوره مشابه بلندمدت رخ داد. طی این بازه زمانی، ۹۱درصد مساحت کشور زیر تأثیر درجات مختلف خشکسالی بود، به گونهای که فقط ۹درصد مساحت ایران در وضعیت نرمال قرار داشت. از دید بارشی طی پاییز بارش چندانی رخ نداد چنانچه بخشی از این کمبارشی در زمستان و به ویژه بهار جبران نمیشد، کمبود آب و تنش آبی سراسری پیامد حتمی آن بود. چنانچه در تهران همان یکبار برف سنگینی زمستانی نمیبارید، سدها وضعیت نگرانکنندهای میداشتند. به هر روی، میانگین سال آبی دور از انتظار بود و کاهش ۲۸درصدی بارش نسبت با سال گذشته با دشواریهای بسیاری در فراهمسازی آب کلانشهرها و برای کشاورزی همراه شد. برای نمونه در تابستان گذشته ۳۳۴ شهر کشور درگیر تنش آبی بودند. کاهش بیسابقه بارشها در پاییز و زمستان سال گذشته و در پی آن افت روانآبها موجب شد به رغم رشد ۱۲درصدی بارشها در فصل بهار امسال، حجم ذخیره آب سدهای موجود در ۶ حوضه آبریز دریای خزر، خلیج فارس، دریاچه ارومیه، فلات مرکزی، هامون و سرخس به ۲۱٫۳ میلیارد مترمکعب برسد که در سنجش با سال گذشته آب موجود در مخازن سدهای کشور کاهش ۱۵ درصدی پیدا کرد و از مجموع گنجایش ۵۰ میلیارد مترمکعبی سدهای کشور، تنها ۲۱ میلیارد متر مکعب آب در مخازن سدها وجود داشت. به دیگر سخن، بیش از نیمی از ظرفیت سدهای کشور خالی بود به طوری که از میان ۱۷۷ سد بزرگ موجود در این ۶ حوضه آبریز ۹۰ سد بزرگ کشور مانند سدهای زایندهرود، شهید رجایی، ساوه، کوثر و ملاصدرا کمتر از ۴۰درصد آب ذخیره داشتند. برخاسته از کاهش ۲۴درصدی در استان تهران در پایان تابستان، ۶۷درصد حجم مخازن سدهای تهران نسبت به مدت مشابه سال گذشته تُهی بود. در حوضه آبریز خلیج فارس برخاسته از بارشهای کلان آب پشت مخازن سدهای لرستان نزدیک به ۵۱درصد از حجم مخازن سدهای استان پر شده که در سنجش با سال گذشته نزدیک به ۴۸درصد و نسبت به آغاز سال آبی جاری نزدیک به ۱۲۵درصد افزایش نشان میدهند.
میانگین بارندگی حوضه آبریز کرخه در نیمه نخست سال آبی جاری، ۴۴۰ میلیمتر گزارش شد که گویای ۹۰درصد افزایش نسبت به میانگین نیمسده گذشته در مدت مشابه بود. این در حالی است که میانگین بارش سال آبی گذشته در حوضه آبریز کرخه معادل ۷۴ میلیمتر بود. میانگین بارش حوضه آبریز کارون بزرگ طی این مدت ۶۲۰ میلیمتر بود که گویای افزایش ۶۶درصدی نسبت به میانگین نیمسده اخیر در مدت مشابه بود. این در حالی بود که میانگین بارندگی ثبتشده در سال آبی گذشته حوضه آبریز کارون بزرگ برابر با ۹۶میلیمتر بود. با این حال، چالش کمآبی و گنجایش خالی دیگر سدها، به ویژه در دیگر حوضهها همچنان برقرار است. برای نمونه، هفت استان خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان، هرمزگان، یزد و اردبیل به طور میانگین میانه ۱۰ تا ۵۰ درصد بارندگیهای کمتری در همسنجی با درازمدت داشتهاند که برآیند آن در قالب ۴۰ درصد از سدهای بزرگی همچون زایندهرود، شهید رجایی، دوستی و ملاصدرا کمتر از ۴۰درصد آب ذخیرهشده دارند. برای نمونه، سدهای سیستان و بلوچستان ۴۸درصد کاهش آبی دارند و بحران آب در این استان به مرز هشدار رسید. این در حالی است که سالانه ۶۰۰ میلیون متر مکعب اضافهبرداشت آب در استان رخ میدهد.
در خصوص سیل نیز برخاسته از تغییر آب و هوا، طی یکونیم دهه اخیر بسیاری از بارشهای کشور در روزهای پایانی زمستان و روزهای آغازین بهار به شکل بارشهای کوتاه و سیلابی در کشور میبارند. همزمانی آبشدن برفها و افزایش آورد رودخانهها به افزایش زمینههای سیلخیزی مسیلها و رودخانههای کشور انجامیده است. دادهها نشان میدهند اگرچه حجم بارشها در ایران به میزان ۲۰درصد در هم سنجی با میانگین درازمدت (۲۵۰ میلیمتر) کاهش یافته، اما امروزه بارانهای شدید کوتاهمدت بر شمار رخداد سیل در کشور افزوده است. چالش راستین آنجاست که هرگز تصور نمیشود در منطقهای که سالها درگیر خشکسالی بوده و خبری از آمدن سیل و طغیان رودخانهها نبوده است، کارگزاران و دستاندرکاران به یکباره هشدار دهند، ممکن است بارشها به اندازهای باشند که به سیلابهای ویرانگر بیانجامند. سیلهای سال آّبی۹۷-۱۳۹۶ با وجود افت شدید بارشها، جدای از این روند نبود. سیل شمال باختری کشور در فروردینماه ۱۳۹۶ از آن دست سیلابهایی بود که میانگین بارش ۴۰ میلیمتر زیان جانی و مالی گستردهای در پی داشت، به گونهای که طی آن ۴۸ تَن جان باختند. در این میان، بیشترین آسیبها و گمشدگیهای این سیل پیونددار با شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر بود. افزون بر آذربایجان شرقی، باران شدید به روانشدن سیل در استانهای آذربایجان غربی، کردستان و زنجان انجامید. در مردادماه امسال بارش باران در استانهای گلستان، گیلان، خراسان رضوی، خراسان شمالی و سمنان به روانشدن سیل در برخی شهرهای این استانها انجامید. گستردگی سیل به اندازهای بود که طی آن ۱۲ تَن جان باختند. به هر روی، واقعیت آن است که میان اندازه بارش و رخداد سیلاب پیوند وجود دارد. سیلابهای سال آبی گذشته در سنجش با نیمه نخست سال آبی جاری کمتر است، زیرا بارش کمتری رخ داده بود، اما در هر صورت شمار سیلابها رو به افزایش است.
تخمین وضعیت آتی
دادهها گویای آن هستند که میانگین بارش سال آبی۹۸-۱۳۹۷ در همسنجی با سال گذشته بالاتر است. پیشبینیها نیز نشان میدهند بارشهای بهاری نیز تداوم وضعیت نیمه نخست سال آبی جاری خواهد بود. هرچند در سال آبی گذشته میزان بارش به جز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در بقیه کشور ۲۷درصد نسبت به سال گذشته افت داشت، اما امسال بارندگی در همسنجی با نیمه نخست سال گذشته ۳۷درصد بیشتر بود. بر بنیاد دادهها، ورودی آب به مخازن سدهای کشور از آغاز سال آبی (۹۸-۹۷) تا دهه سوم بهمنماه در مجموع نزدیک به ۲۴ میلیارد متر مکعب بود که رشدی ۲۷۰درصدی نسبت به سال آبی گذشته نشان میدهد. در حال حاضر، گنجایش مخازن سدهای کشور ۵۰ میلیارد متر مکعب است. چالش آنجاست که این افزایش یکنواخت در سراسر کشور نباریده است. برای نمونه، بیشینه بارش ثبتشده پیونددار با ایستگاه کشور- سرخاب با ۱۱۷۷ میلیمتر بارش در استان لرستان در حوضه آبریز خلیج فارس و کمینه بارش ثبتشده در ایستگاه محوطه امور آب چابهار با ۳۹٫۳ میلیمتر در استان سیستان و بلوچستان است. بر بنیاد آمار، در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان حجم آب ورودی به مخازن سدهای حوضه کارون بزرگ، کرخه و مارون از آغاز سال آبی ۹۸-۹۷ تا دهه سوم بهمن ۱۵ میلیارد و ۲۵۸ میلیون متر مکعب برآورد شد که در همسنجی با سال آبی گذشته ۴۴۵ درصد افزایش داشت. حجم آب ورودی به سدهای کارون ۴، کارون ۳، شهید عباسپور، مسجد سلیمان و گتوند علیا در استان خوزستان پنج میلیارد و ۷۳۳ میلیون مترمکعب گزارش شد که نسبت به سال گذشته در همین مدت ۳۱۴ درصد رشد داشت. بر بنیاد همین دادهها، سد مارون با ۸۳۳ میلیون مترمکعب ورودی آب از بیشترین میزان ورودی نسبت به سدهای خوزستان برخوردار بود که این اندازه افزایش، رشد ۸۹۸درصدی ورودی در سنجش با سال آبی گذشته را نشان میدهد. در حوضه آبریز شرق میزان ورودی به سدهای استان سیستان و بلوچستان از آغاز سال آبی تا اول اسفند (۹۸ -۹۷) ۸۴ میلیون مترمکعب بود که نسبت به سال آبی گذشته نزدیک به ۱۰۰ برابر جهش نشان میدهد. بیشترین حجم آب ورودی به سدهای استان سیستان و بلوچستان با ۳۹٫۲ میلیون مترمکعب به سد پیشین مربوط میشد. با این حال، فقط ۲۵ درصد حجم مخازن استان پر شد که این میزان، ۳۸ درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال گذشته را نشان میدهد. هماکنون ۴۷ درصد سدهای استان هرمزگان پر شده و این میزان حجم آب نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۶ درصد افزایش را نشان میدهد، اما بر بنیاد جدولِ وضعیت بارش سال آبی جاری کشور سال آینده به ویژه در فصل گرم، استانهای واقع در حوضه آبریز مرکزی به ویژه فارس، اصفهان، یزد، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و اردبیل در حوضه آبریز ارس هرچند در سنجش با سال آبی گذشته بارش بیشتری داشتهاند، اما به واسطه افزایش گرما و ژرفا و گستره کمآبی سال گذشته درگیر تنشهای آبی جدی خواهند بود. برابر آمارها حجم کلانی از گنجایش سدهای این مناطق تهی از آب هستند. این در حالی است که در برخی مناطق مانند هرمزگان و سیستان و بلوچستان که طی سالهای گذشته بارندگی نداشتند، بهمنماه بارشهای سیلآسایی دریافت کردند، به گونهای که در پی بارشهای میان حوضهای پائیندست سدهای بناشده در افغانستان سیلاب بهمنماه وارد منطقه سیستان شد که به میزان ۱.۸ میلیون مترمکعب از آن برای مصارف آشامیدن وارد مخازن چاهنیمهها شد. از آنجا که سیلابهای یادشده گذرا و ناماندگار هستند، این حجم آب در کلیت خود قابلیت برنامهریزی بلندمدت ندارند. بر پایه آمار، امسال نسبت به سال پیش، بالاترین میزان رشد بارندگی در حوضه مرزی شرقی رخ داد یعنی۶۸۰ درصد میزان بارش بالاتر از پارسال بود، اما همه بارندگی در این حوضه۳۹ میلیمتر بود. بنابراین این اعداد و رشد بالا نباید ما را بفریبد. از ۱۷۸ سد در حال بهرهبرداری کشور در حال حاضر ۲۳ درصد بیش از ۹۰ درصد ذخیره دارند و ۱۱۰ سد کشور کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت خود موجودی ذخیره کردهاند. با وجود افزایش بارشها و جریانهای ورودی به سدها در سه ماه گذشته شماری از سدهای بحرانی همچنان با محدودیت روبهرو هستند. سد زایندهرود در اصفهان با ۸۹ درصد ظرفیت تهی، شمیل و نیان و استقلال در هرمزگان با ۷۰ درصد ظرفیت خالی و سد دوستی در خراسان رضوی با ۷۸ درصد گنجایش تهی از جمله سدهای مهم اما بحرانی کشور هستند. پایان فصل پائیز امسال، ورودی سدهای تهران با ۳۲درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال گذشته هستند، اما مخازن این سدها با نگرش به اینکه پائیز سال گذشته در کاهش بارندگی رکورددار است با ۱۲ درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال گذشته روبهرو شدند. کشورمان نزدیک به۱۰ سال پیش تا کنون بارشی فراتر از میانگین بلندمدت نداشته است. از این رو، پیوستگی خشکسالی در کشور و خشکی زمین موجب شد بارشهای پائیزی امسال لزوماً به روانآب تبدیل نشود و بخشی از بارشها صرف نَم از دست رفته خاک شوند. ادامه وضعیت یادشده به یکی از خشکترین بازههای زمانی نیم سده گذشته کشور در سال آبی ۹۶-۹۷ باعث شده منابع آب برخی سدهای بزرگ کشور به ویژه در حوضه آبریز شرق و مرکزی که در وضعیت بحرانی هستند، چندان تغییر نکند و حتی حجم برخی از سدهای مهم کشور که فراهمکننده آب آشامیدنی شهرها هستند، در همسنجی با سال گذشته کاهش نیز داشته باشد. از این رو، سال آینده همچنان بخشهای پهناوری از حوضه آبریز مرکزی، شرق و قرهقوم درگیر تنش آبی خواهند بود. از این رو، در بخشهای کمبارش، روند کَندن چاههای عمیق و نیمهعمیق با پروانه و بیپروانه همچنان دنبال خواهد داشت. نکته آنکه در استانی مانند کرمان سالانه یک میلیارد مترمکعب بیلان منفی آب وجود دارد و دیگر استانهای این محدوده وضعیتی کمابیش اینچنین دارند. گردوغبار برخاسته از بستر خشک تالابها و دریاچهها هوای منطقه را آلوده خواهد کرد، با نگرش به کمآبی و افزایش گرما، خروش و خیزش کشاورزان اصفهان باز هم تکرار خواهد شد، شهرهای این مناطق تنش آبی خواهند داشت. در بخش برونمرزی نیز با نگرش به اینکه امسال بارندگیهای درخوری در بالادست دو حوضه آبریز هیرمند و هریرود در کشور افغانستان باریده و این دو رود کارکرد بالا و فزایندهای در فراهمسازی آب دریاچه هامون در سیستان و شمال خاوری کشور به ویژه شهر مشهد داشته و یافتهاند، افغانستان نیز برخاسته از رویکردهای هیدروپلیتیک و منافع بلندمدت خود، گرایشی به رهاسازی آب ندارد. از این رو، کشمکشهای هیدروپلیتیک دو کشور رو به فزونی خواهد گذاشت. در حوزه سیل نیز واکاوی دادهها و یافتهها گویای آن هستند که سیلابیشدن بارشهای کشور پیوند سرراستی با شناسهها و ویژگیهای بستر زمین و کارکرد شهروندان و کارگزاران داشته است. رشد ۲۵۰ درصدی آسیب و زیان برخاسته از سیل کشور طی چند دهه گذشته گویای آن است که رخداد سیلاب با توجه به دگرگونیهای اقلیمی در مقیاس جهانی و آمادهنبودن زیرساختهای کشور (کالبدی، قانونی و فرهنگی) برای رویارویی با این پدیده، امنیت و توسعه کشور را در درازمدت درگیر هزینههای کلانی خواهد کرد. از این پس، واقعیت پایدار حاکم بر اقلیم و بارش ایران را چنین شناسههایی جهت خواهند داد. از این رو، سیلاب پدیدهای گریزناپذیر با روندی فزاینده خواهند بود. آنچه در این میان به فزایندگی هزینهها و آسیبهای برخاسته از سیل دامن خواهد زد، زیرساختهای کم و ناکارآمدی است که بیشتر با ذهنیت دوره پیشاسیلابیشدن بارشهای کشور ساخته و پرداخته شدهاند. از این رو، زیرساختهای کالبدی و قانونی موجود پاسخگوی وضعیت کنونی نیستند. برای نمونه در سیلاب میانه مهرماه سال آبی جاری (۱۳۹۷) در شمال به ویژه در استان مازندران که بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان نیز هزینه در پی داشت، بارش۳۰۰ میلیمتری در یک شبانهروز در رودسرِ گیلان طی ۱۵۰ سال گذشته و این حجم از بارش بیسابقه و دور از انتظار بود. از دیگر سو، هر رودخانهای گنجایش گذر اندازه خاصی از حجم آب را دارد. از آنجا که زیرساختهای موجود در بهترین حالت برای ۵۰ تا ۷۰ میلیمتر بارش در شبانهروز پیریزی شدهاند، دست کم در حوادثی اینچنینی که در بهمنماه سال آبی بسامد بالایی نیز داشتند، نقش عوامل اقلیمی در مقیاس جهانی پررنگتر از عوامل و زمینههای محلی بود. با این حال، چالش راستین زمانی است که حجم کلانی از باران یکباره میبارد، در این کوتاه زمان، آب نمیتواند به درون زمین فرو رود و به تواناسازی آبخوانها بیانجامد، در حالی که اگر بارش از نوع برف بود میتوانست به کاهش آسیبها و تواناسازی آبخوانهای کشور بیانجامد که بیشترشان نیز روزگار ناخوشی دارند. بر این پایه، از آنجا که بارش در کشور در قالب بارانهای سنگین کوتاهمدت بَسامد بیشتری یافتهاند، زمین نیز با نگرش به فرونشست دوسوم دشتهای کشور، نابودی فزاینده رستنیها، جنگل و پوشش گیاهی) و ناآمادگی شهروندان و کارگزاران در مقیاس خرد و کلان از این پس در هر جای کشور به ویژه حوضههای آبریز مرکزی و شرق باید چشم به راه سیلاب بود، حتی اگر چندین سال پیاپی باران درخوری هم نباریده باشد.
توصیه راهبردی
– بپذیریم که پدیده خشکسالی و کمآبی واقعیت جاری و ماندگار کشور است نه رخدادی گذرا و ناگهانی. از این رو، دگرگونی در برنامهریزیها و فرهنگسازیها گزینهای گریزناپذیر خواهد بود که در قالب آن، سازگاری با کمآبی راهبرد کلان ملی تعریف شود و همه سازمانها و دستگاههای کشور خود را با این راهبرد هماهنگ کنند. یادآوری این نکته گریزناپذیر است که زمان زیادی نداریم.
– نزدیک به۹۲ درصد منابع محدود آبی کشور صرف بخش کشاورزی میشود و بیش از نیمی از آن هم هدر میرود. این در حالی است که میانگین جهانی بخش کشاورزی ۷۰ درصد است. بر این پایه، رویارویی با کمبود فزاینده آب نیازمند صرفهجویی در بخش کشاورزی در همسنجی با دیگر بخشهاست.
– درصد بالایی از جمعیت حوضه آبریز مرکزی و شرقی، روستایی و کشاورز است. این مناطق طی چند سال گذشته یا برخاسته از تغییر اقلیم کوچ کردهاند یا کانون خروش و خیزش کشاورزان با موضوع دسترسی به آب برای کشاورزی بوده است. یکی از راهکارهای بنیادی برای رویارویی با مسئله کمآبی، بهرهبرداری بهینه از آبهای نامتعارف موجود است، گامی که میتواند افزون بر فرصتآفرینیهای شغلی، زمینه تواناسازی کشاورزی پایدار در مناطق خشک و بیابانی یادشده را فراهم کند. همچنین، با نگرش به اینکه بخش کلان و گستردهای از آب و خاک این مناطق شور هستند، عملیات شورورزی در بخش تولیدات کشاورزی میتواند به پایداری و سازگاری بخش کشاورزی و معیشت کشاورزان کمک کند.
– در مقیاس محلی و فروملی میتوان با برداشتن یک رشته گامهای هماهنگ و پایدار از تهدیدهای برخاسته از سیلابیشدن بارشهای کشور کاست و حتی آن را به فرصت دگرگون کرد. گام نخست کامیابی هر گونه طرحی در این باره، همراهسازی شهروندان از راه فرهنگسازی و تشویق مردم در مقیاس ملی و محلی برای راهاندازی و برپایی سمنهای زیستمحیطی فعال و مورد پشتیبان قانون است.
– بهرهگیری از فنون آبخیزداری در حوضههای آبریز سراسر کشور به شیوههای کمهزینه و کارآمد در اولویت برنامههای آمایشی کشور قرار گیرد، زیرا چاره تهدید امنیت آبی کشور در وضعیت موجود رویکرد مشارکتی بهرهگیر از همین بارشهای ناگهانی سیلآساست که آرامسازی این حجم خروشان ویرانگر میتواند به تواناسازی آبخوانهای کمآب کشور کمک کند.
– ناگزیر از داشتن مناطق ممنوع و مشروط هستیم تا در محدوده آنها حریم رودها و مسیلها رعایت و حتی حریم آنها گسترانده شود. از ساخت سازهها و راهها در مناطق جنگلی و کناره رودها و درون مسیلها جلوگیری شود. همچنین، سامانه گرداوری آبهای سطحی بهبود بیابد که قطعاً بازتاب برداشتن چنین گامهای هماهنگ و فوری، جلوگیری از افزایش هزینهزایی سیل و تواناسازی آبهای زیرزمینی خواهد بود.
دکتر مراد کاویانی راد