ماهیت و پیامدهای تشکیل گروه اقدام ایران
گروه اقدام ایران (Iran Action Group) تشکیلاتی اداری است که به تازگی توسط وزارت خارجه ایالات متحده به عنوان کارگروهی که به صورت اختصاصی به مسائل مربوط به ایران میپردازد تشکیل شده است. این تشکیلات جدید به عنوان بخشی از نقشه کلی آمریکا پس از خروج از برجام برای تشدید فشار بر ایران تلقی شده است. هرچند در مورد ماهیت و کارآمدی این تشکیلات تازه اختلاف نظر وجود دارد. برخی تشکیل آن را به مثابه نشانهای از اختلافات داخلی در وزارت خارجه و نیز وزارت خارجه با کاخ سفید تلقی میکنند که قرار است با این تشکیلات جدید، همافزایی و هماهنگی داخل این نهاد را در رابطه با مساله ایران بیشتر کند و برخی هم آن را مشابه اقدامات آمریکا در دهه ۱۹۸۰ برای مقابله با شوروی و فشار علیه آن تلقی میکنند.
اهداف و نتایج مورد انتظار رسما اعلام شده
هدف اصلی و اولیه تشکیل گروه اقدام ایران، وادار کردن ایران به تغییر رفتار خود در حوزه مسائل هستهای، موشکی و منطقهای است. آنگونه که مارک پومپئو وزیر خارجه و برایان هوک، مسئول گروه اقدام ایران تصریح کردهاند هدف این گروه نه تغییر نظامی سیاسی در ایران که تغییر رفتار این نظام است. شباهت ماموریت گروه اقدام ایران با کارگروهی که در سال ۲۰۰۱ با عنوان «آینده عراق» در وزارت خارجه آمریکا تشکیل شده بود این پرسش را ایجاد کرده است که آیا این گروه هم وظیفه و کارکرد مشابهی دارد؟ هوک، رئیس گروه اقدام ایران، این مساله را رد کرده و منکر شباهت گروه اقدام ایران با گروه «آینده عراق» شده است.
برنامه «آینده عراق» (Future of Iraq Project) در اکتبر ۲۰۰۱ و دو سال قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در وزارت خارجه آمریکا تشکیل شده بود. کار آن تشکیلات، هماهنگی با متحدان آمریکا و نیز اپوزسیون حکومت صدام در مورد آینده عراق پس از سرنگونی رژیم بعث بود. ظاهرا، گروه اقدام ایران کاری به اپوزسیون جمهوری اسلامی ندارد و تمرکز آن هماهنگی با متحدان آمریکا به ویژه دولتهای اروپایی و نیز کشورهای دیگری است که نفت ایران را میخرند و مناسبات اقتصادی و مالی با تهران دارند. برنامههای مشخصتر گروه اقدام ایران، به صفر رساندن صادرات نفت ایران تا چهارم نوامبر آینده و آغاز دور دوم تحریمها و بررسی امکان اجرایی کردن تحریم برای دولتهایی که با کاهش خرید نفت از ایران همکاری نمیکنند.
این کوشش به این سبب صورت میگیرد که به باور وزارت خارجه آمریکا و گروه مزبور، ایران بخشی مهم از درآمدهای خود را صرف حمایت مالی از آنچه آمریکا تروریسم مینامد میکند. فشار اقتصادی با هدف کاهش دسترسی ایران به پول سبب خواهد شد تهران برای تامین منابع مالی برنامه موشکی خود و آنچه از سوی آمریکا تروریسم و ایجاد بیثباتی و افزایش خشونت در خاورمیانه نامیده شده به تنگنا افکنده شود. تاکید چندباره بر تغییر رفتار ایران و نه تغییر نظام سیاسی آن مورد تاکید هوک، رئیس گروه اقدام ایران گرفته است. او تلویحا باز هم مقامات ایران را دعوت به مذاکره کرده است اما با تاکید بر اینکه مسئولیت دعوت به مذاکره بر روی شانههای مقامات تهران است و نه ایالات متحده، امید واشینگتن به اثربخش بودن فشار اقتصادی بر تهران را بیان کرده است.
برایان هوک و مسائل پشت پرده
انتصاب برایان هوک به ریاست گروه اقدام ایران با مسائل پشت پرده و اختلافات درونی در وزارت خارجه آمریکا بی ارتباط نیست. برایان هوک، که تحصیلات دانشگاهی چندان برجستهای ندارد (او در بازاریابی، فلسفه و حقوق، سه لیسانس از سه دانشگاه مختلف گرفته) بیشتر به عنوان چهرهای تاجرمسلک شناخته میشود تا دیپلمات؛ گرچه پومپئو ادعا کرده که هوک در همه عمرش در خصوص مسائل ایران کار کرده اما مرور سوابق او نشان میدهد که تجربه دیپلماتیک او به خصوص در رابطه با ایران تنها محدود به همنشینی و مشاورت با جان بولتون، مشاور کنونی امنیت ملی آمریکا بوده است. هوک در دوران جورج بوش، دستیار وزیر خارجه در امور سازمانهای بینالمللی و مشاور ویژه سفیر آمریکا در ملل متحد (در آن زمان بولتون این سمت را داشت) بوده است.
او مدتی هم به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اداری کاخ سفید و مدتی به عنوان مسئول سیاستگذاری حقوقی وزارت دادگستری ایالات متحده فعالیت کرده است. او سپس در دولت ترامپ به عنوان مسئول سیاستگذاری وزارت خارجه و مشاوره در این حوزه فعالیت کرده است. هوک به عنوان چهره بسیار نزدیک به رکس تیلرسون، وزیر خارجه قبلی آمریکا شناخته میشود. گفته میشود او با آنکه فردی موثر در وزارت خارجه بوده اما به شدت در میان بدنه وزارت خارجه نامحبوب بوده است. از نگاه بدنه وزارت خارجه آمریکا، او از کسانی بود که قصد داشت وزارت خارجه آمریکا را دربست به مطیع و منقاد دونالد ترامپ و کاخ سفید تبدیل کند.
او در زمان تیلرسون و پس از آن (مارس ۲۰۱۸ به این سو) کار نظارت بر همکاری با متحدان اروپایی در رابطه با ایران در دوره قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام را انجام میداده است. اخراج سحر نوروز زاده، جانشین آلن ایر در میز ایران در وزارت خارجه آمریکا به هوک نسبت داده میشد. گفته میشد که هوک، نوروززاده را به لابیگری به نفع جمهوری اسلامی و حتی عدم اطمینان از جنبههای حفظ اطلاعات و اسرار وزارت خارجه متهم کرده است. چنانکه یکی از دیپلماتهای سابق آمریکایی به فارین پالیسی گفته، از نگاه بدنه وزارت خارجه آمریکا، هوک فردی است که برنامهریزی برای سیاستها را از طریق اتاق فکر داخل وزارت خارجه و بر اساس برنامهریزیهای بلند مدت به یک اتاق عملیاتی کوچک که ظرف ۱۵ دقیقه در مورد مسائل تصمیم میگیرد بدل خواهد کرد.
در درون وزارت خارجه آمریکا، هوک را دورو و فرصت طلب هم میدانند. هوک زمانی مشاور میت رامنی، کاندیدای ریاست جمهوری بود. در زمان ترامپ، وقتی هنوز رئیس جمهوری تهدید میکرد که از برجام خارج میشود او به عنوان مدیر هماهنگی میان وزارت خارجه با متحدان اروپایی آمریکا گفته بود که به جای خروج از برجام، تلاش برای یافتن بندهایی تکمیلی جهت حفظ برجام و پوشش کاستیهای موجود در آن مد نظر وزارت خارجه است. اما او به سرعت برجام را توفقی بد نامید که باید از آن خارج شد.
گفته میشود تشکیل گروه اقدام ایران بیمناسبت با تحولات داخلی وزارت خارجه آمریکا پس از به وزارت رسیدن مارک پومپئو هم نیست. تشکیل گروه اقدام ایران بر این اساس، بیش از هر چیز به کوشش پومپئو برای تشکیل حلقهای از افراد وفادار به خود در وزارت خارجه نسبت داده است. ویژگی این حلقه، سابقه کم در کار دیپلماسی و تجربه در امور روابط بینالمللی است. پومپئو، به عنوان کسی که «تاجرمسلکان» را به وزارت خارجه آورده دانسته میشود. دو مشاور اصلی پومپئو، اولریش برشبول و برایان بولاتائو، هر دو از همکلاسیهای سابق اودر وست پوینت و همکارانش در شرکت تارآئرو اسپیس بودهاند که حالا سر از وزارت خارجه درآوردهاند.
پومپئو برای تشکیل این حلقه مورد اعتماد حتی به زنش، سوزان، هم متوسل شده و او بدون اینکه دفتر و میزی در وزارت خارجه داشته باشد شدیدا در امور آن فعال است و این برای بیشتر افراد وزارتخانه که ۷۰ هزار کارمند در سرتاسر جهان دارد و بیشتر پستهای سفارتش ماهها است که خالی است گران آمده است. این مسائل سبب شده تا از نگاه برخی از دیپلماتهای سابق وزارت خارجه، تشکیل گروه اقدام ایران، به عنوان تشکیل گروهی که هیچ استراتژی خاصی ندارد و هیچ منابع و اختیار ویژهای نیز دارا نیست به عنوان یک مانور و خودنمایی پومپئو، دارای کارکرد تبلیغاتی و به عنوان حرکتی که بیشتر متوجه بدنه داخلی وزارت خارجه آمریکا است تلقی شود.
نتایج مورد انتظار از گروه
اولین موعدی که از اقدامات گروه اقدام ایران انتظار نتیجه میرود ۵ نوامبر است. زمانی که مرحله دوم و اصلی تحریمهای آمریکا علیه ایران یعنی تحریم فروش نفت از سوی ایران آغاز میگردد. قرار است گروه تا آن زمان با مذاکره با دولتهای اروپایی و نیز دولتهای دیگر آنان را قانع کند تا خرید نفت از ایران را به صفر برسانند. با احتمالی قابل توجه، آمریکا میتواند از اروپا پاسخ مساعد در مورد نخریدن نفت از ایران کسب کند. گرچه اختلافات آمریکا با اروپا به اوج خود رسیده و مساله ایران هم در میان این اختلافات قرار دارد.
آمریکا، به صراحت از بریتانیا خواسته تا میان تهران و واشینگتن یکی را انتخاب کند و به جای کوشش برای حفظ برجام، به آمریکا بپیوندد تا حداکثر فشار بر ایران وارد شود. در آلمان کوشش برای کمک به ایران در ماندن در برجام از طریق ایجاد یک نظام مالی-بانکی مستقل از تاثیر آمریکا از سوی وزیر خارجه این کشور پیشنهاد شده اما صدراعظم آن را رد کرده است. همین طور، تحرکاتی از سوی خود اتحادیه اروپایی در جریان است تا پاداشهایی هرچند کوچک و محدود برای تهران جهت باقی ماندن در برجام در نظر گرفته شود. گروه باید این اقدامات را خنثی کند و بر آنها به عنوان عوامل کمککننده به تنفس ایران غلبه یابد.
آنچه احتمالا از گروه انتظار میرود سرعت بخشیدن بیشتر به این اقدامات است. مطالبات آمریکا از کشورهای مختلف در خصوص روابط مالی و اقتصادی با ایران باید به سرعت و در مستقیمترین شکل ممکن انتقال یابد و همین طور پیامد خودداری این دولتها از همکاری علیه ایران به آنها تذکر داده شود. دولت ترامپ نیازمند پیروزیهایی هرچند محدود و تاکتیکی است تا از این طریق نشان دهد که در مورد ایران هم موفق بوده است. چیزی مانند برنامه دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی، هر چند در عمل هیچ پیامدی در مورد مساله خلع سلاح هستهای پیانگ یانگ تاکنون در بر نداشته است اما پیروزی تبلیغاتی برای ترامپ بود که هر از گاهی نیازمند شارژ روحیه طرفداران خود است.
زمانی حمله به شعیرات در ۲۰۱۷ و سپس حملهای دیگر در ۲۰۱۸، انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، خروج از برجام، اخراج مهاجرین از آمریکا و دیدار با رهبر کره شمالی: این بار هم این نیاز وجود دارد که گروه اقدام ایران بتواند «فیلی هوا کند» تا افکار عمومی دوباره آفرینی هرچند کوچک به رئیس جمهوری بگویند. به جز این در کاخ سفید و در پیرامون پمپئو، این احساس وجود دارد که در درون وزارت خارجه، هنوز عواملی که منتقد سیاستهای ترامپ در موارد مختلف هستند وجود دارند و از کارشکنی و اخلال باز نمیایستند. عزل سفرای آمریکا و خودداری از معرفی کردن سفرای جدید و خالی ماندن بیشتر پستهای دیپلماتیک ظاهرا هنوز کافی نبوده و پومپئو با ایجاد حلقههای نزدیک از یارانش قصد تعمیق این تسلط را دارد. اینکه مشاور و دستیار نزدیک جان بولتون، در روزهای خوش دوران جورج بوش، رئیس گروه اقدام ایران است بیعلت به نظر نمیرسد.
پیامدها
هنوز آنچه که قرار است گروه اقدام ایران انجام دهد در لفافهای از محرمانگی باقی مانده است. در همین مقدار فعلی، با تاسیس این گروه، پیام قاطعیت و جدی بودن آمریکا در اعمال تحریمها هم به تهران و هم به اروپا و دیگر کشورها داده شده است. گروه اقدام ایران مشابه گروهی است که در مورد ایران در سی.آی. ای توسط پومئو در زمان ریاستش بر آن سازمان تشکیل شده بود. شاید این خصلت سیاست خارجی ترامپ و وزیر خارجهاش پومپئو باشد: گروهی که عمدتا دیپلماتیک نیست و قرار هم نیست از روشهای متعارف دیپلماتیک یعنی دیدار و گفتگو استفاده کند. بسته شدن دیپلماسی و محدود کردن آن به گروهی به زعم پومپئو «حرفهای» گویی حاکی از این است که قرار است سبک کار سازمانهای اطلاعاتی و کار مخفی در وزارت خارجه، نقش بیشتری از بدنه معمول و متعارف آن و روشهایشان داشته باشد.
اگر بنا بر این روش باشد، دیگر انتظار تعاملاتی با ایران مانند دوران اوباما بعید است: تعامل از طریق مقامات وزارت خارجه و با آن روش دیپلماتیک مرسوم جای خود را به روشهایی مخفیتر و با تندی و شدت بیشتر خواهد داد. با این روش، باب گفتگو با ایران بستهتر خواهد شد. آیا آمریکا تعمدا قصد بستن باب گفتگو با ایران را دارد؟ اینکه ایران با تحریمها تحت فشار قرار گیرد و همزمان مسئولیت خودداری از مذاکره بر روی دوشش قرار گیرد مزیتی برای آمریکا است. البته مذاکرهای که میتواند مکمل تحریم باشد: ایران برای پذیرش خواستههای آمریکا و قبولاندن آنها به خود وارد این گفتگوها شود در حالی که حتی همان دادههای برجام به ایران هم کاملا تثبیت و برقرار نخواهد شد. گروه اقدام ایران، مصرف داخلی هم خواهد داشت و بعید نیست مبادرت به انتشار گزارشهایی در هر نوبت زمانی چندماهه کند. گروه اقدام ایران با فعالیتش، از کیفیت اعمال تحریمها علیه ایران و تاثیر آن خواهد گفت و احتمالا برای افزایش کارآیی تحریمها پیشنهادهایی اجرایی را به جز فعالیت نظارتی ارائه خواهد کرد. نشان دادن پیشرفت اجرای تحریمها و اثرشان میتواند به عنوان دستاوردی برای شخص رئیس جمهوری و برخی حامیانش، امیدوارکننده و مایه خوشحالی باشد.
امین پرتو همکار علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی