زمینهها و پیامدهای تعمیق همکاری ایران و ترکیه
تا پیش از رویکارآمدن حزب عدالت و توسعه، اولویت راهبردی سیاست خارجی ترکیه، عضویت در اتحادیه اروپا بود که با مخالفتهای این اتحادیه روبهرو میشد و این مخالفت ها همچنان پابرجاست.
پس از رویکارآمدن اردوغان دکترین سیاست خارجی این کشور «بهصفررساندن تنش با همسایگان» تغییر یافت. این سیاست با اوجگیری بحران در خاورمیانه، عملا ًبه عاملی برای «تنشزایی» با همسایگان تبدیل شد. به طوری که آنکارا هم اکنون غیر از چالش قدیمی با «یونان» بر سر قبرس، با اغلب همسایگان غیراروپایی خود درگیر تنش شده است.
ایران و ترکیه وارث دو امپراتوری بزرگ هستند که در طول تاریخ روابطشان دستخوش تحولات زیادی بوده است. این روابط تا حد زیادی از دو مذهب شیعه و سنی در دو سوی مرز، موضعگیریهای تند و اتهامات مقامات ترک در مورد مبارزه ایران با تروریسم در منطقه مانند اختلاف در مورد سوریه و یمن؛ همکاریهای ترکیه و اسرائیل؛ استقرار سامانههای ضدموشکی ناتو در ترکیه، مسئله کردها و روابط دو کشور با روسیه، اروپا و آمریکا تأثیر پذیرفته است.
فراز و نشیب روابط دو کشور
در دوره جنگ سرد، دو کشور ایران و ترکیه با خطر حمله شوروی مواجه بودند. ایجاد پیمان نظامی سنتو توسط سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان دو کشور را در یک بلوک قرار داد. این حسن همجواری تا بدانجا پیش رفت که دو کشور در سال ۱۳۴۲ روادید ورود اتباع شان به خاک یکدیگر را لغو کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که با حضور سکولارها در ترکیه همراه بود، روابط دو کشور دچار سردی شد و ترکیه همواره نگران گسترش اسلامگرایی در خاک خود بود. با این حال دو طرف سعی داشتند با یکدیگر تعامل کنند. سال ۱۳۶۳ و در اوج جنگ تحمیلی، سفر «تورگوت اوزال» نخستوزیر وقت ترکیه به ایران، فصل جدیدی در روابط ترکیه و ایران گشود. اما باز هم این روابط دستخوش ناملایماتی شد.
در سال ١٣٧۵، «نجمالدین اربکان» در ترکیه روی کار آمد و فرصتی مهیا شد تا به تهران آمده و اندکی روابط را رو به گرمی ببرد. اما سکولارها دولت او را ساقط کردند و خود روی کار آمدند. تقریبا همزمان با سقوط دولت اربکان، اتحادیه اروپا به بهانه ماجرای میکونوس، سفرای خود را از تهران فراخواند؛ آنکارا هم به پیروی از اتحادیه اروپا، سفیر خود را از تهران فراخواند. اما دیدار سران دو کشور در حاشیه پنجمین نشست سران کشورهای عضو اکو در قزاقستان در سال ۱۳۷۶، منجر به تبادل سفیر بین دو کشور شد و تنش میان طرفین اندکی کاهش یافت.
در سال ۱۳۷۸ دولت بلند اجویت نخست وزیر وقت ترکیه، با مسئله کردها مواجه شد و با اعزام نیروهای نظامی به مرز سوریه خواستار تحویل دادن عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه از سوریه شد. امتناع سوریه از تحویل وی، دو کشور را تا لبههای یک جنگ تمامعیار نظامی پیش برد. اما دولت وقت ایران با میانجیگری میان طرفین نقش مهمی در کاهش تنش ایفا نمود و این موضوع بعنوان نقطه عطفی در روابط دو کشور ثبت شد. گرچه ترکیه در نهایت با کمک آمریکا و اسرائیل اوجالان را دستگیر کرد و این موضوع جایگاه و اهمیت روابط با اسرائیل را برای دولت ترکیه نمایان ساخت.
در سال ۱۳۸۲ حزب اسلام گرای عدالت و توسعه، قدرت را در ترکیه به دست گرفت و اردوغان، «به صفر رساندن تنش با همسایگان» را بهعنوان راهبرد اصلی خود در سیاست خارجی انتخاب کرد. ایدهپرداز این دکترین، «احمد داوود اغلو» مشاور ارشد نخستوزیر در آن موقع بود که از اردیبهشت ١٣٨٨ بهعنوان وزیرخارجه ترکیه مشغول فعالیت شد. در سال ۱۳۷۸ اردوغان در خلال مجمع جهانی اقتصاد در داووس، مواضع تندی علیه رژیم صهیونیستی گرفت و پس از ایراد سخنان، جلسه را ترک کرد. اقدام ضداسرائیلی او باعث شد روابط بین تهران و آنکارا اندکی بهبود یابد.
طی دهه ۱۳۸۰ و طرح موضوع برنامه هستهای ایران و مخالفت غربیها با این تلاش که منجر به تصویب تحریمهایی علیه ایران شد، ترکیه سعی کرد به عنوان میانجیگر بینالمللی بین ایران و اتحادیه اروپا و آمریکا عمل کرده و طرفین را به حل دیپلماتیک منازعه تشویق کند. با اینکار ترکیه سعی داشت از یک طرف جایگاه خود را در خاورمیانه تقویت کرده و از بروز جنگ در همسایگی خود جلوگیری نموده و از طرف دیگر شایستگی خود را برای عضویت دائم در اتحادیه اروپا اثبات کند.
تفاهم هستهای لوزان نیز که مرحله بعدی پیشبرد مذاکرات هسته ای ایران بود، با واکنش مثبت مقامات ترکیه روبرو شد و در پی ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا، ترکیه سعی نمود به عنوان میانجیگر ایفای نقش کرده و جایگاه سیاسی و اقتصادی خود را بهبود بخشد. اما بزودی جنگ داخلی سوریه مهمترین چالش در روابط دوجانبه را ایجاد کرد. ترکیه که دولت سوریه را به کشتار شهروندان سوری متهم کرده و خواستار سقوط بشار اسد بود، اعلام نمود روابط دوجانبه با ایران تحت تأثیر مسائل جنگ داخلی سوریه میباشد. این مسئله چندینبار باعث مشاجره لفظی مقامات ایران و ترکیه در رسانهها شد. در این دوره، تنها نقطه اشتراک از نظر سیاسی، موضعگیری دو کشور در قبال کودتای ۲۰۱۳ مصر بود که هر دو کشور آن را محکوم کردند.
مسئله دیگری که باعث شد ترکیه علیه ایران موضعگیری کند، بحران یمن بود. در پی ناآرامیهای یمن (۲۰۱۵)، رجب طیب اردوغان، ایران را متهم کرد که در پی تسلط بر منطقه خاورمیانه و از بین بردن ثبات کشورهای منطقه است. این اظهارات واکنش مقامات و برخی نمایندگان مجلس ایران را در پی داشت و آنها خواستار لغو سفر اردوغان به تهران شدند. با این حال چند روز بعد سفر کوتاه اردوغان به ایران انجام و با استقبال سردی در ایران مواجه شد.
از دیدگاه اقتصادی حجم مبادلات اقتصادی دو کشور تا پایان سال ۲۰۱۱ فراتر از ۱۶ میلیارد دلار بود و مقامات دو کشور سعی داشتند تا سال ۲۰۱۵ این رقم را به ۳۰ میلیارد دلار افزایش دهند. این در حالی بود که به موجب فشار کشورهای غربی، ترکیه نیز مجبور شد روابط اقتصادی خود با ایران را کاهش دهد که کاهش ۴۰ درصدی واردات نفت از ایران یکی از این اقدامات بود.
روابط نظامی دو کشور
بعد از انقلاب اسلامی، سردی روابط دو کشور و ارتباط راهبردی ترکیه با دشمنان راهبردی ایران باعث شد که همه تلاشها برای بهبود روابط نظامی دو طرف ناموفق مانده و تلاش دو کشور از سطح تبادل وابسته نظامی فراتر نرفته و ابعاد امنیتی و نظامی، ضعیفترین ابعاد همکاری میان دو کشور باشد. اما در پی سرخوردگی ترکیه از غرب و ناامیدی از پیوستن به اتحادیه اروپا، نگاه به شرق در ترکیه قوت گرفت و اندک اندک مقامات نظامی دو کشور دیدارهایی با هم داشتند که از جمله آنها میتوان به سفر معاونت اطلاعات ارتش جمهوری اسلامی ایران به ترکیه و بازدید مقام همتراز ترک از ایران اشاره نمود.
تهدیدات داعش در سوریه و به دنبال آن اعلام کردها مبنی بر برگزاری رفراندوم استقلال، بار دیگر دو کشور را به یکدیگر نزدیک کرد و همین بهانهای شد تا رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مرداد ماه سال جاری در رأس یک هیئت بلندپایه به ترکیه سفر کند. در این سفر سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان با ۴ مقام عالیرتبه ترکیه ازجمله رجب طیب اردوغان رئیس جمهور، ارتشبد خلوصی آکار رئیس ستاد ارتش، نورالدین جانیکلی وزیر دفاع و هاکان فیدان رئیس سازمان اطلاعات (میت) دیدار کرد.
در این سفر دو طرف در مورد گسترش همکاریهای آموزشی نظامی و تبادل دانشجو و برگزاری دورههای آموزشی مشترک و نیز رفت و آمد ناوگروههای دو طرف به کشورهای یکدیگر و اعزام ناظر در رزمایشهای دو کشور به توافقاتی رسیدند که پس از انقلاب اسلامی بیسابقه بوده است. در این دیدار مقرر شد، پیشنویس سند تفاهمنامه همکاریهای پژوهشی – دانشگاهی در صنعت دفاعی تهیه و برای امضای مقامات دو کشور در دوره پیش رو آماده شود.
این اولین سفر در سطح رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ترکیه از ابتدای پیروزی انقلاب و اولین سفر خارجی سرلشکر باقری در منصب ریاست ستاد کل نیروهای مسلح بود و میتوان آن را «نقطه عطف» در روابط میان دو کشور توصیف نمود که اشتیاق ایران و ترکیه برای حل بحران عراق و سوریه را نشان میدهد.
زمان طولانی برای مذاکرات هیئت ایرانی با مقامات مختلف ترکیه از جمله رئیس جمهور این کشور، نشان از این دارد که این سفر تشریفاتی نبوده و دو کشور برنامههایی جدی برای همکاری دارند. برخی فرماندهان نظامی حاضر در ترکیب هیئت ایرانی، افرادی مانند سردار پاکپور، از طرف آمریکا در فهرست جعلی فعالین تروریستی قرار گرفتهاند و میزبانی ترکیه از این مقامات در واقع حامل پیامهای مهمی به واشنگتن مبنی بر بیاعتمادی ترکیه به مقامات آمریکایی است.
به دنبال سفر ریاست ستاد کل نیروهای مسلح ایران به ترکیه، حساسیت شرایط منطقه موجب شد که هنوز یک ماه از این دیدار نگذشته در پاسخ به این سفر، مقام همتراز ترکیه به ایران سفر نماید که این اتفاق در مورخه دوشنبه ۱۰ مهر ماه رخ داد. هدف از این سفر، اجراییسازی ارتقاء همکاریهای فیمابین در مقابله با عملیاتهای تروریستی و اجرای آتشبس در مناطق کاهش تنش در سوریه، پیشبرد توافقات صورت گرفته در آنکارا، حل برخی مسائل مرزبانی و مقابله با قاچاق و موضوع کردستان عراق اعلام شد.
نکته مهم در این دیدار، برگزاری آن بعد از سفر سرلشکر عثمان الغانمی رئیس ستاد ارتش عراق در رأس هیات عالی رتبه نظامی به تهران است که نشان از انجام یک سلسله اقدامات و عملیات نظامی هماهنگ شده میان سه کشور ایران، ترکیه و عراق دارد. الغانمی شنبه هفته جاری نیز در آنکارا با خلوصی آکار همتای ترک خود در زمینه حمایت از وحدت عراق و مبارزه مشترک با تروریسم دیدار و رایزنی کرده بود.
پیامدهای گسترش روابط نظامی دو کشور
به نظر می رسد مهمترین دستور کار دو طرف در این دیدارها، چارهاندیشی برای جلوگیری از استقلال کردستان عراق است که سه کشور ایران، ترکیه و عراق رسماً با آن مخالف نموده و نگرانیهای جدی در این زمینه دارند؛ هرچند نگرانیهای ترکیه و عراق در این زمینه بسیار جدی تر از ایران است این سفر میتواند به نزدیکتر شدن منافع مشترک دو کشور و افزایش ارتباطات و هماهنگیها و همکاری و همگرایی بین ایران و ترکیه منجر شود.
دو کشور ایران و ترکیه مواضع مشترک و یکسانی در زمینه همهپرسی کردستان عراق دارند و تاکیدشان بر یکپارچگی ملت عراق است. زیرا پروژه استقلال اقلیم کردستان تنها به کشور عراق ختم نمیشود؛ بلکه طرح «کردستان بزرگ» است که از گذشته دنبال میشده و در صورت عدم جلوگیری از آن، خطر بزرگی برای کشورهای منطقه خواهد بود. باید در نظر داشت کشورهای ایران، ترکیه و سوریه مانند عراق دارای جمعیت کرد هستند و وقتی در همسایگی آنان بخشی از کردها اعلام استقلال کنند، این اقدام موجب میشود که در آن کشورها هم خواستههای مشابه طرح شود که میتواند بحرانهای طولانیمدت به آنان تحمیل کند.
برگزاری همهپرسی اقلیم کردستان و اتفاقات رخ داده در عراق بیش از همه ترکیه را نگران کرده است؛ زیرا ترکیه بیشترین تاثیرپذیری را از این موضوع دارد و ممکن است امنیت ملی ترکیه به واسطه آنچه در اقلیم کردستان رخ میدهد، دچار مشکل شود.
به نظر میرسد دو کشور توافقاتی برای افزایش حملات هوایی به مواضع پ ک ک داشته و به تمهیداتی برای انسداد مرزی و تسلط بر گذرگاههای مرزی منطقه کردستان عراق بیاندیشند. در این راستا سه کاروان ارتش عراق برای در اختیار گرفتن کنترل گذرگاههای مرزی اقلیم کردستان عراق، عازم این منطقه شدهاند. یکی از این گذرگاهها، «ابراهیم خلیل» است که در مرز ترکیه قرار دارد و قرار است یکی از کاروانها از طریق هوایی و خاک ترکیه وارد منطقه شده و کنترل این گذرگاه را در دست گیرد. همچنین احتمال میرود که سه کشور رزمایشهای نظامی متعددی را در مرز مشترک با اقلیم کردستان به اجرا درآورند که هدف از انجام آنها، انتقال جدیت و عزم راسخ سه کشور مبنی بر جلوگیری از تاسیس کشور مستقل کرد در منطقه میباشد.
همزمان با تحرکات نظامی عراق، نیروهای پشتیبانی ارتش ترکیه شامل یکانهای زرهی و نیروهای کماندو ارتش، به منطقه مرزی ریحانلی در استان هاتای در جنوب این کشور جابجا شدند. این نیروها پس از ورود به منطقه ریحانلی در میان تدابیر شدید امنیتی به مرزهای جنوبی این کشور با سوریه منتقل گردیدند. پیشبینی میشود ارتش ترکیه در روزهای آینده نیروهای کمکی بیشتری به مرزهای مشترک با سوریه اعزام کند.
به نظر میرسد که در حال حاضر سه بازیگر اصلی درگیر در سوریه یعنی روسیه، ترکیه و ایران با یکدیگر همپوشانی منافع یافتهاند و نزدیکتر شدن ترکیه و ایران به یکدیگر، هرچند احتمالاً به حل و فصل کامل اختلافنظرهای دو طرف درباره مسائل منطقهای نخواهد انجامید اما تصویر گستردهتر همکاری ایران، ترکیه و روسیه میتواند بر معادلات در سوریه تاثیر چشمگیری داشته باشد.
در مورد روسیه به نظر میرسد تا جایی که توافق جامعی بین ایران و ترکیه موجب حفاظت از نظام مناطق امن شود، روسها از آن استقبال کنند. زیرا چنین توافقی میتواند گامی در جهت توانمندسازی محور روسی – ایرانی – ترکی در سوریه باشد. اگر چه مسکو تاکنون سعی کرده موضع خنثی در ارتباط با گروههای کردی حاضر در سوریه اتخاذ کرده و حتی روابط نزدیکی نیز با آنان داشته باشد.
اکنون منافع مشترک آنکارا و تهران ایجاب میکند که از پیشروی بیشتر نیروهای کرد در منطقه جلوگیری شود. واقعیت آن است که نیروهای ائتلاف دموکراتیک متشکل از کردها تحت حمایت آمریکا هستند و اگر موفق به در دست گرفتن کنترل نهایی منطقه شوند، واشنگتن میتواند در آینده سوریه نقش بیشتری ایفا کند که به هیچ وجه خوشایند روسیه نیست. از سوی دیگر، کردها نشان دادهاند که قصد حرکت به سمت غرب مدیترانه پس از شکست داعش را دارند. با توجه به روابط نزدیک میان کردها و واشنگتن، این اقدام میتواند تهدید مستقیم علیه پایگاههای نظامی روسیه باشد. بدین ترتیب میتوان توضیح داد که چرا روسیه پشتیبانی هوایی خود از ارتش سوریه در مناطق شرقی سوریه را گسترش داده است.
نتیجهگیری
هرچند شاهد همکاریهای روزافزون ایران و ترکیه در ماههای اخیر هستیم، ولی نمیتوان سطح روابط دو کشور را نوعی همپیمانی تلقی کرد یا همکاریهای نظامی دو کشور را راهبردی دانست؛ زیرا ترکیه به دنبال عدم کارایی متحدین غربیاش برای تأمین منافع ملی خود، دنبال این است که طرفهای متعددی برای همکاری در منطقه پیدا کند تا برای سناریوهای مختلف منطقهای در آینده آمادگی لازم را به دست آورد.
نیاز متقابل کشورها بویژه در حوزه امنیتی باعث شده که مواضع آنان به یکدیگر نزدیک شده و زمینه همکاریهای بیشتری بین دو کشور ایران و ترکیه ایجاد شود. اصولا سیاست خارجی کشورها از یک فرمول ثابت پیروی نمیکند و کشورهایی که به منافع و امنیت ملی خود میاندیشند، به رغم داشتن اختلافات روی اشتراکات خود سرمایهگذاری کرده و مواضع و منافع مشترک که میتواند امنیتی یا اقتصادی باشد، آنها را به هم نزدیک میکند.
به نظر میرسد که ترکیه و ایران هم در این باره با وجود اختلافاتی که در عراق و سوریه دارند، تلاش میکنند ارتباطات خود را با یکدیگر گسترش دهند. ترکیه نگران شمال سوریه است و در آنجا بحث گروههای پ. ی. د و پ پ ک مطرح است که نگرانیهایی برای ترکیه بوجود آورده است. ترکیه در این منطقه با آمریکا که از این گروهها در قالب نیروهای دموکراتیک سوریه حمایت کرده و آنها را تجهیز میکند، اختلافات جدی دارد. واشنگتن با وجود آنکه ترکیه همکار راهبردی آمریکا و عضو و ناتو میباشد، نگرانیهای ترکیه را درک نکرده و کماکان به نیروهای دموکراتیک سوریه کمک میکند و این امر باعث شده است تا ترکیه روابط خود با ایران را گسترش دهد.
در مورد عراق و کردستان نگرانیهای ترکیه بیش از ایران است. زیرا عمق مشکلات ترکیه در مناطق کردنشین خود بیش از مشکلات ایران در این مناطق است. در رابطه با همهپرسی استقلال کردستان، مواضع ترکیه و ایران تا حدود زیادی مشابه بوده و دو کشور درک مشترکی از موضوع دارند. اردوغان بوجود آمدن دولت مستقل کردستان و جداشدن آن از عراق را تهدیدی برای استقلال ترکیه میداند. وضعیت برای ایران نیز به همین شکل است. بنابراین ضروری و طبیعی است که مقامات تهران و آنکارا مواضع خود را با یکدیگر هماهنگ نمایند.
در مجموع به نظر میرسد مهمترین عاملی که باعث سفر روسای ستاد کل نیروهای مسلح دو کشور شده است را میتوان تهدیدات جدی از جانب کشورهایی دانست که به دنبال تجزیه و ناامنی کشورهای منطقه هستند، البته همواره تهدید وجود داشته ولی هیچگاه به اندازه مقطع فعلی جدی نبوده است. این موضوع در کنار تحولات اخیر منطقه باعث شده تا ترکیه به شدت احساس خطر کند و به دنبال همگرایی کشورهای منطقه برای همکاری و هماهنگی باشد.
لذا میتوان گفت همهپرسی اقلیم کردستان مهمترین دلیل برای سفر این مقام ترک به ایران است و میتوان این گونه تفسیر کرد که دستاورد این سفر افزایش همکاری و همگرایی منطقهای با وجود تمامی اختلافات ایران و ترکیه به خصوص در موضوع سوریه و گروههای تکفیری خواهد بود. در این شرایط، هجوم ارتش ترکیه به شمال عراق محتمل است. شورای عالی امنیت ملی ترکیه اعلام کرده است در صورت تجزیه عراق، توافقنامه ۱۹۲۶ که اجازه ورود ارتش ترکیه به موصل و کرکوک را میدهد را اجرایی خواهد کرد. بر اساس این توافقنامه، که بعد از معاهده لوزان تنظیم شد، در صورت ایجاد هرج و مرج در منطقه و تغییر مرزهای عراق، ترکیه مشروعیت بینالمللی به دست میآورد تا در موصل و کرکوک مداخله کند؛ یعنی در صورت ایجاد یک بحران عمیق در منطقه، ترکیه خواهد توانست کنترل کرکوک و موصل را در دست گیرد.
ترکیه و ایران به عنوان قدرتهای منطقهای به دنبال تبدیل شدن به قدرتهایی با توانایی بازیگری بینالمللی هستند، ولی مسائل سوریه و عراق و اختلافات دو کشور در این زمینه، این توانایی را برای هر دو کشور به میزان زیادی محدود ساخته و اکنون دو کشور دریافتهاند که برای رسیدن به جایگاه ایفای نقش در هندسه قدرت بینالمللی باید رقابت و خصومت فیمابین را به همکاری تبدیل کنند.
از سوی دیگر روسیه و ایران در نظر دارند دستاوردهای میدانی خود در سوریه را که به نقطه قابل قبولی رسیده و تسلط نیروهای دولتی سوریه بر بخشهای مهم کشور حاصل شده است را به دستاوردهای سیاسی تبدیل کنند و ابزار اصلی این کار، به ویژه برای ایران دیپلماسی منطقهای است. آمریکا نیز با درک این موضوع به احتمال زیاد، سیاست منطقهای خود را کمکم از مقابله با داعش به سمت مقابله با ایران تغییر خواهد داد و ایران با درک این موضوع سعی در توسعه مناسبات با ترکیه دارد.
ایران با درک تحولات کشورهای حاشیه خلیج فارس و تلاش آنها برای جذب شیعیان ملیگرای عرب به سوی خود، با همکاری ترکیه درصدد مقابله با توسعه نفوذ عربستان سعودی از یک سو و آمریکا و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر است. ترکیه نیز در قبال همکاری نظامی ایران در عراق علیه کردها، مشروعیت بشار اسد در سوریه و موجودیت ایران را قبول خواهد کرد و در این میان ظاهراً حزب حاکم توانسته است به جز حزب کردی دموکراتیک خلقها سایر احزاب مخالف را با خود همراستا نماید.
نکته حائز اهمیت در روابط نظامی ایران و ترکیه این است که ایران بایستی بدون توجه به اینکه ترکیه با چه کشورهایی ارتباط سیاسی- نظامی دارد، برای ارتقاء روابط نظامی خود با این کشور تلاش کند. زیرا ترکیه طی یکصد سال اخیر همواره به غرب نگاه کرده و گسست این کشور از جهان غرب حتی در صورت عزم جدی دولتهای ترکیه نیز فقط در بلندمدت امکانپذیر است؛ از اینرو گسترش مناسبات ترکیه با ایران و سایر کشورهای منطقه مانند روسیه، چین و… نباید مشروط به جدایی یکباره این کشور از غرب باشد.
این موضوع درباره رابطه ترکیه با ناتو نیز صدق میکند. تا قبل از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ در ترکیه که متعاقب آن دولت ترکیه تعدادی از افسران ترک را از مقرهای فرماندهی در اروپا فراخواند، حدود سیصد افسر ارشد در بخشهای فرماندهی ناتو در کشورهای بلژیک، ایتالیا، هلند و آلمان دارای سمت بودند. علاوه بر اینها، واحدهای نظامی ترکیه در برخی عملیاتهای ناتو مانند افغانستان نقش مؤٍری داشتهاند. همچنین پایگاه هوایی ناتو در اینجیرلیک در استان آدانا یکی از پایگاههای مهم فرماندهی ناتو در اروپا محسوب میشود.
این پایگاه در مجاورت دریای مدیترانه و با فاصله هوایی حدود ۱۰۰ کیلومتر تا مرز سوریه یکی از فاکتورهای اصلی همکاری نظامی ترکیه با اعضای ناتو به ویژه آمریکاست؛ بنابراین، در عین حال که نباید انتظار داشت روابط نظامی ترکیه با اعضای ناتو به ویژه آمریکا قطع شود، همکاری نظامی ایران و ترکیه از درجه تهدیدپذیری ایران از ناحیه ترکیه خواهد کاست. جمهوری اسلامی ایران که برای مقابله با سیاست محاصره ایران توسط آمریکا، در پی گسترش حوزه نفوذ خود در آمریکای لاتین میباشد، میتواند با هزینه کمتری در مجاورت مرزهای خود و در ترکیه به عنوان یکی از کانونهای اصلی فرماندهی ناتو، نفوذ مؤثرتری داشته باشد.
دکتر محسن مرادیان- عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی