آموزههای جام جهانی برای مدیریت اقتصاد ایران
تجربه حضور تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۸ و عملکرد خوب آن در مقابل تیمهای بزرگ دنیا نشان داد مدیریتی که در طول سالهای گذشته بر آن حاکم بوده توانسته است برنامهریزی و استراتژی متناسب با شرایط تیم اتخاذ کرده و با بهرهگیری صحیح از منابع موجود، نتایج مناسبی به دست آورد. شرایط تیم ملی شباهتهای زیادی با شرایط نهادهای اقتصادی و سیاسی کشور دارد، از این رو، عملکرد آن میتواند چراغ راهی برای پیشبرد این بخشها به شمار رود. بر این اساس به دولت پیشنهاد میشود با استفاده از ظرفیت تمام گروهها و جناحها در تعیین وزرا، مدیریت صحیح منابع ارزی، استفاده از ظرفیت مراکز پژوهشی، بهبود دیپلماسی منطقهای، استفاده از ظرفیت شرکتهای چینی و هندی برای عبور از تحریمها، افزایش شفافیت در سیاستگذاری و اجرا، افزایش وحدت ملی و … در مسیر عبور از شرایط نامناسب اقتصادی گام برداشته و اقدامهایی برای افزایش کارایی نهادهای سیاستگذاری و اجرایی انجام دهد.
تیم ملی فوتبال ایران در بازیهای اخیر خود، تحسین همه مردم حتی نخبگان سیاسی و اقتصادی که شاید به فوتبال علاقه نداشته باشند را برانگیخت. این تجربه در سالهای گذشته در مورد تیم والیبال نیز دیده شده بود لیکن یک تفاوت و ویژگی خاص وجود داشت و آن اینکه تیم ملی والیبال به مرور سطح خود را ارتقا داده بود و شاید به طور طبیعی بازیهای خوب از این تیم انتظار میرفت ولیکن تیم ملی فوتبال ایران به عنوان تیم اول آسیا، هنوز فاصله زیادی با تیمهای برتر دنیا دارد و در این شرایط سخت است که بتواند در مقابل قهرمان جهان یا اروپا بازی تحسینبرانگیزی را به نمایش بگذارد. این تجربه موفق ما را بر آن داشت تا بررسی دقیقتری در مقام مقایسه بین این عملکرد و عملکرد تیم اقتصادی کشور داشته باشیم.
تحلیل مسئله
در مقام مقایسه شباهتها و تفاوتهای زیادی بین تیم اقتصادی و تیم ملی فوتبال وجود دارد که در این مقاله، به تشریح و تبیین آنها میپردازیم:
شباهتها
هر دو نیازمند گار گروهی و هماهنگی تیمی هستند. وظایف اعضای تیم باید کاملاً مشخص و تبیین شده باشد. اعتماد عمومی به تصمیمات و عملکرد تیم وجود داشته باشد. نسبت به قوانین جاری پایبند بوده و رفتار کل اعضای تیم بر اساس اصول مشخص بوده و تحت تأثیر نفوذ و لابی قدرتهای خارج از تیم قرار نگیرد. گذشت و ایثار و درک صحیح از تعریف منافع فردی در گرو منافع جمعی وجود داشته باشد. سرمربی و مسؤول تیم قدرت کامل اجرایی در پیادهسازی تفکر صحیح خود داشته باشد. برای بالارفتن کارایی کل تیم، نیاز است برخی از اعضای تیم جابهجا شوند تا نتیجه کلی بهبود یابد.
استفاده از نیروی جوان، بادانش و جسور در کنار مشاوران با تجربه نیاز هر دو تیم است و لذا تیم در مواقعی سیستم تهاجمی و برخی مواقع سیستم تدافعی اتخاذ میکند. هر دو تیم اقتصادی و تیم فوتبال، با رفتار غیردقیق انسانها مواجه هستند. آنها تحت فشار افکار عمومی و مطالبات درست یا نادرست آنها نیز قرار دارند. افکار عمومی از تیم نتیجه کوتاهمدت و مطلوب خود را مطالبه میکند. هر دو تیم در مقام مقایسه با رقبا، حداقل روی کاغذ، قدرت مانور چندانی نداشته و به لحاظ تجهیزات، امکانات، لجستیک و حتی دانش و فناوری لازم در سطحی به مراتب پایینتر قرار دارند، اما همه این وجوه مشترک با توجه به عملکرد سرمربی هر دو تیم و تلاش اعضا، نتایج بسیار متفاوتی دارای که علت آن را در ذیل مورد بررسی قرار میدهیم.
تفاوتها و علل ایجاد آنها
- جسارت در اجرای تصیمات
در تیم فوتبال، بکارگیری سرمربی با دانش روز و با تجربه کافی در کنار بازیکنان جوان، مستعد و جسور، امکان اجرایی نمودن تصمیمات راهبردی سرمربی و کادر فنی را در میدان مهیا کرد ولیکن در اقتصاد، سرمربی از وزرای جوان، با دانش و جسور بیبهره بوده است؛ مثال اخیر، در سطح وزرا، عمکرد مثبت وزیر محترم و جوان وزارت ارتباطات در جلب اعتماد مردم بهویژه از بین بردن قاچاق تلفن همراه و سوءاستفاده از ارز وارداتی شرکتهای واردکننده تلفن همراه است. در سطح معاونین وزیر، نیز به معاون جوان وزیر نفت در امور پخش و پالایش با پیگیری مستمر و تشکیل اتاق فکر در محل پروژه ستاره خلیج فارس، به سرعت این پروژه را با حمایت دقیق دستگاههای نظارتی، در سه فاز تکمیل و برخی تجیهزات تحریمی را با بهکارگیری جوانان هوشمند ایرانی ساخته و تکمیل نمود.
- فرماندهی واحد و مقتدر
در تیم فوتبال، سرمربی و کار فنی هماهنگ، حرف اول و آخر در چیدمان بازیکنان و نحوه انجام بازیهای تدارکاتی و نحوه آمادهسازی و تنظیم سیستم بازی را به عهده دارند و تصمیمات او توسط افراد یا گروههای موازی دیگری خنثی نمیشود، اما در تیم اقتصادی فرماندهی واحد وجود ندارد و برخی بخشها، با قدرت برابر تصمیمات بخش دیگر را به جهت تأمین منافع بخشی خود، خنثی میکنند. گروههای غیرمتجانس با منافع متضاد در تصمیمات رییسجمهور شریک هستند و یکصدایی در دولت مشاهده نمیشود. به علاوه اینکه سایر گروههای ذینفع در سایر قوا نیز به اندازه کافی امکان دخالت در عملکرد سرمربی اقتصادی یا وزرای مربوطه را دارند.
- احترام به قوانین
در فوتبال همه تیمها موظفند به قواعد فیفا احترام بگذارند و در صورت لغو این قواعد، جریمه یا محروم میشوند، اما در دنیای اقتصاد برخی رقبای بینالمللی به راحتی قوانین مورد قبول جامعه بینالملل را زیر پا گذاشته و با بازی غیرجوانمردانه، به اعمال تحریمها و فشارهای مختلف اقدام میکنند.
- شایستهسالاری
در تیم ملی فوتبال همه بازیکنان با احتمال قریب به یقین باور داشتند که در صورت آمادگی جسمی و روحی و روانی، در ترکیب اصلی بازی خواهند کرد و لذا رقابت تخریبی نداشتند، اما در تیم اقتصادی ایران، فعالان اقتصادی این باور را ندارند که به صورت عادلانه امکانات و فرصتها در اختیار آنها قرار میگیرد. آنها به نوعی باور دارند که برای موفقیت ضروری است با افراد و گروههای رانتخوار و سوداگر همکاریی کرد. لذا سطح کارایی و بهرهوری به شدت کاهش یافته و مییابد.
- واقعبینی در شناخت خود و شناخت حریف
در تیم ملی فوتبال، همه تیم به قدرت حریف اعتقاد داشتند و با شناخت کامل و به دور از احساسات، استراتژی مقابله با حریف را انتخاب کردند. مردم نیز این شناخت و باور را از حریف داشتند و لذا سطح توقعات خود را با این شناخت تنظیم کردند. بنابراین، حمایت از تیم بسیار عاقلانه بود و افکار عمومی به تلاش تیم و نه صرفاً نتیجه مکتسبه امتیاز دادند. بنابراین، تیم به نوعی استراتژی خود را تنظیم کرد که در این شرایط اولاً امتیاز ندهد و ثانیاً در فرصتهای احتمالی امتیاز نیز از حریف کسب کند، اما در اقتصاد ما برخی اوقات بیجهت توقع مردم را بالا برده، در شعار حریف را ذلیل جلوه داده و به دور از واقعیات تصمیمات احساسی اتخاذ مینماییم. عرضه دلار مداخلهای بانک مرکزی طی سالها و ماههای اخیر و امکان ورود کالاهای کاملاً لوکس و غیرضرور با دلار یارانهای، نمونهای از این استراتژی متضاد احساسی و مبتنی بر شعار بوده است.
- صداقت در گفتار و عمل و جلب اعتماد افکار عمومی
سرمربی تیم ملی، در طول ۶ سال گذشته، سعی نمود تا اعتقادات خود را با عمل به مردم اثبات نماید. او با حذف یکی از بهترین دروازه بانان خود، ضدیت با بازیکنسالاری را در آن شرایط سخت نشان داد و تا آخر این رویه را حفظ کرد، اما در تیم اقتصادی در برخی موارد شاهد تصمیمات کوتاهمدت بر مبنای شرایط روز هستیم که در بلندمدت آثار مخرب فراوانی در پی خواهد داشت. کاهش نرخ بهره بدون در نظر گرفتن عوارض جانبی آن در خروج مخرب نقدینگی و متعاقباً افزایش ناقص و دیرهنگام آن پس از سه ماه نمونهای از این تصمیمات است. ممنوعیت ثبت سفارش خودرو بدون در نظر گفتن شرایط ایجابی آن و لغو این مصوبه پس چند ماه، نمونهای دیگر از شرایط بیاعتمادی به سرمربی است.
- باور و اعتقاد به توانمندیهای خود و تیم
در تیم فوتبال اعضای تیم ملی به توانمندیهای خود ایمان داشتند. بسیاری از آنها در تیمهای مطرح داخلی و خارجی بازی میکنند و لذا با ایمان به تصمیمات سرمربی و اعتقاد به توانمندیهای خود تلاش مضاعفی را در پیادهسازی و اجرای تصمیمات از خود نشان دادند. آنها باور داشتند که توپ را میتوانند از لای پای یکی از بهترین مدافعان فوتبال جهان عبور دهند، اما در تیم اقتصادی کمتر این تلاش مضاعف بین فعالان اقتصادی و تصمیمگیران مشاهده میشود. گویی ما ایرانیان فعل میتوانیم را فراموش کردهایم. یادمان رفته که در صنعت فوق پیشرفته نانو، هستهای و موشکی از برترین کشورهای دنیا هستیم. فراموش کردهایم که در صنعت خودرو و تولید برخی قطعات حساس آن مثل ECU میتوانیم خودکفا باشیم. جوانان پالایشگاه ستاره خلیج فارس را بنگریم که بالای ۷۸ درصد این پالایشگاه را خودشان طراحی و ایجاد کردهاند.
- بهرهمندی از ظرفیت تمام ایرانیان جهان
ما در تیم ملی از ظرفیت فنی تمام بازیکنان ایرانی مقیم و غیرمقیم استفاده کردیم. بسیار از آنها که آقای گل تیمهای اروپایی هم بودند، با غیرت مثالزدنی خود، تلاش بیوقفهای از خود نشان دادند، اما در اقتصاد برنامهای مدون و مستمر برای استفاده از ظرفیت ایرانیان مقیم خارج از کشور نداریم. ظرفیتی که به ویژه در شرایط تحریمی بسیار برای اقتصاد کشور مفید و مؤثر خواهد بود.
- برچسب نزدن به یکدیگر
در تیم ملی فوتبال، به نوع تفکر، نگرش و دیدگاه سیاسی و… بازیکنان توجهی نداشتیم. صرفاً اعتقاد بازیکن به تیم ملی و توان و تخصص وی در اجرای تصمیمات در راستای منافع ملی مد نظر بود. تعریف دقیقتری از تعهد را ارائه کرده بودیم. ایمان داشتیم که کسی که متعهد است، بدون تخصص مسؤولیت قبول نمیکند، اما در بخشهای اقتصادی، افراد سیاسی و بدون تخصص را صرفاً با نقاب تعهد بر مسؤولیتهایی گماردیم که منافع ملی را به هدر دادند. به بسیاری از متخصصین کشور برچسب اصلاحطلب، تندور، اصولگرا، دگراندیش، دلواپس و… زدیم و دوقطبیهای کاذب و مخرب ایجاد کردیم و فراموش کردیم که دشمن واحدی داریم که به هیچ کدام از ما اعضای تیم رحم نخواهند کرد.
نتیجهگیری
موفقیت تیم فوتبال کشور در مسابقات جام جهانی، بین مردم امید و انگیزه فراوانی برای موفقیتهای آتی این تیم در تورنومنتهای آتی ایجاد کرد. ازاین رو، بهرغم وجود برخی نواقص و اشتباهات فردی و تیمی تمام مردم بهصورت یک دل و یک صدا حمایت قاطع و جامع خود را از آن نشان دادند. این موضوع آموزههای زیادی برای تمام بخشهای اقتصادی و سیاسی کشور داشت. یادگیری صحیح این آموزهها و استفاده درست از آنها میتواند چراغ راه مناسبی برای مقابله با مشکلات و بهرهگیری از ظرفیت آحاد مردم در بخشهای مختلف باشد. در شرایط کنونی که مشکلات اقتصادی به اصلیترین چالش و دغدغه مردم تبدیل شده، میتوان از این آموزهها برای پیشبرد اهداف والای نظام جمهوری اسلامی استفاده کرد. پیشنهاد میشود دولت برای عبور از بحران اقتصادی فعلی نسبت به اقدامات زیر در اسرع وقت مبادرت ورزد و دو برنامه کوتاهمدت و میانمدت برای رفع مشکلات پیرامونی را در دستور کار خود قرار دهد:
- برای بازگشت آرامش به جامعه، تیم وزار و مشاورین اقتصادی از ظرفیت تمام گروهها و جناحها در تعیین وزرا بهرهبرداری نماید، زیرا قبول مسؤولیت در این شرایط خطیر به نوعی از خود گذشتگی محسوب میشود.
- به موازات تغییر مدیریتی، تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی را برای تمام گروههای کالایی بهجز کالاهای اساسی و دارو (به شرط رصد دائم تخصیص و واردات دارو) قطع نموده و نرخ بازار را به رسمیت بشناسد. این امر در ابتدا، از هدر رفتن منابع ارزی بانک ملی و ایجاد رانت ۱۰۰ درصدی برای سوداگران ممنانعت و به موازت، موجب از بین رفتن صف کاذب ثبت سفارش واردات کالاها خواهد شد که متعاقباً به دلیل کاهش تقاضای کاذب، قیمت ارز بازاری نیز کاهش مییابد.
- برنامه مدون وزارتخانهها برای مقابله با تحریمها احصا و توسط مراکز پژوهشی مورد ارزیابی قرار گیرد.
- دیپلماسی منطقهای فعال و بهکارگیری ظرفیتهای کشورهای همسایه از جمله ترکیه، عراق، افغانستان و… و تجار آنها به کمک اتاقهای بازرگانی استانهای همجوار عملیاتی شود.
- برای مشکل خودروسازی، مهمترین مسئله تأمین خودروهای در محدوده قیمتی ۴۰-۷۰ میلیون تومانی است که با کمک قطعهسازان داخلی و برخی شرکتهای چینی به جهت درصد بالای داخلیسازی آنها، این مشکل بهراحتی مرتفع خواهد شد. ضمناً نسبت به تأمین قطعات وارداتی تا قبل از تحریمها اقدام نمود.
- برنامههای اجرایی دولت برای اصلاح مدیریت اقتصادی کشور و مقابله با بحرانها به صورت مستمر و دقیق با اشاره به مصادیق به صورت شفاف توسط رییسجمهور محترم در اختیار مردم قرار گیرد و سایر قوا از جمله قوه قضاییه نسبت به برخورد با سوداگران اطلاعرسانی نماید تا اعتماد صدمه دیده به تدریج جبران شود.
- پرهیز از بهکارگیری مدیران اجرایی سالخورده و بازنشسته در دستگاههای اجرایی و تشکیل اتاقهای فکر دارای دانش و تجربه در دستور کار مستمر وزارتخانه و دستگاهها باشد.
- با تعامل با مجلس و جهت ارتقاء کیفیت تصمیمات وزرا، از اعمال نفوذ در تصمیمات مدیریتی آنها ممانعت به عمل آید.
- وحدت ملت زیر پرچم واحد جمهوری اسلامی از سوی تمام رسانهها و نخبگان مورد تأکید قرار گیرد.
- تحمل فشار و نقدپذیری تمام قوا به ویژه قوه اجرایی افزایش یابد.
دکتر محمد جعفری- همکار علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی و تحلیلگر اقتصاد سیاسی