قتل جمال خاشقجی و سناریوهای روابط آمریکا با عربستان سعودی
جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی روز دوم اکتبر، پس از ورود به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه ناپدید شد. رسانهها چند روز بعد گزارش دادند که جسد خاشقجی به صورت مثلهشده و با آثار فراوان شکنجه در استانبول پیدا شده است. اگرچه برخی از مقامهای سعودی از جمله محمد بن سلمان، ولیعهد، تلاش کردند عربستان را از دست داشتن در این جنایت تبرئه کنند، اما اسناد، مدارک و فیلمهایی که دولت ترکیه در اختیار دارد نشان میدهد این جنایت توسط دولت سعودی انجام شده و حتی روزنامه «ینی شفق» ترکیه اعلام کرد جمال خاشقجی به دست محافظ شخصی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان کشته و سپس جسدش مثله و این موضوع کاملاً اثبات شده است. با توجه به رابطه عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا، نوشتار حاضر به این سوال پاسخ میدهد که جنایت علیه خاشقجی چه تأثیری بر روابط ریاض با واشنگتن خواهد داشت؟
واکنش دوگانه آمریکاییها به جنایت علیه خاشقجی
کشتهشدن «جمال خاشقجی»، مصداق «تروریسم دولتی» است زیرا شواهد گویای آن است که قتل وی توسط ماموران وابسته به دولت عربستان سعودی انجام شده است. آنچه این جنایت را وخیمتر میکند، این است که اگرچه کنسولگری عربستان در ترکیه بخشی از تمامیت ارضی عربستان سعودی محسوب میشود، اما به طور کلی این جنایت در داخل خاک ترکیه رخ داده است. با این حال، آمریکاییها واکنش یکسان و یکپارچهای به جنایت علیه جمال قاشقجی انجام ندادهاند.
در حالی که اشخاصی نظیر «باب کورکر»، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا خواستار مجازات عربستان در صورت اثبات نقش آن در این جنایت شدهاند، اما دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا حتی از پرونده خاشقجی نیز برای دوشیدن آل سعود بهره میگیرد و نگران تأثیرگذاری این پرونده بر فروش سلاح به عربستان سعودی است. به طور کلی، میتوان پنج سناریو را در خصوص نحوه تأثیرگذاری پرونده خاشقجی بر روابط عربستان با آمریکا طرح کرد.
سناریوی نخست: سرپوش گذاشتن بر جنایت سعودیها و گذر از آن
برخی تحلیلها حاکی از این است که دولت آمریکا از طراحی آل سعود برای قتل جمال خاشقجی آگاهی داشته است. «استفان دینان» در تحلیلی که در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، نوشت: «دموکراتهای کنگره به دنبال پاسخ این سوال هستند که آیا دولت ترامپ از نقشه عربستان علیه خاشقجی اطلاع داشته است یا خیر؟» وی افزود: «شماری از دموکراتها معتقد هستند دولت آمریکا احتمالاً از نقشه عربستان سعودی آگاهی داشته است». برخی از صاحبنظران بر این باور هستند که ماجرای خاشقجی میتواند فرصت مناسبی برای ترامپ ایجاد کند تا بار دیگر دلارهای هنگفت نفتی عربستان سعودی را که برای رئیس جمهوری آمریکا حکم «گاو شیرده» دارد، روانه آمریکا کند. در این صورت، دولت آمریکا از جنایت خاشقجی عبور خواهد کرد.
سناریوی دوم: توقف فروش تسلیحات به عربستان
یکی از موضوعاتی که پس از مرگ خاشقجی به کرات مطرح شد، این است که اگر ثابت شود عربستان سعودی در مرگ این روزنامهنگار منتقد سعودی نقش داشته است، فروش هرگونه سلاح به این کشور باید متوقف شود. «جاناتان کاورلی»، کارشناس آمریکایی تجارت تسلیحات جهانی در تحلیلی که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، نوشت: «مقامات آمریکایی اگر واقعاً بخواهند تغییر سیاست در عربستان سعودی را تشویق کنند، باید این کار را با رفتن به سراغ بزرگترین واردات عربستان سعودی از آمریکا یعنی واردات تسلیحات آغاز کنند. قطع ارسال سلاحهای آمریکایی به عربستان سعودی یک راه موثر برای اعمال فشار بر ریاض خواهد بود… اما دونالد ترامپ با این اقدام موافق نیست زیرا معتقد است که به اقتصاد آمریکا صدمه وارد خواهد کرد».
با این حال، «کاورلی» در این تحلیل تأکید دارد که «سفارشهای تسلیحاتی عربستان سعودی تنها بخش اندکی از صادرات تسلیحاتی آمریکا است. بر اساس اعلام آژانس همکاری امنیت دفاعی، آمریکا در سال ۲۰۱۷ که تقریباً بیشترین فروش سالانه تسلیحات را داشت، ۵٫ ۵ میلیارد دلار اسلحه معادل ۲۰ درصد از کل فروش نظامی خارجی را به عربستان سعودی تحویل داد. بنابراین صادرات به عربستان سعودی به وضوح همچنان بخش کوچکی از سهم تولیدات صنایع دفاعی آمریکا را دارد… اما قطع فروش تسلیحات به عربستان سعودی میتواند برای این کشور مجازات بزرگی باشد زیرا ریاض طی ۵ سال گذشته بیش از ۶۰ درصد واردات سلاح خود را از آمریکا انجام داده است».
با وجود این، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، گفت: «اگر مشخص شود عربستان سعودی مسئول ناپدید شدن جمال خاشقجی بوده و ما بخواهیم بر اساس پیشنهاد برخی از سناتورهای آمریکایی، از این پس فروش تسلیحات آمریکایی را به عربستان سعودی متوقف کنیم، ما صدمه خواهیم دید، زیرا این امر باعث کاهش مشاغل در صنایع اسلحهسازی آمریکا خواهد شد.»
دونالد ترامپ حتی تحت زمانی که تحت فشار رسانهها قرار گرفت، در مصاحبه با شبکه «سی ان بی سی» تهدید کرد که «اگر سعودیها پشت این قضیه باشند در صورت اثبات مجازات سختی در نظر خواهیم گرفت، اما من سفارشهای تسلیحاتی را لغو نمیکنم زیرا قصد ندارم به مشاغل در آمریکا آسیب بزنم بلکه راههای دیگری برای مجازات آنها وجود دارد». با توجه به این موضعگیری دونالد ترامپ، باید گفت بعید است سناریوی توقف فروش سلاح به عربستان سعودی اجرایی شود. به عبارت دیگر، آشکارا ارزشهای حقوق بشری آمریکا که البته در دولت ترامپ کمتر مورد توجه قرار گرفته است، قربانی منافع آن خواهد شد.
سناریوی سوم: تحریم عربستان سعودی در ابعاد مختلف؛ قانون ماگنیتسکی
سناریوی سوم، تحریم اقتصادی و سیاسی عربستان سعودی است. در همین راستا، ۲۲ سناتور آمریکایی از جمله «باب کورکر» و «باب منندز»، از نمایندگان مهم جمهوریخواه و دموکرات در کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا روز ۱۰ اکتبر خواستار اجرای قانون «ماگنیتسکی»[۱] شدند که یک قانون دو حزبی برای مجازات کردن نقضکنندگان حقوق بشر است. قانون «ماگنیتسکی» قانونی است که کنگره آمریکا آن را تصویب و باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق این کشور نیز در دسامبر ۲۰۱۲ با امضای خود آن را اجرایی کرد.
نام این قانون در ارتباط با نام فردی به نام «سرگئی ماگنیتسکی» است. «سرگئی ماگنیتسکی»، وکیل روس یک شرکت بریتانیایی فعال در روسیه و متهم به فرار مالیاتی بود که روز ۱۶ نوامبر ۲۰۰۹ در زندانی در مسکو درگذشت. طبق قانون «ماگنیتسکی»، اگر مقامات و یا مسوولان دولتی هر کشوری مرتکب اقدامهایی از جمله اعدامهای غیرقانونی، شکنجه یا نقض جدی حقوق بشر که در سطح بینالمللی شناخته شده است، شوند، مورد تحریم دولت آمریکا قرار میگیرند.
در همین راستا، ۱۸ نفر از مقامهای روس از ورود به آمریکا و معاملات بانکی با آمریکا منع شدند. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نیز در ۲۰ آوریل ۲۰۱۷ نامهای را به اعضای کنگره ارسال کرد و در این نامه «حمایت دولت خود از این قانون مهم» و «تعهد خود به رعایت دقیق و جامع آن» را مورد تاکید قرار داد. اکنون «باب کورکر» و «باب منندز» با طرح به کارگیری قانون «ماگنیتسکی» در صدد مجبورکردن دولت ترامپ به بررسی و در نظر گرفتن تحریمهایی علیه عربستان سعودی به خصوص محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی هستند.
دولت ایالات متحده آمریکا پس از دریافت این نامه، ۱۲۰ روز فرصت دارد پاسخ این سناتورها را بدهد و اعلام کند آیا علیه افرادی که در قتل جمال خاشقجی نقش داشتهاند، تحریم وضع خواهد کرد یا خیر؟ اگرچه امکان اجراییکردن قانون «ماگنیتسکی» علیه کسانی که در قتل خاشقجی نقش مستقیم داشتهاند، وجود دارد، اما بعید به نظر میرسد دولت آمریکا این قانون را علیه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که گفته میشود قتل خاشقجی به دستور وی بوده است، اجرایی کند.
موضوع مهم این است که شواهد سیاسی گویای این است که امکان تحریم عربستان سعودی به اشکال دیگر وجود دارد. برای مثال، قرار است در فاصله روزهای ۲۳ تا ۲۵ اکتبر ۲۰۱۸ کنفرانسی تحت عنوان «ابتکار عمل سرمایهگذاری برای آینده» که «داووس در صحرا»[۲] هم نامیده شده، در ریاض برگزار شود. میزبان این کنفرانس محمد بن سلمان ولیعهد عربستان است و در چارچوب طرح چشمانداز ۲۰۳۰ برای کاهش اتکای عربستان به نفت برگزار میشود.
انتشار گزارشهایی در خصوص نقش عربستان سعودی در ناپدید شدن «جمال خاشقجی» سبب شد رسانههای بزرگ نظیر شبکه آمریکایی «سی ان بی سی»، شبکه خبری «سی ان ان»، روزنامه نیویورک تایمز، لسآنجلس تایمز، فایننشال تایمز و اکونومیست، سرمایهگذاران بزرگ از جمله رئیس بانک جهانی و حتی مقامهای دولتهای مختلف اعلام کنند که شرکت در کنفرانس سرمایهگذاری ریاض را تحریم میکنند. در خصوص شرکت «استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا در این کنفرانس نیز تردید وجود دارد و ممکن است وی نیز در این کنفرانس شرکت نکند. تحریم کنفرانسهای این شکلی به منزله ایجاد اجماع جهانی علیه عربستان سعودی و انزوای ریاض خواهد بود که شکستی بزرگ برای محمد بن سلمان است که شانس نخست رسیدن به کرسی پادشاهی در عربستان محسوب میشود.
سناریوی چهارم: تحریم عربستان و واکنشهای تند ریاض
چهارمین و بدترین سناریو این است که دولت آمریکا علیه عربستان سعودی تحریم وضع و فروش سلاح را نیز متوقف کند. در مقابل، دولت سعودی نیز با توجه به اهرم۲هایی که در اختیار دارد به این رویکرد واشنگتن پاسخ دهد. در همین راستا، پس از اینکه فشار رسانهها و نمایندگان کنگره آمریکا به دونالد ترامپ برای توقف سلاح و وضع تحریم علیه عربستان شدت گرفت، دولت سعودی نیز تهدید به اقدام متقابل کرد و اعلام کرد هر اقدامی را با اقدام بزرگتر پاسخ خواهد داد.
در همین راستا، «ترکی الدخیل»، مدیر شبکه عربستانی العربیه در یادداشتی نوشت: «اگر واشنگتن، ریاض را تحریم کند، عربستان قیمت را به ۲۰۰ دلار میرساند و شاید نفت به جای دلار با یوان چین خرید و فروش شود، خرید سلاح و واردات از آمریکا را متوقف میکند، پایگاه نظامی در تبوک در شمال غرب عربستان در اختیار روسیه قرار میدهد، از روسیه و چین سلاح خرید میکند و حتی روابطش را با ایران بهبود میبخشد، ایرانی که به ریاض نزدیکتر است تا به واشنگتن. علاوه بر این، ریاض بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار در آمریکا دارایی و سرمایهگذاری دارد. در واقع، آمریکا با تحریم ریاض با خودزنی اقتصاد خود را خواهد کشت.»
اگرچه این دیدگاه «ترکی الدخیل» بیش از هر چیز «ترس بنیان» است و هیچگاه حتی در صورت تحریم ریاض توسط واشنگتن اجرایی نخواهد شد زیرا عربستان کنونی در موضع ضعف داخلی و منطقهای و حتی جهانی قرار دارد، اما در عین حال اهرمهای عربستان را در مقابل آمریکا نشان میدهد و میتواند مانع اقدام جدی آمریکا علیه عربستان شود.
سناریوی پنجم: باجگیری از عربستان، نادیدهگرفتن هنجارها و تأثیرهای کوتاهمدت بر روابط دو کشور
به نظر میرسد که محتملترین سناریو این است که دولت آمریکا از طرح دولت سعودی برای جنایت علیه خاشقجی آگاهی نداشته و از این جنایت به عنوان فرصتی تازه برای باجگیری از عربستان سعودی بهره خواهد گرفت و این جنایت تأثیرهای کوتاه مدتی بر روابط ریاض و واشنگتن خواهد داشت. شواهد مختلفی در این خصوص وجود دارد. اول اینکه، جمال خاشقجی شهروند آمریکا نبوده و صرفاً مقیم آمریکا بوده است که همین موضوع سبب میشود حساسیت به قتل وی با گذشت زمان کاهش یابد. دوم اینکه، دونالد ترامپ صریحاً عنوان کرده که نمیخواهد فروش سلاح به عربستان به خطر بیفتد و به صنعت و اشتغال آمریکا آسیب برسد.
سوم اینکه، تاخیر یک هفتهای کاخ سفید در موضعگیری و بیمیلی دونالد ترامپ در اتخاذ اقدامی تنبیهی نیز به این معنی است که دولت آمریکا تمایلی برای اعمال فشار جدی بر عربستان سعودی ندارد. چهارم اینکه، دونالد ترامپ در آخرین اظهارنظر خود تئوری «عناصر خودسر» را مطرح کرد و مدعی شد ممکن است جنایت علیه خاشقجی توسط عناصر خودسر رخ داده باشد. برخی منابع خبری اعلام کردند ترامپ تئوری عناصر خودسر را در مقابل مبلغ هنگفتی از جانب عربستان سعودی پذیرفته است.
با این حال، کنگره و به خصوص دموکراتها در آستانه برگزاری انتخابات میاندورهای از پرونده خاشقجی برای اعمال فشار بر ترامپ بهره خواهند گرفت. این موضوع میتواند سبب انتقاد دونالد ترامپ و کابینه وی از اقدام سعودیها در قتل فجیع جمال خاشقجی و تأثیرگذاری بر روابط آمریکا و عربستان سعودی شود. «جان آلترمن» مدیر برنامه خاورمیانه مرکز مطالعات بینالمللی و راهبردی مستقر در واشنگتن در این خصوص گفت به طور قطع این پرونده بر روابط آمریکا و عربستان تاثیر خواهد گذاشت، اما نتیجه این نخواهد بود که آمریکا به روابط نزدیکش با عربستان سعودی خاتمه دهد.
با این حال، این موضوع میتواند همکاری دولت ترامپ با عربستان سعودی را در سیاست خاورمیانهای دستخوش تغییراتی کند. «هوارد لافرانچی» در تحلیلی برای روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» در این خصوص نوشت: «از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، توصیه «جارد کوشنر»، داماد و مشاور خود در امور خاورمیانه را پذیرفت و عربستان سعودی را به عنوان مقصد نخستین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهور انتخاب کرد، مشخص بود که این پادشاهی محور اصلی سیاست منطقهای دولت آمریکا خواهد بود. اما اکنون راهبرد «جارد کوشنر» در برخورد با عربستان سعودی دچار مشکل شده و در واقع این خطر وجود دارد که به کل از هم بپاشد».
«گرگوری گس» محقق برجسته خلیج فارس در این خصوص عنوان میکند که: «ایالات متحده آمریکا به عربستان باثبات و عربستانی که خاورمیانه را بیثبات نمیسازد، نیاز دارد. ابتکارهای اشتباه محمد بن سلمان در سیاست خارجی شامل جنگ علیه یمن، تحریم قطر، بازداشت سعد الحریری در نوامبر ۲۰۱۷ و اکنون نیز قتل احتمالی جمال خاشقجی، عربستان سعودی را ضعیفتر و خاورمیانه را نیز بیثباتتر کرده و دونالد ترامپ نیز تلاشی برای محدودکردن جاهطلبیهای ولیعهد سعودی انجام نداده است. خاشقجی تهدید واقعی برای محمد بن سلمان نبود، اما قتل وی اکنون عربستان را در بدترین شرایط و آمریکا را نیز به دلیل نوع رابطه با ریاض تحت فشار قرار داده است».
نتیجهگیری
جمال خاشقجی اولین مخالف عربستانی نیست که ربوده میشود و سپس به قتل میرسد. شمار زیادی از مخالفان حکومت سعودی در داخل عربستان سعودی کشته شدند. جنایت عربستان سعودی علیه جمال خاشقجی گویای این است که منتقدان محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی حتی در خارج از عربستان نیز امنیت جانی ندارند. این جنایت واکنشهای گستردهای در سطح جهانی داشته، به نحوی که حتی دولت آمریکا که از حامیان اصلی پادشاهی محمد بن سلمان در عربستان سعودی است، تحت فشار افکار عمومی، شخصیتها و رسانهها به خصوص در داخل آمریکا قرار گرفته تا در حمایت خود از محمد بن سلمان تجدید نظر کند.
با این حال، به نظر میرسد دولت ترامپ ضمن حفظ قراردادهای تسلیحاتی و تداوم «نگاه مادی و باجخواهانه» به عربستان سعودی، هنجارهای حقوق بشری را نادیده گرفته و صرفاً به انتقادهای کلامی کوتاهمدت علیه ریاض روی خواهد آورد. امکان اجرای قانون «ماگنیتسکی» علیه عاملان قتل جمال خاشقجی به استثناء محمد بن سلمان (در صورتی که نقش وی اثبات شود) وجود دارد. این رویکرد سبب شدتگرفتن انتقادهای داخلی به خصوص از جانب دموکراتهای کنگره علیه دولت ترامپ خواهد شد.
با این حال، تکرار چنین جنایتهایی توسط دولت سعودی میتواند به بهای دستکشیدن دولت آمریکا در حمایت از محمد بن سلمان و از دست رفتن شانس پادشاهی وی تمام شود. در همین راستا، سناتور جمهوریخواه «لیندسی گراهام» صریحاً اعلام کرد که محمد بن سلمان سبب بدنامی و لکهدارشدن نام عربستان سعودی میشود و وی لایق رهبری در عربستان سعودی نیست.
سیدرضی عمادی- دکترای روابط بینالملل
[۱]. Magnitsky Act
[۲] . Davos In Desert