راهبرد جدید ضدتروریسم ایالات متحده آمریکا
دولت ترامپ اخیراً سند «استراتژی ملی مقابله با تروریسم»[۱] را منتشر کرده است. این دومین باری است که سندی با این عنوان توسط دولت آمریکا ارائه میشود. اولین بار سندی با این عنوان در سال ۲۰۱۱ یعنی دوران ریاست جمهوری باراک اوباما منتشر شد. البته قبل از اوباما، سندی تحت عنوان «استراتژی ملی مبارزه با تروریسم»[۲] در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ از سوی دولت جورج بوش منتشر شده بود.
در استراتژی ملی مقابله با تروریسم دولت ترامپ، اتهاماتی متوجه جمهوری اسلامی ایران شده است. در این سند ادعا شده که ایران به مثابه مهمترین دولت حامی تروریسم، تهدیدهایی متوجه آمریکا و جهان میکند و وعده داده شده که آمریکا با این تهدیدها و آنچه رئیس جمهور آمریکا در مقدمه این سند از آن به عنوان «شبکه تروریستی جهانی ایران» نام برده، مقابله خواهد کرد.
دشمنان آمریکا
بر اساس استراتژی ملی مقابله با تروریسم منتشرشده توسط دولت ترامپ، آمریکا و متحدانش با چشمانداز تروریستی پیچیده روزافزونی مواجه هستند و طیف متنوعی از بازیگران تروریستی از تکنولوژیها و تاکتیکهای نوین برای پیشبرد دستورکارهای خود استفاده میکنند. همچنین، در این سند گفته شده که به موازات افزایش شمار گروهها، شبکهها و افرادی که از روندهای جهانی مانند ظهور شیوههای امنتری از ارتباطات، گسترش رسانههای اجتماعی و جمعی و بیثباتی مستمر در برخی مناطق بهرهبرداری میکنند، تهدید تروریسم برای آمریکا بهشکل پویاتر و گستردهتری در حال رشد است.
این سند، از «تروریستهای اسلامگرای رادیکال»[۳] بهعنوان تهدید اصلی تروریستی فراملی برای آمریکا و منافع حیاتی آن نام برده است. در رأس این تهدید، داعش و القاعده قرار گرفتهاند که «پیوسته نیت و توانایی حمله به میهن[۴] و منافع آمریکا و تداوم طرحریزی حملات جدید و الهامبخشی به افراد مستعد برای انجام اعمال خشونتآمیز در درون آمریکا را نشان دادهاند».
همچنین، در این سند عنوان شده که این گروهها درصدد بهرهبرداری از ضعف حکمرانی، مناقشهها، بیثباتیها و مظالم سیاسی و مذهبی دیرینه برای حذف نفوذ آمریکا در کشورهای اسلامی و بازسازی جامعه اسلامی [خلافت] هستند. علاوه بر این، این گروهها روشهایی را برای به چالشکشیدن اقدامات ضدتروریستی آمریکا ایجاد کردهاند؛ از جمله ایجاد نهادهای حکومتی شبهدولتی در پناهگاههایشان، بهکارگیری ابزارهای انفجاری پیچیده برای غلبه بر ابزارهای امنیت هوایی و استفاده از تولیدات رسانهای با کیفیت بالا برای استخدام افراطگرایان در غرب.
در استراتژی ملی مقابله با تروریسم دولت ترامپ، اولویت به تهدید داعش داده شده است؛ هرچند از تهدید القاعده نیز بهعنوان «تهدیدی پایدار» برای میهن و منافع آمریکا در سراسر جهان سخن گفته شده است. بوکوحرام، تحریر طالبان پاکستان و لشکر طیبه از جمله گروههای دیگری هستند که هرچند توان و انگیزههای کمتری برای حمله به میهن آمریکا و منافع این کشور دارند، اما هنوز هم تهدیدهایی متوجه اشخاص و منافع آمریکایی در خارج میکنند و یا اینکه بهواسطه روابطشان با داعش و القاعده، تهدید بالقوهشان علیه منافع آمریکا افزایش یافته است.
پس از تروریسم اسلامگرای رادیکال، ایران در این سند به عنوان تهدید دیگری برای آمریکا مطرح شده است. در این مورد، اتهاماتی مبتنی بر حمایت از گروههای شبهنظامی و تروریستی در سراسر خاورمیانه و پرورش شبکهای از عاملان که تهدیدی را بر آمریکا و جهان تحمیل میکنند، به ایران وارد شده است. گفته شده که این گروهها به ویژه حزب الله لبنان در همکاری با ایران، از تروریسم و ابزارهای نامتقارن دیگری برای گسترش نفوذ خود در عراق، لبنان، سرزمینهای فلسطینی، سوریه، یمن و بیثباتسازی رقبایشان استفاده میکنند. در مورد حزب الله عنوان شده که این گروه دارای قدرت اطلاعاتی و نظامی، ذخایر بزرگی از تسلیحات پیچیده و شبکه گستردهای از عاملان و هواداران در خارج از جمله افرادی در آمریکاست.
همچنین، به نیروی قدس سپاه پاسداران اشاره شده و این ادعا که ایران از این نیرو، که بازوی پشتیبانی اصلی تروریستی آن است، برای حمایت مالی و مادی، آموزش و هدایت حزب الله و گروههای عملیاتی شیعی دیگر در بحرین، عراق، سوریه و یمن استفاده میکند، مطرح شده است. همچنین، نیروی قدس به حمایت از حماس و گروههای فلسطینی دیگر متهم شده است. بر این اساس، ادعا شده که نیروی قدس سپاه پاسداران با عاملانی که در سراسر جهان دارد، توانایی هدف قراردادن منافع آمریکا و احتمالاً خاک این کشور را دارد.
علاوه بر دو تهدید فوق، در این سند گفته شده که طیف گستردهای از جنبشهای جداییطلب، انقلابی و ملیگرا در خارج که از خشونت استفاده میکنند و تمایل به بیثباتسازی جوامع دارند، زندگی آمریکاییها را به خطر میاندازند. جنبش مقاومت شمال اروپا[۵] و گروه اقدام ملی نونازی[۶] دو نمونهای هستند که در این مورد به آنها اشاره شده است. گفته شده که این گروهها ممکن است از هدف قراردادن منافع آمریکا پرهیز کنند، اما ترورها و بمبگذاریهای پیدرپیشان علیه اهداف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، اشخاص و منافع آمریکایی در خارج را در معرض خطر قرار میدهد.
تروریستهای داخلی، آخرین تهدیدی هستند که در این سند به آنها پرداخته شده است. عنوان شده است که این تروریستها نه از ایدئولوژی اسلامگرای رادیکال، بلکه از اشکال دیگر افراطگرایی خشونتآمیز انگیزه میگیرند؛ مانند تندروهای نژادگرا، افراطیون حامی حقوق حیوانات، تندروهای طرفدار محیط زیست، افراطگرایان طرفدار ایده شهروند مستقل[۷] و تندروهای شبهنظامی. چنین گروههایی در تلاش برای پیشبرد دستورکارهای خود از طریق اعمال خشونتآمیز و مبتنی بر زور هستند. گفته شده که تروریسم داخلی در آمریکا و قربانیان و هزینههای آن در حال افزایش است.
راهکارهای مقابله با تروریسم
علاوه بر تعیین دشمنان تروریستی آمریکا، استراتژی ملی مقابله با تروریسم دولت ترامپ برنامهها و راهکارهایی در زمینههای مختلف از جمله تعقیب تهدیدهای تروریستی از مبدأ؛ جلوگیری از دسترسی تروریستها به منابع حمایت مالی، مادی و لجستیکی؛ مدرن و یکپارچهکردن مجموعهای از ابزارها و مجوزهای مرزی آمریکا برای مقابله با تروریسم و حفاظت از میهن؛ حفاظت از زیرساختهای آمریکایی و ارتقای آمادگی مقابله با تروریسم؛ مقابله با تلاشهای تروریستها در ترویج افراطگرایی و استخدام نیرو و تقویت قابلیتهای ضدتروریستی شرکای بینالمللی برای مقابله با تروریسم ارائه کرده است.
تأکید بر همکاری با شرکا در برخورد با تروریسم، یکی از موضوعات مهم این سند است که مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. در این سند گفته شده که «این استراتژی، آمریکا را در اولویت قرار میدهد[۸] و بر حفاظت از میهن از طریق افزایش استحکام مرزها، تقویت وضعیت امنیتی در همه ورودیها به خاک آمریکا، حفاظت از زیرساختهای حیاتی و تسهیل آمادگی مقابله با تروریسم تأکید دارد». با این حال، بلافاصله پس از آن عنوان شده که «این استراتژی این مسئله را به رسمیت میشناسد که در اولویتبودن آمریکا به معنای آمریکا به تنهایی[۹] نیست…». برخی معتقدند این نوعی تحول آرام در شعار معروف «اول آمریکا» ترامپ است.
نتیجهگیری
استراتژی ملی مقابله با تروریسم دولت ترامپ به ترتیب اولویت، تروریسم اسلامگرای رادیکال (داعش، القاعده و گروههای دیگری مانند بوکوحرام، لشکر طیبه و تحریر طالبان پاکستان)، ایران و گروههای حامی آن، برخی گروههای ملیگرا، تجزیهطلب و انقلابی و تروریسم داخلی را چهار تهدید تروریستی برای آمریکا معرفی کرده است.
تفاوت این سند با استراتژی ملی مقابله با تروریسم ۲۰۱۱ آمریکا در این است که استراتژی ۲۰۱۱ کاملاً متمرکز بر القاعده و زیرشاخهها و هوادارانش بود و در آن به موارد دیگر از جمله حزب الله، حماس، فارک (نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا)، گروههای تروریستی در درون آمریکا و اتهام حمایت ایران و سوریه از تروریسم به صورت حاشیهای به عنوان نگرانیهای تروریستی دیگر آمریکا که باید به آنها توجه شود، اشاره شده بود.
در حالی که نسخه اخیر، تهدیدهای تروریستی متنوعی را مطرح، داعش را در صدر تهدیدات تروریستی آمریکا و همچنین، تهدید ایران را بسیار برجسته کرده که با توجه به دیدگاه بدبینانه و به شدت افراطی دولت ترامپ و به ویژه مقامات سیاست خارجی و امنیت ملی او نسبت به جمهوری اسلامی ایران، موضوع عجیبی نیست.
به هر حال، آنها در چارچوب کارزار فشار حداکثری علیه ایران، تلاش میکنند از هر فرصتی برای برجستهکردن تهدید جمهوری اسلامی ایران و القاء ضرورت برخورد با چنین تهدیدی استفاده میکنند. لیست دولتهای حامی تروریسم آمریکا بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، همیشه موضوعی سیاسی بوده و همواره از آن به عنوان ابزاری برای فشار بر کشورهای مخالف آمریکا استفاده شده است.
برای نمونه، ترامپ در سال ۲۰۱۷ در پی افزایش تنشها با پیونگیانگ، کره شمالی را به فهرست کشورهای حامی تروریسم افزود، اما در استراتژی ملی مقابله با تروریسم دولت او هیچ نامی از کره شمالی برده نشده است (به دلیل تحولی که در روابط آمریکا و کره شمالی اتفاق افتاده است). در ضمن، نام هیچکدام از حامیان اصلی حامی تروریسم از جمله عربستان سعودی در لیست تهدیدهای تروریستی آمریکا نیست؛ در حالی که رژیم سعودی بهعنوان حامی ایدئولوژی افراطی- تکفیری وهابیت، نقش بیبدیلی را در شکلگیری بسیاری از ایدهها و گروههای افراطگرا و تروریستی در سراسر جهان ایفا کرده است.
[۱] National Strategy for Counterterrorism
[۲] National Strategy for Combating Terrorism
[۳] Radical Islamist terrorists
[۴] Homeland
[۵] Nordic Resistance Movement
[۶] Neo-Nazi National Action Group
[۷] Sovereign citizen extremism
[۸] America First
[۹] America alone