خروج ترامپ از برجام و تأثیر آن بر آینده روابط ایران و چین
خروج ایالات متحده از برجام سؤالات مختلفی را درباره آینده رفتار راهبردی ایران و تعامل آن با قدرتهای بزرگ بینالمللی مطرح کرده است. یکی از سؤالهای مهم در این زمینه، تأثیر خروج ایالات متحده از برجام در روابط ایران و چین است. چین بهعنوان مهمترین شریک تجاری و سیاسی ایران، برجستهترین قدرت در حال ظهور در عرصه جهانی و یکی از طرفهای متعهد و پیشگام در امضای توافق برجام در سال ۲۰۱۵ بود. تأثیرات و پیامدهای احتمالی خروج آمریکا از برجام بر روابط ایران و چین را میتوان در ذیل دو حوزه اقتصادی و ژئوپلیتیک تحلیل کرد.
- اثرات اقتصادی
چین مهمترین شریک تجاری ایران در یک دهه گذشته بوده است. حجم تجارت بین دو کشور در سال ۲۰۱۷ به ۳۷٫۸ میلیارد دلار رسیده است[۱]. اهمیت و جایگاه چین در تجارت خارجی ایران با توجه به این آمار که کل تجارت خارجی ایران در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۰۰ میلیارد دلار (یکسوم کل تجارت خارجی ایران) بوده است[۲] بیشتر قابلدرک است. بهطورکلی تأثیرات اقتصادی خروج آمریکا از برجام بر روابط چین و ایران را میتوان در سه حوزه نفت، تجارت و سرمایهگذاری بررسی کرد.
- نفت:
نفت خام، بخش اصلی صادرات ایران به چین را تشکیل میدهد. طبق آمارهای مارس ۲۰۱۸، ایران روزانه ۷۲۶۰۰۰ بشکه نفت به چین صادر میکند[۳]. با توجه به اینکه بخش اصلی تحریمهایی که در ماههای آینده مجدد به ایران تحمیل خواهد شد، صادرات نفت ایران را هدف قرار میدهد، نقشآفرینی چین بهعنوان مهمترین مشتری نفت ایران در مقابل تحریمهای آمریکا بسیار اساسی خواهد بود. این نقش آفرینی را میتوان با توجه به چند مؤلفه یا عامل ذیل تحلیل کرد. نخست، برخلاف دور قبلی تحریمها، تحریمهای جدید دولت آمریکا علیه ایران از اجماع بینالمللی لازم برخوردار نیست.
با توجه به افزایش تنشهای تجاری میان چین و آمریکا در ماههای اخیر و نیز مناقشات سیاسی روسیه با آمریکا دو کشور مخالفت خود را با خروج آمریکا از برجام اعلام کردهاند. مهمتر از همه اتحادیه اروپا بهعنوان متحد سنتی آمریکا در دو دهه اخیر، تاکنون با تحریمهای جدید ایالاتمتحده مخالفت کرده و برای مقابله با تحریمهای یکجانبه آن، سعی در تصویب قوانین جدید باهدف محافظت از مبادلات تجاری خود با ایران و تداوم سرمایهگذاری شرکتهای این اتحادیه در ایران دارد. این اقدام اتحادیه اروپا میتواند به چین کمک کند تا تحریمهای جدید ایالاتمتحده را متوقف کند. در سایه چنین وضعیتی کاهش قابلتوجه واردات نفت چین از ایران در دور جدید تحریمها، دور از انتظار است.
نکته دوم اینکه، تلاشهای دولت ترامپ در صورت فشار همزمان بر ایران و ونزوئلا ممکن است موجب کاهش قابلتوجه عرضه نفت در بازار جهانی شود و مشتریان نفت آسیا را بیشتر متمایل به ادامه خرید نفت ایران کند. با توجه به اعلام خروج برخی از شرکتهای اروپایی از ایران مثل توتال فرانسه و انی ایتالیا، به احتمال زیاد شرکتهای چینی و روسی در ماههای آتی نفت ایران را با استفاده از ارزهای محلی (مثل پترو یوان) یا اوراق بهادار خریداری کنند و آن را در بازار جهانی به فروش برسانند.[۴] گفته شده که خروج شرکتهای اروپایی و ژاپنی از بخش انرژی ایران پس از اعلام خروج ایالاتمتحده از برجام میتواند فرصتهای جدیدی را برای شرکتهای چینی فراهم کند و حتی ممکن است به افزایش حضور آنها در ایران منجر شود[۵].
بنابراین، به نظر میرسد که میزان صادرات نفت ایران به چین در آینده نزدیک تحت تأثیر روابط راهبردی ایران و چین و نیز فرصتهای بوجود آمده از خروج آمریکا برای چین است. آنچه پیداست با توجه به پیوند راهبردی دو کشور، به احتمال زیاد چین آخرین کشور برای کاهش خرید نفت ایران در واکنش به فشارهای آمریکا خواهد بود. ضمن اینکه در دور قبلی تحریمها در زمان دولت اوباما، چین همچنان به خرید نفت از ایران ادامه میداد و بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران باقی ماند. در دور جدید تحریمها، چین به احتمال زیاد حضور خود را در بازار انرژی ایران را با استفاده از روشهای جدید، بهویژه از طریق حضور شرکتهای کوچک و متوسط که منافع قابلتوجهی در ایالاتمتحده ندارند، تقویت خواهد کرد.
عامل سومی که به احتمال زیاد به ادامه صادرات نفت از ایران به چین کمک خواهد کرد، بینالمللی کردن یوآن بهعنوان یکی از اهداف کلیدی دیپلماسی اقتصادی چین است. یکی از استراتژیهای چین برای مقابله با دلار در ماههای اخیر تلاش برای استفاده از پترو یوآن در قراردادهای نفتی و قیمتگذاری نفتی است. ایران به احتمال زیاد از اولین کشورهایی خواهد بود که فعالیتهای صادرات نفت خود را بر اساس پترو یوآن انجام خواهد داد. ضمن اینکه باید توجه داشت در دهه ۱۹۹۰، ایران و سودان جزء اولین کشورهای تحت تحریم بودند که به مدد شرکتهای نفتی چین فعالیتهای بینالمللی خود را آغاز کردند.
نکته چهارمی که باید در نقشآفرینی چین بهعنوان مهمترین کنشگر در بازار نفتی ایران مورد توجه قرار داد مربوط به اتحادیه اروپاست. اقداماتی که اتحادیه اروپا برای کمک به ایران برای تداوم صادرات نفت در چارچوب ارائه خدمات بیمهای برای تانکرهای نفتی ایران، نهتنها تأثیرات عمیقی بر آیندهی برجام و حفظ آن خواهد داشت، بلکه تأثیر مستقیمی بر منافع شرکتهای چینی در واردات نفت از ایران خواهد داشت.
۲-۱- معاملات تجاری و سرمایهگذاری
علاوه بر نفت، چین میتواند در حوزه تجارت نیز نقش مهمی در کاهش اثرات تحریمی آمریکا علیه ایران ایفا کند. تجارت دوجانبه کالا بین ایران و چین عمدتاً از طریق شرکتهای کوچک و متوسط چینی انجام میشود که منافع عمدهای در ایالاتمتحده ندارند و روابط آنها با ایران به احتمال زیاد کمتر متأثر از تحریمهای آمریکا خواهد شد. هرچند باید توجه داشت معاملات بانکی احتمالاً با مشکلاتی مواجه خواهند شد. آینده معاملات بانکی بین دو کشور به احتمال زیاد تحت تأثیر تصمیم اتحادیه اروپا برای ادامه معاملات بانکی خود با ایران خواهد بود.
بهعبارتدیگر، جدیت و عزم اتحادیه اروپا برای ادامه معاملات بانکی با ایران و روشهای جدید آن، میتواند تصمیمات چین را مبنی بر تداوم یا قطع روابط بانکی با ایران را تحت تأثیر قرار دهد. در شرایط کنونی اتحادیه اروپا در تلاش است تا راههایی برای ادامه معاملات بانکی با ایران پیدا کند. هرگونه راهحلهای ارائهشده از سوی اتحادیه اروپا برای ادامه این معاملات بانکی، تأثیرات مهمی بر روابط بانکی ایران و چین خواهد داشت. مهمترین موضوع در این زمینه، سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری خط اعتباری سیتیک گروپ ( CITIC GROUP ) چین با ۵ بانک ایرانی است. اجرای این توافق احتمالاً با اعمال دور جدید تحریمها پیچیده خواهد شد.
اثرات اقتصادی خروج ایالاتمتحده از برجام در بخش سرمایهگذاریهای چین بیش از حوزه تجارت دوجانبه دو کشور نمایان خواهد شد. مهمترین سرمایهگذاری چین در ایران پس از برجام، قرارداد ۴٫۷۹۷ میلیارد دلاری برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی (میدان گاز) بین شرکت ملی نفت ایران و یک کنسرسیوم متشکل از توتال، شرکت چینی CNPC و شرکت پتروپارس ایران در ژوئیه ۲۰۱۷ است. در این قرارداد سهم توتال، CNPC و پتروپارس به ترتیب ۵۰٫۱، ۳۰ و ۱۹ درصد است. بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام، توتال طی بیانیهای اعلام کرد، این شرکت پروژه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را ادامه نخواهد داد و کلیه عملیات مرتبط را تا پیش از ۴ نوامبر ۲۰۱۸ ملغی خواهد کرد، مگر آنکه این شرکت بتواند از سوی مسئولان فرانسوی و اروپایی از آمریکا مجوز دریافت کند.
در پاسخ به این اعلامیه، زنگنه وزیر نفت اظهار داشت که ایران در صورت خروج توتال از ایران، شرکت CNPC را در قرارداد جایگزین خواهد کرد. این در حالی است که شرکت چینی هیچ واکنشی به این مسئله نشان نداده است. در نگاه اول، خروج توتال از ایران به CNPC کمک خواهد کرد تا سهم توتال را خریداری کند. بر اساس قرارداد، اگر شرکت فرانسوی از قرارداد خارج شود، CNPC سهام شرکت توتال را در این پروژه خریداری میکند[۶]. بااینحال، از آنجا که CNPC یکی از بزرگترین شرکتهای چینی است و در بسیاری از کشورهای دیگر حضور دارد، تحریمهای ایالاتمتحده ادامه فعالیتهای این شرکت را در ایران با ابهامات و پیچیدگیهایی روبرو خواهد کرد.
علاوه بر این، چین سرمایهگذاریهای قابلتوجهی نیز در صنایع ریلی و صنایع دیگر در ایران انجام داده است و اعمال تحریمهای جدید عواقب تازهای برای پیشرفت این پروژهها به دنبال خواهد داشت. در شرایط کنونی، مهمترین پروژههایی که دو کشور به موافقتنامههای همکاری اولیه دستیافتهاند، عبارتاند از خط آهن سریعالسیر تهران-قم-اصفهان و پروژه برق تهران-مشهد. انتظار میرود که چینیها ۴ میلیارد دلار در این پروژهها سرمایهگذاری کنند[۷]. البته باید توجه داشت که این دو پروژه به مانند سرمایهگذاری در پارس جنوبی، هنوز در مراحل اولیه خود هستند.
افزون بر موارد بالا، اعمال مجدد تحریمهای ایالاتمتحده میتواند به مشارکت ایران در مهمترین پروژه اقتصادی چین، «کمربند و جاده» ضربه بزند. یکی از مهمترین مسیرهای مهم زمینی این طرح ابتکاری، کریدور اقتصادی چین-آسیای مرکزی و غرب آسیا است که از طریق ترکمنستان وارد ایران میشود و در ادامه به ترکیه و دریای مدیترانه برای رسیدن به جنوب اروپا میرسد. توافق اولیه برای سرمایهگذاری چینی برای بهبود سرعت قطار راهآهن تهران-اصفهان برای همین منظور صورت گرفته است. با اعمال مجدد تحریمها، پیشرفت در این راهرو با مشکلات مهمی مواجه خواهد شد.
پیامدهای ژئوپلیتیک
برجام فراتر از مسائل اقتصادی، اساساً یکی از مهمترین توافقنامههای امنیتی در دوران پسا جنگ سرد محسوب میشود. این توافق نه تنها اعتماد به حفظ رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای در منطقه پرآشوب خاورمیانه را تقویت کرده، بلکه از وقوع یک بحران پیچیده ژئوپلیتیک در این منطقه نیز جلوگیری کرده است. با خروج ایالاتمتحده از برجام انتظار میرود بحرانهای امنیتی خاورمیانه و روابط ژئوپلیتیک ایران با دیگر قدرتهای بزرگ از جمله چین وارد مرحله جدیدی شود.
در رابطه با چین میتوان گفت، با خروج ترامپ از برجام و فروپاشی احتمالی این موافقتنامه، به احتمال زیاد مثلث راهبردی روابط چین-ایران-آمریکا ویژگیهای جدیدی پیدا میکند. استفاده از واژه مثلث به این دلیل است که روابط دوجانبه ایران و چین همواره تحت تأثیر نقشآفرینی ایالاتمتحده بوده است. در اوایل دهه ۱۹۷۰، پس از دیپلماسی پینگپنگ[۸]، ایالاتمتحده مشوق روابط حسنه بین ایران و چین بود. بااینحال، پس از انقلاب ۱۹۷۹، این کشور تلاش کرد تا چین را از گسترش روابط خود با ایران منصرف کند. این نقش آمریکا در طول جنگ ایران و عراق و همچنین در طول مسئله هستهای نیز ظاهر شد. در دهه ۱۹۹۰، چین تحتفشار ایالاتمتحده به همکاری هستهای خود با ایران پایان داد. علاوه بر این، فشارهای ایالاتمتحده در دوران ریاست جمهوری اوباما نقش مهمی در رأی چین به قطعنامههای تحریمی علیه ایران و محدود کردن تعاملات اقتصادی و تجاری چین با ایران داشت.
با اجرای برجام در ژانویه ۲۰۱۶، فشار ایالاتمتحده بر روابط ایران و چین نیز کاهش یافت. شی جین پینگ رئیسجمهور چین بلافاصله پس از امضای توافق برجام از ایران دیدار کرد. در طی این سفر، دو کشور ۱۷ قرارداد را در زمینههای مختلف امضا کردند. موضوع مذاکرات دو کشور توسعه یک نقشه راه ۲۵ ساله برای تقویت همکاری بیشتر بین ایران و چین بود و دو کشور روابط خود را بهعنوان یک همکاری راهبردی توصیف کردند. حال با خروج ایالاتمتحده از برجام، فشار ایالاتمتحده بر این روابط به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت.
شرایط کنونی ممکن است باعث تغییر الگوی این مثلث راهبردی شود. از یک طرف، پس از یک دوره کوتاه سازش میان ایالاتمتحده و ایران در چارچوب برجام، که نویدبخش نزدیکی روابط دو کشور در آینده بود، دو کشور بار دیگر به نگرشهای تقابلجویانهای بازگشتهاند که از زمان انقلاب اسلامی بر روابط دو کشور سایه افکنده است. آنچه در شرایط کنونی میتواند به ایران کمک کند، افزایش مناقشات تجاری میان دو کشور چین و آمریکا است. نشانههای مهمی وجود دارد که الگوی روابط چین و آمریکا در حال تغییر بهسوی رقابت استراتژیک است. بعضی از کارشناسان استدلال میکنند که خطر به دام افتادن چین و ایالاتمتحده در تله توسیدید[۹] در حال افزایش است[۱۰]. بسیاری نیز حتی از اتخاذ استراتژی مهار چین از سوی ایالاتمتحده سخن میگویند.
با افزایش رقابت استراتژیک بین چین و ایالاتمتحده در دوران ترامپ، بهاحتمالزیاد ایران بتواند جایگاهی مهم در استراتژی چین پیدا کند؛ بنابراین به نظر میرسد چین اهمیت بیشتری برای حفظ تهران بهعنوان یک شریک استراتژیک در غرب آسیا و تلاشهای هماهنگ برای کاهش فشار ژئوپلیتیکی ایالاتمتحده برای ایران قائل خواهد بود. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که برجام نماد دستورالعمل بینالمللی در مورد نظم است که چین همواره تلاش داشته از آن محافظت کند. این توافقنامه از آن جهت برای چین اهمیت دارد که نمایانگر حضور فعال چین در تعیین برخی معادلات امنیتی است[۱۱].
نتیجهگیری
با اعمال مجدد تحریمهای ایالاتمتحده، ایران تلاشهای خود را برای حفظ روابط اقتصادی و سیاسی خود با چین تشدید میکند و در مقابل چین تلاش خواهد کرد تا از منافع چندگانه خود در برابر بحران ناشی از برجام محافظت کند. پکن احتمالاً تعاملات اقتصادی خود را با تهران در چارچوب واردات نفت از ایران و حمایت از برجام ادامه خواهد داد. به احتمال زیاد چین تعاملات دیپلماتیک خود با ایران را طوری ادامه خواهد داد که میزان حساسیت واشنگتن برای مجازات شرکتهای بزرگ چینی را به حداقل ممکن برساند. بااینحال بخشی از احتمالات رفتاری چین با ایران پس از خروج آمریکا از برجام بهشدت تحت تأثیر رفتارهای اتحادیه اروپا و ایران قرار خواهد گرفت. اولویت چین در رابطه با برجام بدون ایالاتمتحده، حفظ تعادل شکننده بین منافع متعدد آن است.
مرتضی شکری- پژوهشگر گروه مطالعات بینالملل اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری
پانوشتها؛
[۱] Iran-China trade hit $37bn. in 2017, Iran Daily, March 17, 2017
http://www.iran-daily.com/News/211821.html
[۲] – ran’s foreign trade volume reached $100 billion, Tabnak News, April 9, 2018
[۳] – Asia’s March Iran oil imports hit five-month high, Reuters, April 27, 2018
[۴] – Sanctions on Iran and Venezuela May Empower U.S. Rivals, The New York Times, May 17,2018,
[۵] – China tipped to profit after Donald Trump quits Iran nuclear deal, South China Morning post, May 18, 2018
[۶] –China’s CNPC to replace Total in South Pars if French firm withdraws, Trend News Agency, May 17, 2018, available at: https://en.trend.az/iran/business/2904491.html
[۷] – RPT-China firms push for multi-billion-dollar Iran rail and ship deals, March 11,2016,
https://www.reuters.com/article/iran-china-transportation-idUSL5N16I45H.
[۸] – دیپلماسی پینگپنگ به گفتگوهای پنهانی ایالاتمتحده آمریکا و چین در اواسط دهه ۱۹۷۰ اطلاق میشود. در آن زمان دو کشور هنوز روابط سیاسی با یکدیگر نداشتند و برای انجام مذاکرات برگزاری یک تورنمنت پینگپنگ را بهانه کردند. در مارس ۱۹۷۱ چینیها که در جریان مذاکرات صلح ویتنام گفتگوهایی را با آمریکاییها شروع کرده بودند تیم ملی پینگ پنگ آمریکا را به پکن دعوت کردند. در این تیم تعدادی از دیپلماتها نیز حضور داشتند که مخفیانه با مقامات چینی گفتگو کردند. این مذاکرات سرانجام به سفر پنهانی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت ریچارد نیکسون به پکن در ژوئیه سال ۱۹۷۱ انجامید.
[۹]– تله توسیدید( Thucydides Trap) به فشاری ساختاری اشاره دارد که ظهور سریع قدرتی تازه، مثل چین، توازن قوا را برای قدرت مستقر بر هم میزند و کار به جنگ میکشد. قدرت نوظهور نقش بیشتری در اداره جهان میخواهد، اما قدرت مستقر خواهان حفظ وضع موجود است. توسیدید این سیر را که به جنگ آتنِ رو به رشد با اسپارت در قرن پنجم پیش از میلاد منتهی شد شناسایی کرد.
[۱۰] – Graham Alison, How America and China Could Stumble to War, The National Interest, April 12, 2017 http://nationalinterest.org/feature/how-america-china-could-stumble-war-20150
[۱۱] – China, Europe must defend global order together, Global Times, May 8, 2018
http://www.globaltimes.cn/content/1101354.shtml