تاثیر انتخابات ریاست جمهوری بر جایگاه بینالمللی ایران
انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر تعیین سرنوشت داخلی، بدون شک بر روابط جاری و آتی بینالمللی کشورمان تأثیری مستقیم و شگرف خواهد داشت. از این رو، در انتخابات ۲۹ اردیبهشت این تنها مردم ایران نبودند که با حساسیتی ویژه رقابتهای انتخاباتی را دنبال کرده و سرنوشت چهارساله خود را رقم زدند؛ بلکه در کنار آنان کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقهای و رسانههای بینالمللی نیز با رصد دقیق روند انتخابات و فضای سیاسی و اجتماعی شکل گرفته از آن، تلاش نمودند درک بهتری از فضای موجود و مواضع کاندیداهای ریاست جمهوری ایران پیدا کرده و به تحلیلی دقیقتر از سیاست خارجی ایران در چهار سال آینده برسند.
اگر بپذیریم که هر انتخاباتی ملی بر روی مشروعیت و ثبات نظام سیاسی مستقر، تمامیت سرزمینی و مصالح عمومی آن کشور است تاثیرگذار خواهد بود، آنگاه درخواهیم یافت که برآیند و مابهازای برگزاری یک انتخابات پرشور ، آزاد و امن در عرصهی خارجی نیز، افزایش قدرت ملی، افزایش مشروعیت و اعتبار بینالمللی، افزایش قدرت چانهزنی و بیشینهسازی توان برآوردهساختن منافع ملی و ارتقاء پرستیژ بینالمللی است.
در این چارچوب، یکی از مهمترین پیامهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر برای جهان خارج، ثبات و امنیت داخلی پایدار جمهوری اسلامی ایران است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای همجوار ایران و حتی کشورهای اروپایی، یا درگیر بحران و جنگ داخلیاند و یا با پدیده شوم تروریسم در مرزهای داخلی خود دست و پنجه نرم میکنند، جمهوری اسلامی ایران به خوبی این تصویر را از خود صادر نمود که در منطقهای که در کانون و اوج ناامنی جهانی است، از چنان امنیت و ثبات داخلی برخودار است که چنین انتخاباتی امن با مشارکت حداکثری را رقم میزند.
این موضوع، به دو صورت به ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران کمک مینماید: نخست، به بازیگران منطقهای و جهانی نشان میدهد که برای ایجاد ثبات در منطقه و حل معضل تروریسم میباید بر روی پتانسیلهای ایران بیشتر تمرکز نمایند و دوم، این امنیت و ثبات به شرکتها و سرمایهگذاران خارجی اعتماد و اطمینان بیشتری برای سرمایهگذاری در ایران میبخشد.
نتیجهی مهم دیگر، افزایش مشروعیت و اعتبار بینالمللی ایران است. به طور کلی نظامهای سیاسی جهان با همهی تفاوتهای ریز و درشتی که با هم دارند در دو دستهی کلی نظامهای مردمسالار و یا غیرمردمسالار قرار میگیرند. در جهانی که در آن دموکراسی یک ارزش سیاسی والا به حساب میآید، داشتن یک نظام مردمسالار به خودی خود افزایش مشروعیت و اعتبار بینالمللی را برای هر کشوری به ارمغان میآورد. حال اگر در این نظام مردمسالار یک انتخابات آزاد و واقعی با مشارکتی حداکثری و بالای ۷۰درصدی را آن هم در شرایطی که پیشروان دموکراسی در غرب در بهترین حالت در انتخاباتهای خود مشارکتی حداکثر ۵۰درصدی را رقم میزنند، این مشروعیت و اعتبار بینالمللی به شکلی دوچندان خودنمایی مینماید.
جلوهی این اعتبار بینالمللی را میتوان در سخنان موگرینی مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا در حاشیه گردهمایی جهانی اقتصاد یک روز پس از برگزاری انتخابات مشاهده نمود: «من بسیار تحت تاثیر سطح مشارکت مردم ایران در انتخابات و مشارکت گسترده روز گذشته در رایگیری قرار گرفتم و به رئیس جمهور حسن روحانی به خاطر دریافت حکم بسیار قوی برای دور دوم تبریک میگویم». در واقع، این انتخابات نشان داد که با مردمی که صلحطلبی و اعتقاد به تعامل و احترام متقابل در عرف بینالمللی را از طریق صندوقهای رای اعلام میدارند، باید با تکریم صحبت کرد و نه با تهدید.
نتیجهی دیگر این انتخابات که بر جایگاه بینالمللی ایران اثرگذار خواهد بود، به رخ کشیدن یک انتخابات آزاد و برخورداری جمهوری اسلامی ایران از یک نظام مردمسالاری دینی است. این انتخابات به جهانیان نشان داد که ایران برخلاف بسیاری از کشورهای همسایهاش که یا گرفتار حکومتهایی خودکامهاند، یا درگیر بیثباتی و جنگ داخلیاند و یا گرفتار تروریسم، خشونت و افراطیگریاند، دارای یک نظام سیاسی مردمسالار دینی است که قادر است با جذب شهروندان مقیم خارج از کشور به پای صندوقهای رای، مرزهای مشارکت مردمی را از مرزهای ملی به مرزهای جهانی جابجا سازد.
مشارکت بالای مردم در انتخابات یکی از مهمترین مظاهر افزایش قدرت نرم ایران به شمار میآید. ضمن اینکه این مشارکت بالا به معنی باور مردم به آزاد، موثر و واقعی بودن انتخابات و خنثیکننده فعالیتهای سیاسی، مدنی و حقوق بشری آن دسته از مخالفان بینالمللی و اپوزیسیون خارجی است که انتخابات ایران را آزاد و دموکراتیک نمیدانند و به این بهانه و سایر بهانههای حقوق بشری در عرصه بینالمللی به ایران فشار وارد میسازند.
یکی دیگر از کارویژههایی که برگزاری انتخابات در کشورها دارد، پیامی است که در مورد رویکرد و نحوهی تعامل با جهان صادر میشود. تداوم سیاستهای گذشته در عرصهی بینالمللی و یا تلاش برای ارائهی تصویری جدید و متفاوت از خود، بدون تردید بر وضعیت و جایگاه بینالمللی کشورها پس از انتخابات اثرگذار است. به عنوان نمونه، در انتخابات سال ۲۰۰۸ آمریکا شعار اصلی باراک اوباما «تغییر» بود. این شعار زمانی مطرح شد که اعتبار جهانی دولت آمریکا به خاطر سیاستهای تهاجمی و مداخلهگرایانه دولت بوش آسیب فراوان دیده بود. اوباما پس از به قدرت رسیدن عملا سیاست آشتی با جامعه بینالملل را آغاز نمود. این رویه اوباما در بازسازی اعتبار و هژمونی آمریکا نقش مهمی داشت.
این وضعیت را در مورد ایران نیز میتوان به وضوح مشاهده نمود. نتیجهی انتخابات سال ۹۲ تغییر در رویکرد سیاست خارجی ایران و در نتیجه دستیابی به برجام و حل مسئله هستهای و از میان برداشتن ایرانهراسی و به تبع آن تغییر در وجهه بینالمللی ایران از یک کشور جنگطلب به یک کشور صلحجو و اهل تعامل نزد جهانیان بود. امروز نیز پیام نتیجهی انتخابات برای جهان خارج، تثبیت مشی سیاست خارجی کاندیدای پیروز یعنی دکتر حسن روحانی است که بسیاری از محافل بینالمللی آن را رای مجدد ایرانیان به صلح و تعامل بینالمللی تعبیر مینمایند.
اهمیت این مسئله زمانی روشن میشود که میبینیم درست در زمانی که ترامپ به دعوت مقامات عربستان سعودی با هدف اصلی منزوی کردن ایران به منطقه سفر کرده است، پیامی که برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران به جهان مخابره نمود به خوبی توانست از اثرگذاری این سفر مهم کاسته و حتی آن را به حاشیه ببرد. پیامهای تبریک متعدد سران کشورهای جهان به رئیس جمهور منتخب و توئیتهای کنایهآمیز برخی مقامات اروپایی گویای چنین وضعیتی است.
به عنوان نمونه، «کارل بیلدت» رئیس مشترک شورای اروپا در امور روابط خارجی در پیام توئیتری خود نوشت: «ایران رأی داد تا با دنیا رابطهای باز داشته باشد، اما ترامپ خواستار منزوی کردن ایران از دنیا شده است. اروپاییها به احتمال زیاد از رویکرد مشارکت با ایران حمایت خواهند کرد». همچنین، «پیرفردیناندو کازینی» رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس سنای ایتالیا، پیروزی حسن روحانی را در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، حاکی از قصد ایران برای گشایش در روابط با غرب دانست. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در توییتی پیروزی دکتر حسن روحانی را در انتخابات ریاست جمهوری تبریک گفت و نوشت: «اتحادیه اروپا آماده است برای روابط دوجانبه، اجرای کامل برجام، آرامش در منطقه و برآوردهساختن توقعات تمامی ایرانیان همکاری کند».
برآیند همهی این دستاوردها نهایتا باید به اینجا ختم شود که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بتواند به پشتوانهی آنها از قدرت چانهزنی و بیشینهسازی توان برآورده ساختن منافع ملی کشور برخودار شود. واقعیت این است که این انتخابات فضای مناسبی را در اختیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حتی نسبت به چهار سال گذشته قرار داده است. تجربهی مثبت دنیا در تعامل با ایران در چهار سال گذشته در کنار مشارکت بیشتر و رای بالاتر به دولت آتی پشتوانهی قویتری را در اختیار دستگاه دیپلماسی کشور جهت تامین امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی قرار میدهد.