افزایش حساسیتهای حقوق بشری نسبت به عربستان، پاشنه آشیل بن سلمان
عربستان سعودی در ماههای اخیر چند فعال حقوق زنان را که ارتباطاتی با کانادا داشتند و اعضای خانواده آنها شهروند کانادا شدهاند، دستگیر کرده است. در پاسخ به این اقدام، خانم «کریستینا فریلند» وزیر امور خارجه کانادا روز سوم اوت در یک اظهارنظر توئیتری نوشت که عمیقاً بابت دستگیری فعالان حقوق زنان در عربستان نگران است و از حکومت این کشور خواست که «فوراً» آنها را آزاد کند.
یک روز بعد، وزارت خارجه کانادا نیز در توئیتی از عربستان سعودی خواست که فوراً این افراد و تمام فعالان حقوق بشری که در این کشور بازداشت هستند را آزاد کند. وزارت خارجه عربستان نیز در یک رشته پاسخ توئیتری ضمن محکومکردن این موضعگیری کانادا، آن را دخالت در امور داخلی خود دانست و یک سلسله اقدامات تند و تهاجمی را علیه کانادا اعلام کرد.
عربستان به سفیر کانادا در این کشور اعلام کرد که ظرف ۲۴ ساعت عربستان را ترک کند، سفیر خود را از کانادا فراخواند، اعلام کرد که همه مبادلات تجاری و سرمایهگذاری خود را در این کشور تعلیق خواهد کرد، پروازهای مستقیم به تورنتو را لغو و اعلام کرد همه دانشجویانی که با بورس دولتی در کانادا تحصیل میکنند، از این کشور خارج شوند. فراتر از این، عربستان تهدید کرد که با هر کشور غربی که بخواهد درباره استبداد سیاسی در این کشور سخن بگوید، روابط تجاری خود را قطع خواهد کرد. عادل الجبیر وزیر خارجه این کشور در توئیتر خود نوشت: «پادشاهی عربستان در امور داخلی دیگر دولتها دخالت نمیکند و هر گونه تلاشی برای دخالت در امور داخلی خود را نیز نمیپذیرد و با آن محکم برخورد خواهد کرد».
این در حالی است که واکنش شدید و تهاجمی این کشور تنها به یک اظهارنظر توئیتری ضمن اینکه میتواند سرمایهگذاریهای خارجی را در عربستان تحت تأثیر قرار دهد، بار دیگر عربستان را به مرکز توجهات و انتقادات افکار عمومی و رسانههای غربی خواهد آورد و در آینده صداهای بیشتر و بلندتری در غرب در انتقاد از رفتارهای عربستان چه در داخل و چه در منطقه به گوش خواهد رسید. جمهوری اسلامی ایران نیز میتواند با بهرهگیری از این فرصت، ضمن تلاش برای به چالش کشیدهشدن تصویر مصنوعی و غیرواقعی عربستان در افکار عمومی غرب، انتقادات را متوجه این کشور نموده و به این طریق سیاستهای مخرب و غیرسازنده عربستان در منطقه را به چالش بکشد.
اعتراض کانادا
به طور کلی، حقوق بشر موضوع محوری در سیاست خارجی کانادا و به ویژه دولت جدید این کشور است. این کشور برخلاف آمریکا و کشورهای اروپایی، منافع مهم و حیاتی در خاورمیانه نداشته و وابستگی چندانی به کشورهایی مانند عربستان سعودی ندارد که با مطرحکردن انتقادهای حقوق بشری، منافع خود را به خطر بیاندازد اما بحث اخیر تا حدودی ریشه در تحولات دو سال گذشته در رابطه با روابط کانادا با عربستان دارد.
بحث نحوه واکنش به وضعیت حقوق بشر عربستان در کانادا از سال ۲۰۱۶ که این کشور یک توافق ۵/۱۱ میلیارد دلاری برای فروش تسلیحات به کانادا منعقد کرد، همواره مطرح بوده است. پس از انتشار ویدئوهایی مبنی بر استفاده از این تسلیحات و تجهیزات کانادایی در سرکوب اعتراضات شیعیان در عربستان، انتقادها در این زمینه افزایش یافت. دولت کانادا اعلام کرد که تحقیقاتش در این زمینه نشان میدهد که عربستان در جریان این اعتراضات نقض آشکار حقوق بشری انجام نداده است و دولت این کشور تلاش کرده است تا حتیالامکان از برخورد خشونتآمیز با معترضین پرهیز کند. انتشار همین خبر و تحقیق صورت گرفته در این زمینه، توجهات را به وضعیت حقوق بشر در عربستان افزایش داد. در چنین شرایطی، انتقاد صریح و تند وزیر خارجه کانادا از بازداشت فعالان حقوق زنان در عربستان بیشتر جنبه داخلی داشته و میتواند موقعیت دولت را در افکار عمومی این کشور تقویت کند.
دولت جاستین ترودور که با حمایت از توافق تسلیحاتی دولت محافظهکار قبل از خود با عربستان، با نارضایتی بسیاری از کاناداییها مواجه شد، حال میخواهد با مطرحکردن انتقادات حقوق بشری، به نوعی وضعیت خود را در افکار عمومی بهبود دهد. به ویژه که عربستان از اهمیت زیادی در اقتصاد کانادا برخوردار نیست؛ حجم تجارت دو کشور سال گذشته کمی بیشتر از سه میلیارد دلار بود و عربستان بیستمین شریک تجاری کانادا محسوب میشود. همچنین، این کشور تنها نه درصد نفت خود را از عربستان وارد میکند.
دلایل واکنش شدید عربستان به کانادا
شاید پاسخ تند و شدید عربستان آن هم به یک توئیت برای بسیاری از تحلیلگران تعجب برانگیز باشد اما این موضوع یک تصمیم اتفاقی و ناگهانی نبود و ریشه در نگرشها و سیاستهای محمد بن سلمان ولیعهد این کشور دارد که عملاً قدرت را در عربستان در اختیار گرفته است. برای این واکنش تند بن سلمان به کانادا میتوان چند دلیل را برشمرد:
نخست اینکه بن سلمان میخواهد به دولتهای غربی اعلام کند که اصلاحات او مذهبی، اجتماعی و اقتصادی است نه سیاسی. بن سلمان همواره تلاش کرده است که دولتهای غربی را متقاعد کند از سیاستها و برنامههای او حمایت کنند. در این راستا، او تلاش کرده است سیاست خارجی جدید و تهاجمی عربستان را برای تغییرات داخلی و منطقهای که مطلوب دولتهای غربی است، الزامی جلوه دهد و حمایت آنها را از سیاستهایی مانند محاصره قطر و مقابله با ایران جلب کند.
علاوه بر این، او تلاش کرده است تا با انجام اصلاحاتی مانند تضعیف پلیس مذهبی در عربستان، تقویت حقوق زنان و اعطای برخی امتیازات مانند اعطای حق رانندگی به آنها، توسعه مکانهای تفریحی و سرگرمی و بازگشایی تئاترها و کنسرتهای موسیقی، خود را به عنوان چهره اصلاحگر مطلوب غربیها معرفی کرده و حمایت آنها را جلب نماید. او حتی تلاش کرده است تا دولتهای غربی را متقاعد کند که برای مبارزه با فساد و پیشبرد برنامههای اصلاحی، از بازداشت شاهزادگان و حذف رقبای سیاسی خود در داخل حمایت کنند.
در واقع، او به نوعی از غرب میخواهد تا حامی قدرت و اقتدار سیاسی او باشند تا او در عوض بتواند اصلاحات مدنظر غرب در حوزههای مختلف به ویژه مبارزه با بنیادگرایی اسلامی را تحقق ببخشد. در این چهارچوب، او نه تنها مطالبهای مانند آنچه وزیر خارجه کانادا از او داشته را در راستای آزادیهای سیاسی دانسته و با آن مخالف است، بلکه تصور میکند که برای پیشبرد بهتر برنامههای خود باید اتفاقاً آزادی بیان را محدود کند تا از بروز بحث و اختلاف نظر در جامعه درباره اصلاحات مدنظر خود جلوگیری نماید.
بن سلمان همچنین نمیخواهد به جز خودش کس دیگری برای انجام این اصلاحات تشویق شود و به عنوان مثال این گونه القا شود که اصلاحات او در رابطه با حقوق زنان و اقداماتی مانند اعطای حق رانندگی به آنها، نتیجه کمپین برخی طرفداران حقوق زنان در داخل و یا فشار دولتهای غربی در این زمینه بوده است. بنابراین، او در عین حالی که این حقوق را به زنان اعطا میکند، با هرگونه توصیه و انتقاد دولتهای خارجی در این زمینه برخورد کرده، فعالان حقوق زنان را دستگیر و آنها را از مصاحبه با رسانهها منع میکند. در واقع، او میخواهد روایت موجود در این زمینه را در رسانهها کنترل کرده و بیش از هر کسی خود را به عنوان منادی و مغز متفکر این اصلاحات معرفی نماید.
با این حال مهمترین دلیل این رفتار عربستان، فرستادن پیامی قاطع و روشن به دیگر دولتهای غربی بود مبنی بر اینکه هرگونه انتقاد از وضعیت حقوق بشری عربستان برای آنها هزینهساز خواهد بود. موضوع انتقاد دولتهای غربی از عربستان در زمینه حقوق بشر بحث جدیدی نیست. حتی آمریکا به عنوان اصلیترین حامی و متحد این کشور همواره انتقادهایی نسبت به عربستان مطرح کرده که در دولت ترامپ نیز تا حدودی این انتقادات تداوم یافته است هرچند او در سایه روابط ویژه با عربستان کمتر به این مسئله پرداخته و آن را به انتقادات خصوصی و محرمانه تنزل داده است.
اما عربستان معمولا حساسیت زیادی نشان نمیداد و اکثراً این انتقادها را نادیده میگرفت. با این حال، به نظر میرسد در دوره بن سلمان این الگو تغییر کرده است. عربستان میخواهد به متحدان غربی خود به ویژه کشورهای اروپایی این پیام را بدهد که انتقاد از وضعیت حقوق بشر در این کشور دیگر تحمل نخواهد شد و برای کشوری که این کار را انجام دهد، هزینه خواهد داشت.
اگرچه عربستان سعودی در سالهای اخیر برخوردهایی نیز با سوئد و آلمان به دلیل انتقاد آنها از سیاستهای عربستان داشته است اما کانادا برای فرستادن پیام قاطع عربستان در این زمینه گزینه کمهزینه و راحتتری بود. از یک سو به نظر میرسد عربستان به نوعی از چراغ سبز و رضایت ضمنی دولت آمریکا در رابطه با برخورد خود با کانادا آگاه بوده و دعواهای ماههای اخیر آمریکا با کانادا خیال ریاض را از عدم مخالفت آمریکا با مواضع تند نسبت به کانادا راحت کرده است؛ به طوری که پس از بروز تنش در روابط دو طرف، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد در این مسئله دخالتی نخواهد کرد و از طرفین خواست که اختلافات خود را حل کنند.
علاوه بر این همانطور که اشاره شد، دوطرف روابط اقتصادی چندان گستردهای ندارند و این مسئله به عربستان امکان داد تا با شدت و قاطعیت بیشتری پیام خود را منتقل کند. کانادا سال گذشته تنها کمی بیشتر از ۷۰ میلیون دلار کالا از عربستان وارد کرده است، در حالی که این رقم برای کشوری مانند آلمان بیش از ۲۱۱ میلیون دلار بود.
پیامدها برای عربستان
اگرچه اتحادیه اروپا تا حدودی با مواضع کانادا همراهی کرد و از عربستان سعودی خواست که جزئیات بیشتری درباره فعالان دستگیرشده ارائه دهد اما با توجه به اینکه آمریکا موضع محکم و قاطعی در این زمینه نگرفت، عملاً صدای واحد و متحدی از دولتهای غربی در رابطه با عربستان و انتقاد از وضعیت حقوق بشر این کشور شنیده نشد و انتظار نمیرود این روند در آینده نیز تغییر چندانی بکند. دولت کانادا هم بدون حمایت متحدان غربی گزینههای زیادی برای پاسخگویی به عربستان و اعمال فشار بر این کشور ندارد و تنها میتواند از اعتراضات دیپلماتیک استفاده کرده و یا میزان خرید نفت از عربستان را کاهش دهد.
در واقع، هزینههای کانادا از این اقدام با توجه به اعلام عربستان مبنی بر خروج دانشجویان عربستانی که با بورس دولتی در کانادا مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها به بیش از ۱۶ هزار نفر می رسد که کمک مالی مهمی به دانشگاههای کانادا محسوب میشود، بیش از دستاوردهای آن خواهد بود. ضمن اینکه به نظر میرسد دولتهای غربی به ویژه کشورهای اروپایی به خوبی این پیام را دریافت کردهاند و تمایلی ندارند که وارد بحران مشابهی با عربستان سعودی شوند. مخصوصاً که عربستان در حال حاضر روابط ویژه و نزدیکی با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا داشته و حمایت دولت این کشور را در این زمینه دارد.
عربستان سعودی حتی در دو سال گذشته این الگوی رفتاری را با سازمانهای بینالمللی نیز در پیش گرفته است و گزارشهای انتقادی نسبت به وضعیت حقوق بشر خود را با تهدید یا تطمیع مالی حذف و یا دستکاری کرده است. بنابراین، به نظر نمیرسد در آینده نزدیک این روند تغییر چندانی بکند و شاهد حمایت و همراهی این کشورها با کانادا در مقابل عربستان یا طرح انتقادات مستقل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در عربستان باشیم.
با این حال، در سطوح غیررسمی و رسانههای غربی، واکنشهای جدیتری به عربستان را شاهد بودیم؛ برنی سندرز سناتور آمریکایی نحوه رفتار عربستان و واکنش این کشور به کانادا را «بیحرمتی» دانست. سوزان رایس سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل در صفحه توئیتر خود خواستار حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا از کانادا شد تا به گفته او نشان دهند که در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان کوتاه نمیآیند.
پیتر سالیزبوری کارشناس اندیشکده چتم هاوس نیز از نبود حمایت قاطع دولتهای غربی از کانادا آن هم درباره موضوعی که همواره آن را فریاد زدهاند، یعنی حقوق بشر انتقاد کرد و آن را «شرمآور» دانست. علاوه بر این، کارشناسان غربی ابراز نگرانی کردهاند که نبود واکنش قاطع و هماهنگ به عربستان و توجهنکردن دولت ترامپ به این مسئله در سیاست خارجی، سایر دولتهای اقتدارگرا را نسبت به حقوق بشر غیرمنعطفتر خواهد کرد و قدرت مانور غرب در برابر آنها را کاهش خواهد داد.
فراتر از این، این واکنش شدید، گسترده و ناگهانی عربستان به یک توئیت، نگرش منفی نسبت به سیاست خارجی این کشور ایجاد میکند و ضمن افزایش بدبینیها در این زمینه به طور مثال میتواند سرمایهگذاری خارجی را در عربستان که این کشور به آن نیاز مبرم دارد، تحت تأثیر قرار دهد. اگر تنها یک توئیت یا انتقاد از وضعیت حقوق بشری عربستان، چنین واکنشی در پی داشته باشد، سرمایهگذاران خارجی با نگرانی و عدم اطمینان بیشتری مواجه خواهند بود.
نتیجهگیری
از زمان روی کارآمدن بن سلمان به عنوان ولیعهد، او از یک سو به دنبال جلب حمایت غربیها از سیاستهای خود در مقابله با ایران بوده است و از سوی دیگر، تلاش کرده تا خود را در قامت رهبری مدرن و اصلاحگر که میتواند چهره عربستان و خاورمیانه را مطابق خواست غربیها متحول کند، نشان دهد. او برای این هدف از طیف مختلفی از ابزارها شامل به کارگیری شرکتهای لابی، خرید روزنامهنگاران و ستوننویسان رسانههای مطرح آمریکایی، حمایت شخصی یوسف العتیبه سفیر پرنفوذ امارات در آمریکا و حتی کمک و حمایت لابیهای اسرائیلی در آمریکا بهره برده است.
در نتیجه بهکارگیری این شبکه گسترده و پرنفوذ، جهان غرب بن سلمان را رهبری مدرن تصور میکند که باید از تمام اقداماتش حمایت شود. علاوه بر این، او توانسته است با سیاست خرید سکوت رسانهای درباره بحران یمن، افکار عمومی غرب را در نوعی بیاطلاعی و عدم حساسیت نسبت به این مسئله نگه دارد. با این حال اقدام اخیر این کشور در رابطه با کانادا باعث افزایش حساسیت و توجه رسانهها و افکار عمومی در غرب نسبت به عربستان و سیاستهای این کشور شده است؛ موضوعی که بن سلمان با صرف هزینه زیاد تلاش کرده تا مانع از آن شود. این اتفاق، چند روز بعد با حمله عربستان به اتوبوس حامل دانش آموزان یمنی تکمیل شد که بازتاب و توجه زیادی در رسانههای غربی داشت.
ترکیب و همزمانی این دو رویداد میتواند ضمن فراهمکردن فرصت برای به چالشکشیدن تصویر غیرواقعی عربستان در غرب، به نوعی نورافکنها را به سمت این کشور بتاباند و به مصونیت عربستان در اقدامات خود و حمایت بیقید و شرط دولتهای غربی از آن پایان دهد. همانطور که اشاره شد، واکنشهای انتقادآمیز زیادی در سطح مقامات غیردولتی و کارشناسان غربی به رفتارهای عربستان مطرح شده است. هرچند نمیتوان توقع داشت که این موضعگیریها در آینده نزدیک به سیاست رسمی دولتهای غربی تبدیل شوند اما این اتفاق دقیقاً همان چیزی است که عربستان از آن نگران بوده و در سالهای اخیر سعی کرده مانع از آن شود.
با توجه به فضای کنونی و همچنین در آستانه سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر که نام عربستان همچنان با آن پیوند خورده است، میتوان از این فرصت برای افزایش توجه و حساسیت افکار عمومی و رسانههای غربی نسبت به عربستان استفاده کرد. یک حساب توئیتری منتسب به حکومت عربستان در پاسخ به انتقادات کانادا عکسی را منتشر کرد که در آن یک هواپیمای خطوط پروازی کانادا به سمت برج مشهوری در شهر تورنتو میرود (یادآور حملات ۱۱ سپتامبر) و در توضیح این عکس نوشت: «کسی که در مسئلهای که به او ربط ندارد، دخالت میکند، به چیزی میرسد که خوشایندش نیست».
هرچند مقامات دولت عربستان این حساب توئیتری را مسدود و اعلام کردند درباره آن تحقیق میکنند اما انتشار این پیام باعث خشم و نگرانی مردم کانادا و همچنین افکار عمومی جهان غرب شد و واکنشهای زیادی به آن صورت گرفت. همسویی منافع برخی کشورهای منطقه مانند قطر با ایران در این زمینه، میتواند فرصت مناسبی را برای ایران فراهم کند تا ضمن افزایش توجهات و فشارها بر عربستان، خود را تا حدودی از مرکز انتقادات و جوسازیهای رسانهای دور کند.
عزیزالله حاتمزاده- همکار علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی