ملاحظات راهبردی تقسیمات کشوری با نگاهی به رویداد کازرون
در اواخر فروردین و اوایل خرداد ماه سلسله تجمعاتی در اعتراض به تقسیم شهرستان کازرون این شهر را به صحنه اعتراضات مردمی تبدیل کرد. در نتیجه این اعتراضات که در ادامه از اهداف اولیه خود دور شده بود، در پی رویارویی معترضان و نیروهای امنیتی حداقل یک تن جان باخت و شماری نیز زخمی شدند. اعتراضات مذکور ابتدا در شهر کازرون و سپس در قائمیه (چنارشاهیجان) به عنوان مرکز شهرستان مورد مطالبه کوهچنار رخ داد. در اعتراضات اخیر دو گروه نسبت به تغییرات جدید تقسیمات کشوری در محدوده شهرستان کازرون معترض بودند. گروه نخست را هواداران تقسیم شهرستان و ایجاد شهرستان کوهچنار متشکل از دو بخش کوهمره نودان و چنارشاهیجان تشکیل میدادند. این گروه بر الحاق دهستان دشت برم، منطقه تاریخی بیشاپور و منطقه زیارتی سیاحتی امام زاده سید حسین به شهرستان جدید اصرار داشتند هر چند ساکنان این نواحی الزاماً با آنها همسو نبودند. گروه دوم که متشکل از ساکنان شهر کازرون و برخی دهستانهای اطراف آن بود، مخالف هرگونه تغییر در تقسیمات کشوری و تقسیم شهرستان کازرون بودند.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ شهرستان کازرون با جمعیتی بالغ بر ۲۶۶ هزار تن پس از شیراز و مرودشت سومین شهرستان پرجمعیت استان فارس است. کازرون در شمار شهرستانهایی است که به نظر میرسد قابلیت تبدیل به «فرمانداری ویژه» را دارد. فرمانداری ویژه یکی از سطوح تقسیمات کشوری است که به صلاحدید وزارت کشور در شهرستانهای بزرگ ایجاد خواهد شد و آن شهرستان در سلسله مراتب تقسیمات کشوری جایگاهی بالاتر از سایر شهرستانها و فرودستتر از استان خواهد داشت؛ فرماندار چنین شهرهایی معاون استاندار محسوب شده و سطح مدیران واحدهای اداری وزارتخانهها در شهرستانهای دارای فرمانداری ویژه به معاون مدیرکل ارتقاء مییابد.
در شهرستانهایی که بیش از ۲۵۰هزار نفر جمعیت دارند، بیش از ۶۵سال از ایجاد فرمانداری در آنها میگذرد؛ دارای مساحتی بیش از ۵هزار کیلیومتر مربع باشند؛ مسافت مرکز آن شهرستان و مرکز استان بیش از ۱۲۵کیلومتر باشد و مرکز شهرستان بیش از ۱۲۵هزارنفر جمعیت داشته باشد ایجاد فرمانداری ویژه امکانپذیر است. ایجاد چنین سطحی از تقسیمات کشوری در صورت دارا بودن تنها چند ویژگی به تشخص وزارت کشور امکان پذیر است. با جدایی دو بخش کوهمره نودان و چنارشاهیجان، کازرون از نظر جمعیت و مساحت کوچکتر خواهد شد و شرایط برای ایجاد فرمانداری ویژه در این شهر بیش از گذشته سخت خواهد شد، این در حالی است که بنا به تشخیص وزارت کشور کازرون پیش از این نیز واجد شرایط لازم برای فرمانداری ویژه نبوده است، هر چند شهروندان و نخبگان کازرون نه تنها با اتکا به قوانین تقسیمات کشوری برخورداری از فرمانداری ویژه را حق خود میدانند بلکه سالها است مطالبه ایجاد استانی جدید با عنوان فارس غربی به مرکزیت این شهر را نیز پیگیری میکنند.
نخستین تنشها در کازرون زمانی شدت یافت که نماینده این حوزه انتخابیه در مجلس شورای اسلامی از ایجاد شهرستان جدید خبر داد. به دنبال انتشار این خبر روسای شوراهای اسلامی «دهستان دشت برم» با نامهنگاری به مسئولان مخالفت خود را با الحاق به شهرستان تازه تأسیس «کوهچنار» اعلام کردند. مخالفان معتقدند علاوه بر دهستان دشت برم که آثار تاریخی و ذخائر طبیعی به ویژه جنگلهای دشت برم آن را به منطقهای مهم تبدیل کرده، با الحاق بیشاپور و امامزاده سیدحسین که در شمار مناطق تاریخی شهرستان کازرون محسوب میشوند نیز مخالفند. از آنجا که کارشناسان وزارت کشور ایجاد شهرستان جدید را تأیید کرده بودند، در مراحل نخست اعتراضات، مقامات محلی در صدد بودند با رایزنی و انتخاب راهحل بینابین مخالفان و موافقان طرح را راضی کنند. از همین رو در هنگام شروع اعتراضها، فرماندار کازرون گفت: «در صورت ایجاد شهرستان جدید، ۲ اثر مذهبی و تاریخی آرامگاه امامزاده سید حسین و مجموعه تاریخی بیشاپور در بخش مرکزی شهرستان کازرون خواهند ماند و در وضعیت آنها تغییری ایجاد نخواهد شد.» موضعی که معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس نیز آن را تأیید کرد.
در مقابل موافقان ایجاد شهرستان جدید معتقدند شهر «چنارشاهیجان» به رغم قرار گرفتن در موقعیتی چهاراهی در مسیر مواصلاتی بین استانهای فارس و خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد منطقهای فقیر و محروم بوده و از توسعه نیافتگی تاریخی رنج میبرد. نخبگان محلی یکی از دلایل اصلی عدم توسعه این منطقه را تسلط مدیران کازرونی بر مناصب دولتی و بیتوجهی به این منطقه میدانند. از این رو معتقدند با جدایی این منطقه خدمات و امکانات به نحو عادلانهای توضیح خواهد شد و در سایه ارتقای این منطقه بر میزان بودجه، اعتبارات عمرانی و توجه مسئولان استانی به این منطقه افزوده خواهد شد. نکته شایان توجه آنکه ساکنان دهستان دشت برم به عنوان یکی از دو دهستان بخش کوهمره مخالف جدایی از شهرستان کازرون هستند. از سوی دیگر، اهمیت تاریخی فرهنگی و طبیعی دشت برم و امام زاده سید حسین و فاصله نزدیک این مناطق به شهر کازرون به گونهای که بیشترین فاصله آنها ۲۲ کیلومتر است سبب شده است که ساکنان این مناطق تمایلی به جدایی نداشته باشند.
آنچه در وهله فعلی حائز اهمیت است نه تنها جایگاه و وضعیت کازرون و کوهچنار در سلسله مراتب تقسیمات کشوری بلکه حوادث، رخدادها و مواضع بازیگرانی است که مسئلهای تخصصی و کارشناسی مانند تقسیمات کشوری را به موضوع و بحرانی سیاسی و امنیتی تبدیل کرده است. تقسیمات کشوری موضوعی تخصصی است و از نظر کارکردی زیرمجموعه سازماندهی سیاسی فضا قرار میگیرد. سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری به دلیل ویژگیها و اثرات آن بر اقشار و گروههای مختلف اجتماعی همواره از موضوعات بحثبرانگیز در جامعه بوده است و تاریخ تقسیمات کشوری در ایران همواره با اعتراض و تنش بین شهروندان همراه بوده است، تنشهایی که گاهی منجر به جان باختن و آسیب دیدن برخی شهروندان نیز شده است.
با توجه به ماهیت متمرکز نظام سیاسی و اداری کشور، ابعاد تقسیمات کشوری اعم از سازمانی و سرزمینی همواره در ارتقای وضعیت توسعه مؤثر بودهاند. خطوط تقسیمات کشوری خطوطی مقدس نیستند، از این رو در تغییر آنها همانند تغییر مرزهای ملی با حساسیت و دقت زیادی صورت نمیگیرد. در واقع تقسیمات کشوری و ناحیهبندی سیاسی کشور دارای دو هدف کلی یعنی ارائه بهینه خدمات به شهروندان و کنترل سیاسی و اداره کشور است. بدیهی است دولت و کارگزاران دارای صلاحیت آن مختارند در راستای تحقق این دو هدف مرزهای تقسیمات کشوری را ترسیم و باز ترسیم کنند اما غالباً حساسیتهای محلی در این زمینه بیش از حساسیتهای مقامات و تصمیمسازان ملی است. این حساسیتها نیز در مناطقی که علاوه بر ماهیت کارکردی و اداری- سیاسی، ماهیتی فرهنگی دارند به مراتب بیشتر است. مناطق فرهنگی بر خلاف استانها از همگنی و هویت فرهنگی- تاریخی واحدی برخوردارند و نگاه شهروندان به چنین موضوعاتی نگاهی هویتی است. از این رو، حساسیتها بیشتر و واکنشها معمولاً شدیدترند چرا که شهروندان جدایی این مناطق را جدایی بخشی از هویت، فرهنگ، جغرافیا و تاریخ خود میدانند.
هدف از تقسیمات کشوری و سازماندهی سیاسی فضا ارائه بهینه خدمات به شهروندان و کنترل فرایندهای سیاسی و امنیتی در مناطق مختلف است. در این میان اگر واحدهای تقسیماتی از وزن جمعیتی، اهمیت اقتصادی-سیاسی یا وسعت جغرافیایی زیادی برخوردار باشند ارائه خدمات به شهروندان و کنترل و مدیریت آنها دشوار خواهد بود. به بیاندیگر، هر چه بار مدیریتی در مناطق بیشتر باشد، امکان انجام کارکردهای تقسیمات کشوری به نحو بهینه پایین خواهد آمد. در چنین وضعیتی تقسیم واحدها به مناطق کوچکتر یکی از نخستین راهحلها است. در این میان پرسش جدی آن است که آیا کوچک شدن واحدهای تقسیماتی، منطقی و سازوکاری برای اصلاح امور و فرایندها است؟
در نظام سیاسی متمرکز همانطور که فرامین و دستورات اداری از سطوح بالا صادر میشود، اعتبارات عمرانی و مالی نیز در سطوح بالاتر تقسیم میشود. در چنین حالتی هر چه واحدهای تقسیماتی از نظر جغرافیایی کوچکتر باشند امکان برخورداری از عدالت جغرافیایی بیشتر خواهد بود. ضمن آنکه بار مدیریتی ساماندهی چنین مناطقی نیز کمتر است و مناطقی که از کمبود یا فقدان نیروی انسانی و کادر مدیریتی قوی رنج میبرند احتمالاً در صورت تقسیمشدن و کوچکشدن واحدهای تقسیماتی و سپردن زمام امور به دست مدیران دارای توانایی متوسط، بهتر اداره میشوند اما در مقابل کوچکشدن واحدهای تقسیماتی بهویژه با توجه به تنوع نیازها و کارکردها، نیازمند سازوکار اداری و بوروکراتیک گستردهای متشکل از نهادها و ادارات کل است. در چنین حالتی در صورت تقسیم یک شهرستان به دو شهرستان، اضافه کردن یک اداره جدید با پرسنل و نیروی انسانی و ساختمان و تجهیزات ضرورتی انکارناپذیر است امری که هزینههای مالی و انسانی زیادی را به نظام مدیریتی کشور تحمیل میکند. از سوی دیگر مرزهای تقسیمات کشوری به مرور هویتآفرین بوده و هویتهای فرهنگی و تاریخی جدیدی خلق میکنند همین امر موجب مقاومت شهروندان در برابر تغییرات جدید حتی تغییراتی شده است که هدف و رویکردی اصلاحی داشته و در راستای ارائه بهتر خدمات به بخشی از شهروندان صورت میگیرد.
به طور کلی به رغم مشکلات ناشی از نظام سیاسی اداری متمرکز از جمله توسعهنیافتگی مناطق پیرامونی در سطوح تقسیمات کشوری، رویه و سیاست کلی باید بر ثبات خطوط و سطوح تقسیمات کشوری متمرکز باشد و تغییرات اجتنابناپذیر تنها در موارد و مناطقی صورت گیرد که الزامات و ملاحظات حکومتداری ایجاب میکند. تغییرات دائم تقسیمات کشوری بیثباتی نظام اداری و تصمیمگیری و در نتیجه اخلال در برنامههای توسعه، تقسیم کار فضایی و آمایش سرزمین را در پی خواهد داشت.
در این میان دو نقص مهم نظام تقسیمات کشوری در ایران عامل غالب تشنجات و اعتراضات در این زمینه است. در وهله نخست فقدان قانون جامع تقسیمات کشوری سبب شده است معیارها و سازوکارها برای بسیاری از شهروندان مبهم و نامشخص باشد. در نتیجه تغییرات یا جانبدارانه است یا آنکه جانبدارانه به نظر میرسد، امری که در نهایت اعتراض و نارضایتی شهروندان را در پی خواهد داشت. در سایه یک قانون جامع شهروندان به چرایی و ضرورت تغییرات پی خواهند برد و در نتیجه حساسیتها و اعتراضات تا حد زیادی فروکش خواهد کرد. ضمن آنکه در چنین قانونی باید تغییرات ناشی از الزامات حکومتداری و مصلحت کشور تا حد امکان محدود بوده و زمینه برای سو استفاده از قانون فراهم نشود.
دومین عامل که در سایه فقدان قانون جامع تقسیمات کشوری خود را نشان میدهد، اعمال نظر افراد غیرمتخصص و غیرمسئول است. شخصیتهای ذینفوذ، وزرا، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و استانداران نقش بارز و تعیین کنندهای در تعیین مرزها و تغییر سطوح تقسیمات کشوری داشتهاند، امری که امروزه نیز به میزان محدودتری قابل مشاهده است. رصد تغییرات دو دهه قبل نشان میدهد در غالب موارد و مراحل گروههای فشار و شخصیتهای ذینفوذ و صاحبمنصبان نقش پررنگی در تقسیمات کشوری دارند. در این میان بدترین تغییرات زمانی رقم میخورد که مسئولان سیاسی به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی با هدف استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی به جری ماندرینگ[۱] و تقسیم جانبدارانه مرزهای تقسیماتی مبادرت میکنند.
واقعیت آن است که در قوانین موجود تقسیمات کشوری نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی فاقد هرگونه صلاحیت و اختیار هستند اما تغییر مرزها، ارتقای واحدهای تقسیماتی، ایجاد بخش، شهرستان یا استان همواره از وعدههای انتخاباتی نامزدها است. امری که برای تکرار نمایندگی خود ناگزیر به پیگری و اجرای آن هستند. در ارتباط با کازرون نیز وعدههای انتخاباتی نماینده این شهرستان در مجلس شورای اسلامی به مردم زادگاهش یعنی چنارشاهیجان برای تحقق خواسته حدوداً ۲۰ ساله آنان یعنی جدایی از کازرون، عامل مهمی در بحران فعلی است. از سوی دیگر ورود امام جمعه این شهرستان و مخالفت با تصمیم وزرات کشور نیز نقش مهمی در تداوم اعتراضات داشت.
اگر چه تداوم اعتراضات در کازرون و تغییر رفتار و شعارهای معترضان صرفاً نمیتواند با اعتراض آنان درباره تقسیم این شهرستان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد و عوامل مختلفی مانند تبلیغات رسانههای خارجی، نارضایتی از وضعیت داخلی کشور نیز در آن نقش داشتند اما اینکه جرقه این اعتراضات و تنشها با تقسیم کازرون زده شد موضوعی انکارناپذیر است. در فضای فعلی کشور که نارضایتیهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی کمابیش در بسیاری از مناطق وجود دارد، بیدرایتی در موضوعاتی مانند تقسیمات کشوری میتواند به تنشهای داخلی، اعتراضات سیاسی و کنشهای امنیتستیز دامن بزند.
نگاه جامع و سیستماتیک به موضوع تقسیمات کشوری، ارجحیتدادن دیدگاههای کارشناسی بر درخواستهای محلی و فشارهای سیاسی نخبگان محلی و ملی، اتخاذ رویکرد عادلانه و عاری از شائبههای سیاسی، محفلی، مذهبی، قومی، در نظر گرفتن مسائل تاریخی و تعلقات هویتی، توسعه دولت الکترونیک و تقویت زیرساختهای ارتباطی، تمرکززدایی از مراکز، تقسیم عادلانه اعتبارات با اولویت مناطق کمتر برخوردار، اجتناب از افزایش شهرستانها و استانها، اجتناب از برخوردهای سختافزارانه و امنیتی با مسائل محلی، تغییر در سیاستهای رسانهای و اطلاعرسانی و گرفتن ابتکار عمل از رسانههای خارجی و مراجع اطلاعرسانی غیررسمی راهبردهایی است که میتواند از تبدیل مطالبات محلی به بحرانهای امنیتی جلوگیری کند.
[۱] – Gerrymandering تغییر و تعیین مرزهای حوزهها انتخاباتی بهنحوی که نتایج انتخابات را تحتتاثیر قرار دهد.
دکتر مهدی میرزاده کوهشاهی- عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی