منطق دو سخنرانی و پیامدهای آن
روسای جمهور ایران و آمریکا در سوم مهر در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کردند. مجمع عمومی سازمان ملل هر سال اوایل مهر برگزار و روسای کشورها سیاستها و مواضع کشورشان را در مورد مسایل مختلف جهان تشریح میکنند. خروج آمریکا از برجام و تشدید تقابل و تنش کلامی میان ایران و آمریکا در ماههای گذشته به همراه پیشنهاد بدون شرط ترامپ برای دیدار با رئیس جمهور ایران موجب افزایش حساسیتها نسبت سفر دکتر روحانی به نیویورک و سخنرانی روسای جمهور دو کشور در مجمع عمومی سازمان ملل شده بود.
در این سخنرانی هر دو نفر علاوه بر مسایل و موضوعات متفاوتی که طرحکردن، بخش مهمی از مطالب خود را به سیاستها و مواضع کشور مقابل اختصاص دادند. هر دو نفر تلاش کردند مواضع دولت خود را به هیأتهای شرکتکننده تشریح، از اقدامات کشورشان دفاع و رویکرد خود را برای حل و فصل مسایل و مشکلات جهانی ارائه و کشورهای دیگر را به همکاری دعوت نمایند. اما مبنا و منطق روسای جمهور دو کشور در تأمین اهداف و منافع ملی متفاوت بود.
منطق یکجانبهگرایی
سخنرانی ترامپ بر بنیان یکجانبهگرایی، حمایتگرایی ملیگرایانه و مقابله با چندجانبهگرایی و روند جهانیشدن استوار بود. او با رد جهانگرایی دکترین وطندوستی و حمایتگرایی را طرح و تأکید داشت که اولویت نخست او آمریکاست. وظیفه دولتهای دیگر نیز باید حمایت از منافع ملی کشور خودشان باشد. او به شکل اغراقآمیزی گزارشی از عملکرد دو سال دولت خود را ارائه کرد که موجب واکنش تمسخرآمیز حضار شد. ترامپ به تعریف و تمجید از آمریکا ادامه داد و با صفات عالی از اقتصاد، قدرت، کاهش بیکاری، انجام اصلاحات، هزینه نظامی آمریکا یاد کرد.
سخنرانی او پر بود از صفات تفصیلی و عالی و دوگانهسازیهای افراطی که بر مقیاس نظر و برداشت ترامپ مشخص میشد. تا دیروز بدترین و امروز بهترین بودند. از نظر او آمریکا قلب نظام بینالملل و ترامپ در رأس آن است و اوست که مشخص میسازد سیاست چه کشوری درست و چه کشوری نادرست است؛ او است که بهترین عملکرد را در بین نه تنها روسای جمهور همه کشورهای جهان بلکه آمریکا دارد؛ بنابراین سازمانهای بینالمللی و کشورهای دیگر باید در خدمت سیاست دولت آمریکا باشند. او به رغم این که در جلسه شورای امنیت ناگزیر به نشستن در جلسه بود، اما گوشی برای شنیدن نظرات دیگران نداشت و در انزوای کامل در موضوع برجام بر درستی سیاست خود تأکید و دیگران را به همراهی با خود خواسته و تهدید کرد که در صورت عدم همراهی هزینه سنگینی پرداخت خواهند کرد.
منطق ترامپ بر قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا استوار است. در مقابل همه جهانیان ایستاده و حاضر به عمل به تعهدات قانونی و اخلاقی خود نیست یا دستکم میخواهد نشان دهد که اعتنایی به این قواعد، مقررات و تعهدات نمیکند. ترامپ بیتوجه به همه قواعد و اصول پذیرفته شده بینالمللی نه تنها ایران را تهدید میکند، بلکه دولتهای دیگر را نیز تهدید میکند که باید با او همراهی کنند.
پیامدهای این رویکرد میتواند در کوتاهمدت برای جمهوری اسلامی ایران و درازمدت برای جامعه بینالمللی و آمریکا بسیار پرهزینه باشد. استفاده عریان ترامپ قدرت و بیتوجهی به تمام قواعد و اصول جامعه بینالمللی موجب تشدید بحران در روابط خارجی و وضعیت اقتصادی کشور خواهد شد و از این نظر جمهوری اسلامی ایران هزینه زیادی را متحمل خواهد شد. اما در بلند هزینه این رویکرد گریبانگیر جامعه بینالمللی و آمریکا هم خواهد شد. هر چند نظام بینالملل یک جامعه آنارشی تلقی میشود و قدرت نقش مهمی در پیشبرد سیاست و تأمین اهداف و منافع کشورها دارد، اما در طی سدههای گذشته و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم اصول و قواعد رفتاری قابل ملاحظهای به وجود آمده است و رفتار دولتها را تنظیم و پیشبینیپذیر و عملاً سیاستها را منطقی مینماید.
ترامپ با یکجانبهگرایی و وطندوستی افراطی ارزشها، قواعد و هنجارهای بینالمللی را نادیده گرفته و نه تنها کمکی به پیشرفت جامعه بینالمللی نکرده، بلکه موجب پسرفت در این زمینه شده است. تداوم این روند موجب شکلگیری مقاومت در برابر آمریکا خواهد شد که نشانههای آن از همین حالا آشکار گشته است. استفاده بیپروای آمریکا از ابزار تحریم و قدرت دلار و حمله شدید آن به نمادها و سازمانهای چندجانبهگرایی از جمله شورای حقوق بشر و دادگاه بینالملل کیفری در درازمدت قدرت آن را در جامعه بینالمللی تضعیف و بر بنیانهای قدرت این کشور آسیب جدی خواهد زد.
منطق چندجانبهگرایی
رئیس جمهور ایران درست برخلاف ترامپ یک رویکرد چندجانبهگرایانه در پیش گرفته بود. او بیش از این که بر قدرت نظامی و اقتصادی تکیه کند و تمام قواعد و هنجارها را به منظور تأمین اهداف دولت خود نادیده بگیرد و دیگر اعضای جامعه بینالمللی را تهدید کند، بر منطق شکلگیری جامعه بینالمللی و قدرت کلام تکیه داشت. هدف او یارگیری از جامعه بینالمللی و نشان دادن رویکرد نادرست و زیانبار دولت ترامپ بر ایران و جامعه بینالمللی بود. مخاطب او بر خلاف ترامپ نه داخل کشور بلکه جامعه بینالمللی و یارگیری از اعضای این جامعه برای تحقق اهداف و منافع ملی و حلوفصل مسایل و مشکلات ملی در عرصه بینالمللی بود.
به نظر میرسد او به صورت مشخص در حوزه برجام نشان داد که چقدر به قواعد، اصول و تعهدات بینالمللی پایبند است. آنها کوشیدن درست برخلاف همه ادعاهای آمریکا از ایران چهره یک دولت مسئول و پاسخگو را ترسیم کنند که علاوه بر پایبندی به تعهدات، به مذاکره و دیپلماسی به عنوان یکی از مهمترین سازوکارهای حلو فصل اختلافات در عرصه بینالمللی معتقد است و اگر طرف مقابل به الزامات آن متعهد باشد، از آن استقبال میکند.
به نظر میرسد هیأت ایرانی در نشان دادن سیاست نادرست ترامپ در مورد برجام و عدم صداقت آن در پیشنهاد مذاکره بسیار موفق بود. پایبندی ایران به برجام به او کمک کرد تا به جامعه بینالمللی نشان دهد که دولتی مسئول است و درست بر خلاف آمریکا به تمام تعهداتش عمل کرده و این آمریکا است که قطعنامههای بینالمللی را نادیده گرفته و نقض میکند. نشست وزرای خارجه گروه ۴+۱ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل و ارائه سازوکاری برای ارتباط مالی و بانکی اتحادیه اروپا با ایران که موجب عصبانیت و واکنش تهدیدآمیز و بیسابقه مقامات ارشد آمریکا به این نشست شد، نشان دهنده موفقیت ایران در موضوع برجام است.
حمایت روسای قدرتهای بزرگ و اعضای دائمی شورای امنیت از رفتار و عملکرد ایران در برجام و مخالفت با نظر ترامپ در نشست شورای امنیت شاهد دیگری بر موفقیت ایران به شمار میآید. سخنان حکیمانه، رویکرد چندجانبهگرایانه، پایبندی به تعهدات، اجتناب از تقابلگرایی موجب انزوا آمریکا در نشست شورای امنیت شد و در آن اعضای دائمی شورای امنیت از موضع ایران در برجام حمایت و به مخالفت با سیاست آمریکا برخاستند. با چنین رویکردی عملاً جلسه شورای امنیت که برای نشاندادن نقض قطعنامههای شورا از سوی ایران شکل گرفته بود، به محلی برای نشاندادن بیتوجهی آمریکا به تعهدات و قواعد تبدیل شد و عملاً این دولت ترامپ بود که به نقض قطعنامهها و نادیده گرفتن توافقات بینالمللی متهم شد.
سخن پایانی
موفقیت ایران در عرصه سازمان ملل و جامعه بینالمللی نسبی است. فعالیتهای موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران، به همراه دولت ترامپ مورد انتقاد دولتهای اروپایی و کشورهای عربی منطقه بود. آنها در این موارد بیش از این که با روایت ایران همراهی کنند، روایت آمریکا را پذیرفته و با او همراهی کردند. آنها سیاست ایران در منطقه را مسئولانه نمیدانستند و در دیدارهای دوجانبه و مصاحبهها و سخنرانیها خواستار محدودسازی فعالیتهای موشکی ایران، حمایت از گروهها مسلح در منطقه و آزادی اتباع زندانی غربی در ایران شدند. در همین حال افزایش قیمت دلار در داخل کشور نشان دهنده این است که تهدیدات آمریکا در بازارها بیش از تعهدات قدرتهای بزرگ دیگر موثر است و به رغم تأثیر ملموس رویکرد هیأت ایرانی در تعدیل اقدامات آمریکا موجب ایجاد امیدواری به آینده اقتصاد ایران نشده است.
موفقیت در برجام نشان دهنده درستی رویکرد جمهوری اسلامی ایران در این زمینه است. اوضاع خطیر ایران، محدودیت و ناتوانی اروپا در مقابله با آمریکا و اوضاع خطیر سیاسی و اقتصادی داخل کشور ایجاب میکند که جمهوری اسلامی ایران با اعتماد به نفس بالا مسیر متفاوتی را آغاز نماید و قبل از این که سررشته امور از دست دولت خارج شود و نظام سیاسی با بحران غیرقابل کنترل روبرو شود، رویه و رویکرد چندجانبهگرایی و اعتقاد به سازوکارهای مسالمتآمیز در حل و فصل اختلافات را به سایر موضوعات گسترش داده و به یارگیری در عرصه بینالمللی اقدام و گروههای تندرو را در داخل دولت ترامپ و منطقه منزوی و مأیوس نماید.