برآورد برنامه موشکی بالستیک عربستان سعودی
در اوایل بهمنماه روزنامه «واشینگتنپست» در گزارشی به نقل از جفری لویس، یکی از کارشناسان مؤسسه مطالعاتی بینالملل مدیلبری خبر از کشف تصاویر ماهوارهای داد که بر اساس آن عربستان سعودی در یکی از پایگاههای موشکی خود به نام «الوطه» در جنوب غرب ریاض، یک کارخانه موشکی ساخته که در آن آزمایش موتور موشک و احتمالاً تولید موشک صورت میگیرد. جفری لویس درباره این موضوع به واشینگتنپست گفت: «ما تصور نمیکنیم که عربستان سعودی بتواند به سمت ساخت موشکهای برد بلند و پیگیری سلاحهای هستهای برود، اما در عین حال ممکن است تمایل و تواناییهای آنها را دستکم گرفته باشیم».
مایکل المان از مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک و جوزف برمودز از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی نیز در تحلیل تصاویر ماهوارهای تهیهشده توسط مؤسسه مطالعاتی بینالمللی میدلبری به واشینگتنپست گفتند که این تصاویر نشان از تولید موتور موشک و تأسیسات آزمایش موشک احتمالاً با استفاده از سوخت جامد دارند. در گزارش واشینگتنپست آمده است که «مشخص نیست آیا این تأسیسات تکمیل شدهاند یا در عمل قابلیت تولید موشک را دارند. با این حال، این مجموعه نشان از تمایل سعودیها به ساخت موشکهای پیشرفته بعد از سالها خرید آنها از خارج دارد». تا کنون هیچ مرجع و مقام رسمی در عربستان سعودی و آمریکا به این گزارش واکنش نشان ندادهاند.
پیشینه برنامه موشکی بالستیک عربستان
سابقه برنامه موشکی بالستیک عربستان سعودی به دهه ۱۹۸۰ میلادی برمیگردد. نیروی موشکی استراتژیک پادشاهی سعودی به عنوان رکن پنجم نیروهای مسلح این کشور در سال ۱۹۸۶ تأسیس شد. در سال ۱۹۸۸ سعودیها از چین موشکهای دانگفنگ-۳[۱] خریداری کردند. دانگ فنگ-۳ موشک بالستیک میانبرد (برد ۳ تا ۴ هزار کیلومتر) تکمرحلهای با سوخت مایع و دقت پایین (بین ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ متر خطای اصابت) است که قابلیت حمل سلاح هستهای را نیز دارد.
البته چینیها قبل از تحویل این موشکها به عربستان سعودی، آنها را به گونهای اصلاح کردند که تنها قادر به حمل کلاهکهای متعارف باشند. سعودیها بعد از دریافت این موشکها، آنها را در پایگاههای الجفیر در شمال غرب و السلیل در جنوب غرب ریاض مستقر کردند. دقت پایین[۲] و محدودیتهای دیگر موشکهای با سوخت مایع دانگفنگ-۳، عربستان سعودی را بر آن داشت تا موشکهای بالستیک دقیقتر و با سوخت جامد خریداری کند. بر همین اساس، خرید موشکهای دانگفنگ-۲۱ در دستورکار سعودیها قرار گرفت.
بر اساس گزارشهای موجود، ریاض در سال ۲۰۰۷ اقدام به خرید این نوع موشکها کرده است. دانگفنگ-۲۱ موشک بالستیک دو مرحلهای با سوخت جامد است که بیش از ۱۷۰۰ کیلومتر برد دارد و دارای دقت بسیار بالاتری نسبت به دانگفنگ-۳ است (انواع مختلفی دارد که خطای اصابت آنها متفاوت است و از ۷۰۰ تا ۱۰ متر را شامل میشود). موشکهای دانگفنگ-۲۱ نیز قابلیت حمل کلاهکهای هستهای را دارند اما ظاهراً این نوع موشکها نیز پس از اصلاح و اطمینان از اینکه تنها قابلیت حمل کلاهکهای متعارف را دارند، به سعودیها تحویل شده است. در مورد فروش موشکهای دانگفنگ-۳ به عربستان سعودی، آمریکاییها ابتدا با خبر نشدند و بر اساس گزارشها وقتی به این موضوع پی بردند، بسیار نگران و عصبانی شدند.
به همین دلیل، بر اساس گزارش «سرویس تحقیقاتی کنگره»[۳] آمریکا، ملک فهد، پادشاه وقت عربستان سعودی به رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا تعهد کتبی داد که کشورش نه به سلاحهای شیمیایی و هستهای دست یابد؛ نه موشکهای دانگفنگ-۳ را به کلاهکهای غیرمتعارف مجهز نماید و نه از این موشکها در راستای اقدام به ضربه اول[۴] استفاده کند. همچنین، برای رفع نگرانیها در این زمینه، سعودیها در آوریل ۱۹۸۸ به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای[۵] پیوستند.[۶]
برخلاف پنهانکاری در خرید موشکهای دانگفنگ-۳، بر اساس گزارشی که از «نیوزویک» منتشر شد و به نقل از یک منبع کاملاً آگاه اطلاعاتی آمریکا در این گزارش، سعودیها خرید موشکهای دانگفنگ-۲۱ را با اطلاع و همفکری سازمانهای اطلاعاتی آمریکا انجام دادند و کارشناسان فنی سازمان سیا این موشکها را از جهت اینکه برای حمل کلاهکهای هستهای طراحی نشده باشند، راستیآزمایی و تأیید کردند.[۷] البته با توجه به اینکه نه چین و نه عربستان سعودی هیچ کدام عضو «رژیم کنترل تکنولوژی موشکی» نیستند، معامله موشکی دو کشور مخالف الزامات و تعهدات بینالمللی دو کشور نیز نبوده است.
پایگاه موشکی الوطه
در سال ۲۰۱۳ هفتهنامه دفاعی جینز[۸] خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه تصاویر ماهوارهای نشان میدهد عربستان سعودی از طریق یک پایگاه موشکی در اطراف شهر الدوادمی، با موشکهای بالستیک سطح به سطح دانگفنگ-۳ که ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ مایل برد دارند و سر جنگی دو تنی را حمل میکنند، ایران و اسرائیل را نشانه گرفته است. برآورد هفتهنامه جینز این بود که این پایگاه (الوطه) در پنج سال اخیر یعنی بعد از سال ۲۰۰۸ ساخته شده است.
رابرت مونکس[۹] معاون سردبیر بخش بررسی اطلاعاتی جینز[۱۰] در آن زمان گفته بود: «بر اساس ارزیابیها، این پایگاه یا کاملاً فعال است یا بخشی از آن فعال است؛ با سکوهای پرتابی که به سمت ایران و اسرائیل نشانه رفتهاند». گزارش اخیری که «واشینگتنپست» منتشر کرده است، نشان میدهد نسبت به سال ۲۰۱۳ تغییرات قابل توجهی در پایگاه الوطه اتفاق افتاده است و تأسیساتی مربوط به آزمایش موتور موشک و احتمالاً تولید موشک به آن اضافه شده است. بیشتر تحلیلها بر این است که چین در ساخت این تأسیسات به عربستان سعودی کمک کرده است.
جفری لویس، کارشناس مؤسسه مطالعاتی بینالملل مدیلبری، به آسوشیتدپرس گفته است که طرح سکوی مشاهدهشده در پایگاه الوطه بسیار شبیه مدل چینی و البته کمی کوچکتر از آن است. سخنگوی وزارت خارجه چین اما گفته که «من تا کنون هرگز چنین چیزی نشنیدهام که چین در ساخت موشک به عربستان کمک کرده باشد». با این حال، تردیدی وجود ندارد که چین نقش اصلی را در تجهیز عربستان سعودی به موشکهای بالستیک ایفا کرده است.
پکن و ریاض قراردادهای همکاری کلانی در حوزههای مختلف با هم دارند. برای نمونه، در جریان سفر مارس ۲۰۱۷ ملک سلمان به چین، ۳۵ سند همکاری به ارزش ۶۵ میلیارد دلار در بخشهای انتقال تکنولوژی، صنعتی، تولیدی، انرژی و سرمایهگذاری میان مقامات دو کشور امضا شد که ایجاد یک کارخانه تولید پهپادهای نظامی و غیرنظامی در عربستان توسط چینیها را نیز شامل میشود. همچنین، چینیها پهپادهای مسلح پیشرفته «سیاِچ-۴»[۱۱] به عربستان سعودی فروختهاند که از آنها در جنگ علیه یمن استفاده شده است.
پاکستان دومین کشوری است که احتمال میرود در زمینه موشکهای بالستیک به عربستان سعودی کمک کرده باشد. گفته میشود تأسیسات الوطه هم در اندازه و هم در چیدمان شبیه سایتی در خانپور[۱۲] پاکستان است (در شمال غرب اسلامآباد) که در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ در راستای مونتاژ موشکهای ام-۱۱ چینی که در شکلدهی به زرادخانه هستهای پاکستان نقش داشتند، ایجاد شده است. با توجه به روابط نزدیک عربستان و پاکستان و حمایتهای اقتصادی سعودیها از پاکستان در دورههای مختلف بهویژه زمانی که اسلامآباد در پی انجام آزمایش هستهای با تحریم مواجه شد، بعید نیست که پاکستانیها به عربستان در ایجاد یک کارخانه تولید موشکهای بالستیک کمک کرده باشند.
سناریوهای مختلف
در بیشتر تحلیلهایی که در رابطه با خبر تأسیسات تولید موشکهای بالستیک توسط عربستان سعودی منتشر شده است، بر رقابت سعودیها با ایران به عنوان دلیل اصلی رفتن آنها به سمت تولید موشکهای بالستیک تأکید شده و در این راستا، به سخنانی از مقامات سعودی از جمله محمد بن سلمان که در مصاحبهای با «سیبیاس نیوز» گفته بود «اگر ایران به بمب اتم دست یابد، بدون شک ما هم در کوتاهترین زمان ممکن چنین مسیری را طی خواهیم کرد» اشاره شده است.
بر این اساس، گفته میشود که عربستان به دنبال آمادهسازی شرایط و زیرساختهای لازم از جمله در زمینه موشکی برای پیگیری ساخت سلاحهای هستهای در صورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به چنین سلاحهایی است. سعودیها و آمریکاییها و همه آنهایی که مخالف برنامه موشکی بالستیک جمهوری اسلامی ایران هستند نیز متمایل به آنند که چنین برداشتی در سطح جهان و منطقه ایجاد شود؛ چون نتیجه آن افزایش فشارها بر تهران برای کوتاهآمدن از برنامه موشکی بالستیک و هستهای خود خواهد بود.
از این منظر، بعید نیست که خبر مربوط به آزمایش موتور موشک یا تولید موشک در پایگاه الوطه ساخته دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی خود عربستان سعودی یا آمریکاییها و یا رژیم صهیونیستی در راستای افزایش توجه جهانی به آنچه آنها تهدید موشکی و هستهای ایران میخوانند و احتمال شکلگیری رقابتهای تسلیحاتی در زمینه سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه در سایۀ چنین تهدیدی باشد. منطق چنین بازی ساده است: «اگر دنیا نتواند جلوی برنامه موشکی و هستهای ایران را بگیرد، عربستان سعودی و کشورهای دیگری در منطقه نیز به دنبال پروژههای موشکی بالستیک و احتمالاً ایجاد ظرفیت تولید سلاح هستهای خواهند رفت. در نتیجه دومینوی هستهای در خاورمیانه اتفاق خواهد افتاد». چون بعید است آمریکاییها نسبت به چنین پروژهای در عربستان سعودی از قبل خبر نداشتهاند، این سناریو تقویت میشود که ممکن است همه اینها یک بازی برای اعمال فشار بیشتر بر ایران باشد. این احتمال نیز وجود دارد که افشای تولید موشکهای بالستیک توسط عربستان بخشی از استراتژی بازدارندگی سعودیها در برابر رقبای منطقهای بهویژه جمهوری اسلامی ایران باشد.
این احتمال که ولیعهد بلندپرواز و دارای رویکرد تهاجمی در سیاست خارجی سعودی یعنی محمد بن سلمان در ادامه ماجراجوییهای خود به دنبال ایجاد کارخانه تولید موشکهای بالستیک در عربستان بهعنوان اساسی برای ایجاد یک توان راهبردی هستهای باشد را نیز نمیتوان نادیده گرفت. به هر حال، تجربه چند سال اخیر نشان میدهد از ولیعهد جوان و ماجراجوی سعودی انجام چنین کارهای با ریسک بالایی برمیآید. بر این اساس، ممکن است او و مقامات دیگری در عربستان به این نتیجه رسیده باشند که برای مقابله با چالشها و تهدیدهایی که عربستان در محیط منطقهای و پیرامونی با آنها روبرست، چارهای جز تلاش برای ایجاد یک نیروی بازدارنده مستحکم بر اساس مؤلفههای موشکی و هستهای وجود ندارد.
تمایل سعودیها برای کاهش اتکا به خارج در زمینه تسلیحات و تولید بخشی از سلاح مورد نیاز خود در داخل البته با کمک شرکتهای خارجی نیز مطرح است. در سه سال اخیر در بسیاری از توافقات سعودیها با دیگران در زمینههای نظامی و اقتصادی تلاش شده است تکنولوژی، دانش و امکانات لازم برای تولید بخشی از نیازهای داخلی وارد عربستان شود و از این طریق، حتی بحث تولید مشترک و صادرات بهویژه به کشورهای منطقه نیز مطرح است.
بر اساس سناریوی دیگری، افشای مسئله تولید موشکهای بالستیک توسط عربستان سعودی ممکن است در ادامه موج فشاری باشد که بعد از قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی در کنسولگری عربستان در ترکیه به وسیله رسانههایی مانند واشینگتنپست و نیویورکتایمز به راه افتاد و هنوز هم کمابیش ادامه دارد. جمال خاشقجی تحلیلگر و ستوننویس «واشینگتنپست» بود و بعد از قتل او توسط حکومت سعودی، این روزنامه نقش مهمی در پیگیری و افشای جنایت سعودیها در این مورد و دیگر اقدامات و رفتارهای نابخردانه حاکمان سعودی بهویژه بن سلمان در داخل و خارج ایفا کرده است.
اینکه در گزارش «واشینگتنپست» گفته شده که از تصاویر ماهوارهای مشخص نیست که آیا این تأسیسات تکمیل شدهاند یا در عمل قابلیت تولید موشک را دارند و همچنین عدم پاسخگویی یا واکنش نهادها و مقامات آمریکایی به این موضوع، چنین سناریویی را قابل تأمل میکند. به فرض اینکه چنین سناریویی به حقیقت نزدیک باشد، با برخی سناریوهای قبلی تعارضی ندارد؛ از جمله سناریوهای فشار بر جمهوری اسلامی ایران یا استراتژی بازدارندگی عربستان سعودی.
آخرین سناریو این است که افشای اقدامات موشکی بالستیک عربستان سعودی با اطلاع نهادها و مقامات امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و در راستای افزایش فشار بر سعودیها برای رهاکردن یک برنامه بلندپروازنه موشکی و هستهای صورت گرفته باشد. از این منظر، ممکن است تلاشها و مذاکرات پنهان آمریکا با عربستان برای متقاعدکردن سعودیها به دستکشیدن از برنامهای در زمینه موشکهای بالستیک یا پروژهای هستهای به نتیجه دلخواه آمریکاییها نرسیده و بنابراین، با حمایت از افشای بخشی از اقدامات ریاض در زمینه موشکهای بالستیک، واشینگتن به دنبال اعمال فشار بر عربستان برای اهدافی مشخص است. به هر حال، رسانهایکردن بخشهایی از موضوعات پنهان برای برانگیختن یا آمادهکردن افکار عمومی در راستای اعمال فشار بر طرف مقابل یا برخورد با آن، یکی از تکنیکهای مذاکره و امتیازگیری در روابط میان دولتهاست.
برنامه موشکی بالستیک عربستان و جمهوری اسلامی ایران
یکی از اهداف اصلی برنامه موشکی بالستیک عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران است. خرید موشکهای دانگفنگ-۳ در اواخر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و زمانی که «جنگ نفتکشها» در جریان بود و جمهوری اسلامی ایران، کشتیهای حامیان عراق بهویژه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس شامل عربستان سعودی را تهدید میکرد، صورت گرفت. ملک فهد پادشاه وقت عربستان سعودی در آوریل ۱۹۸۸ در مصاحبهای با روزنامه «السیاسه» کویت در پاسخ به سؤالی درباره امکان استفاده از موشکهای خریداریشده از چین علیه ایران گفت: «اگر مجبور [به استفاده از موشکهای دانگفنگ-۳ علیه ایران] شویم، چارهای جز انجام این کار نخواهیم داشت. روحیه تساهل ما نباید این باور را در ایرانیها ایجاد کند که ما بسیار ضعیف هستیم. امیدواریم ایران دردسر ایجاد نکند، چون نمیخواهیم توانایی مردممان برای دفاع از خودشان را امتحان کنیم».[۱۳]
رفتن به سوی خرید موشکهای دانگفنگ-۲۱ بیشتر تحت تأثیر جنگ خلیج فارس بود که در آن عربستان سعودی به دلیل خطای بالای موشکهای دانگفنگ-۳ نتوانست از آنها علیه عراق استفاده کند. بندر بن سلطان که از ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵ سفیر عربستان سعودی در آمریکا، از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ دبیر شورای امنیت ملی و دو سال هم مدیر استخبارات این کشور بوده (۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴) در مصاحبهای با واشینگتنتایمز در سال ۱۹۹۱ گفته که دقت پایین موشکهای دانگفنگ-۳ باعث شد تا ملک فهد اجازه استفاده از آنها را در جنگ خلیج فارس ندهد: «ملک فهد این گزینه [پرتاب موشک علیه عراق] را از کنار گذاشت، چون امکان کنترل دقیق [این موشکها] وجود نداشت. مشکل این بود که جنگ ما با مردم عراق نبود، بلکه با صدام حسین و دار و دستهاش بود».[۱۴] با این حال، موشکهای دانگفنگ-۲۱ در سال ۲۰۰۷ خریداری شده است؛ یعنی که دیگر خبری از حکومت صدام در عراق نبود و ترس سعودیها از تغییر موازنه در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران در حال افزایش بود.
بر این اساس، میتوان با اطمینان گفت که یکی از هدفهای اصلی برنامه موشکهای بالستیک عربستان سعودی، ایجاد بازدارندگی در برابر جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به پیشرفتهای سالهای اخیر در برنامه موشکی ایران، سعودیها توان دفاع موشکی خود را افزایش دادهاند و کاملاً محتمل است که به دنبال تولید موشکهای بالستیک برای هماوردی با جمهوری اسلامی ایران باشند.
نتیجهگیری
در بیش از ۶۰ سال اخیر خاورمیانه همواره عرصه رقابتهای نظامی و تسلیحاتی بوده است. این رقابتها در دو دهه اخیر به شدت رشد کرده و یکی از عاملان اصلی آن نیز عربستان سعودی بوده است. برای نمونه، کشورهای عضور شورای همکاری خلیج فارس از ۱۹۵۰ تا ۱۹۱۷ بیش از ۲۴۴ میلیارد دلار قرارداد خرید سلاح با آمریکا امضا کردهاند که بیش از ۱۵۴ میلیارد دلار آن بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ و از این میزان بیش از ۱۲۱ میلیارد دلار آن بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بوده است. از این میزان قرارداد، سهم عربستان سعودی بیش از ۱۷۳ میلیارد دلار بوده که بیش از ۹۲ میلیارد دلار آن بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ و بیش از ۷۶ میلیارد دلار آن بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ منعقد شده است.[۱۵] این در حالی است که سعودیها در سال ۲۰۱۷ و در جریان سفر ترامپ به کشورشان نیز قراردادی ۱۱۰ میلیارد دلاری در زمینه نظامی و تسلیحاتی با وی امضا کردند. اخیراً نیز گزارشی درباره تلاش عربستان سعودی برای آزمایش موتور موشک و احتمالاً تولید موشکهای بالستیک در پایگاه الوطه منتشر شده است.
درباره اینکه آیا این رقابتهای تسلیحاتی و موشکی باعث امنیت و ثبات بیشتر برای کشورهای منطقه خواهد شد یا خیر، دو دیدگاه اصلی وجود دارد. برخی معتقدند این رقابتهای تسلیحاتی در راستای موازنه قوا در منطقه است و حفظ امنیت دولتها در سایه چنین توازنی ممکن است. از این منظر، حتی بعضی معتقدند که اگر برخی کشورهای خاورمیانه به سلاح هستهای دست یابند، منطقه باثباتتر و امنتر خواهد شد؛ چون این سلاحها تضمینی برای بقای دولتها در نظام آنارشیک بینالمللی هستند و وقتی دولتی به آنها دست پیدا میکند، احساس آسیبپذیری امنیتی آن کم میشود و رفتار عاقلانهتری در پیش میگیرد.
در مقابل، دیدگاه دیگری بر آن است که رقابتهای تسلیحاتی جز صرف هزینههای گسترده بدون بازده و افزایش خطر وقوع خشونت و جنگ نتیجهای در پی نخواهد داشت. در این دیدگاه، صلح و امنیت نه از طریق موازنه قوا، بلکه با کنترل و کاهش تسلیحات و همکاری مستمر میان دولتها از طریق مکانیزمهایی مانند تجارت آزاد و نهادسازیهای بینالمللی که باعث افزایش اعتماد و کاهش امکان تقلب در تعاملات میان دولتها و توسعه و رفاه همگانی امکانپذیر است.
در خاورمیانه دیدگاه اول جذابیت بیشتری به ویژه در میان مقامات ارشد سیاسی و امنیتی دارد که بخشی از آن ناشی از عادتوارههایی است که در طول زمان شکل گرفته و جا افتاده است و البته بخشی از آن نیز به منافع خاص آنان برمیگردد. بازیگران مداخلهگر بیرونی نیز در راستای منافع خویش از جمله فروش تسلیحات به کشورهای منطقه به این وضعیت دامن میزنند. تجارب تاریخی نشان میدهد رقابتهای تسلیحاتی سرانجام خوشی برای بشر ندارد.
رقابتهای نظامی و تسلیحاتی یکی از دلایل اصلی وقوع بسیاری از جنگها در طول تاریخ از جمله دو جنگ جهانی ویرانگر در قرن بیستم بوده است. در خاورمیانه نیز رقابتهای تسلیحاتی هیچگاه باعث ثبات و امنیت برای کشورها نبوده و بالعکس، عاملی اساسی در بروز آشفتگیها و خشونتهای منطقهای بوده است. پیگیری گفتگوهای امنیتی و تلاش برای ایجاد نظمهای امنیتی فراگیر و همکاریجویانه بهجای مسلحشدن به انواع جنگافزارها و موشکها، رویکرد بسیار کمهزینهتری برای ایجاد ثبات و امنیت پایدار است. تجربه تاریخی اروپا این را اثبات کرده است.
[۱]. Dongfeng-3
[۲]. عربستان در جنگ خلیج فارس به دلیل دقت پایین این موشکها، از آنها علیه عراق استفاده نکرد؛ چون خطر تخریبها و کشتارهای ناخواسته آنها بسیار بالا بود.
[۳]. Congressional Research Service
[۴]. First-strike
[۵]. Non-proliferation Treaty (NPT)
[۶]. Federation of American Scientists (September 12, 1996) Saudi Arabia, https://fas.org/irp/threat/missile/saudi.htm
[۷]. Newsweek (2014) CIA Helped Saudis in Secret Chinese Missile Deal.
[۸]. Jan’s Defense weekly
[۹]. Robert Munks
[۱۰]. IHS Jan’s Intelligence Review
[۱۱]. Chang Hong-4
[۱۲]. Khanpur
[۱۳]. New York Times (1988), Saudis Warn They May Use Missiles Against Iran.
[۱۴]. The Washington Times (1991), Saudis withheld missile to spare civilians.
[۱۵]. Anthony H. Cordesman and Nicholas Harrington (December 12, 2018) The Arab Gulf States and Iran: Military Spending, Modernization, and the Shifting Military Balance, CSIS (Center for Strategic & International Studies).