الگوهای رفتاری بازیگران طرح معامله قرن
یکی از مهمترین راهبردهای دولت دونالد ترامپ در قبال منطقه غرب آسیا، طرح موسوم به «معامله قرن» است. این طرح که از آن به عنوان بزرگترین خدمت به منافع اسرائیل یاد میشود، بازیگرانی دارد که هدف این نوشتار شناخت این بازیگران و الگوهای رفتاری آنها در قبال طرح معامله قرن است. اگرچه هنوز محورهای طرح معامله قرن به طور شفاف اعلام نشده، اما بر اساس تحلیل رسانهها و اقدامهایی که توسط دولت دونالد ترامپ طی ۸ ماه اخیر (از دسامبر ۲۰۱۷ تا اوت ۲۰۱۸) انجام شد، برخی از مهمترین محورهای طرح معامله قرن عبارتند از: تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین، واگذاری قدس به رژیم صهیونیستی، تشکیل فلسطین به پایتختی روستای ابودیس، فلسطین خلع سلاح شده، نادیدهگرفتن حق بازگشت آوارگان فلسطینی، واگذاری شهرکهای صهیونیستنشین به رژیم صهیونیستی.
بازیگران طرح معامله قرن و الگوهای رفتاری آنها
به طور کلی میتوان گفت طرح معامله قرن سه دسته بازیگر دارد که عبارتند از: بازیگر طراح و مجری (ایالات متحده آمریکا)، بازیگران درگیر و مجری (رژیم اسرائیل و فلسطین)، بازیگران منطقهای (۴ کشور عربی).
ا- بازیگر طراح و مجری: ایالات متحده آمریکا
مهمترین و اصلیترین بازیگر در طرح معامله قرن، دولت ایالات متحده آمریکا است، زیرا طراح و یکی از مجریان طرح معامله قرن، دولت آمریکا است. هدف آمریکا به رسمیتشناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، حذف کامل مساله قدس و تشکیل دو کشور فلسطینی و یهودی است. «جرد کوشنر»، داماد و مشاور ترامپ، «جیسون گرینبلات»، فرستاده ویژه آمریکا در غرب آسیا و «دیوید فریدمن»، سفیر آمریکا در سرزمینهای اشغالی برای پیشبردن طرح معامله قرن ماموریت دارند. الگوی رفتاری آمریکا در قبال طرح معامله قرن را میتوان در سه محور عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، سفرهای دیپلماتیک به منطقه غرب آسیا و سیاست هویج و چماق عنوان کرد.
- عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل
یکی از مهمترین سیاستهای آمریکا، فراهمکردن زمینههای نزدیکی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی خلیج فارس و عادیسازی روابط آنها است. دولت آمریکا برای دستیابی به این هدف خطر ایران شیعی و گسترش دامنه آن را پررنگ کرده است. در راستای این سیاست آمریکا، روابط عربستان سعودی، بحرین و امارات با رژیم رژیم صهیونیستی با شتاب چشمگیر روند عادیشدن را طی میکند. مصر و اردن نیز از دههها پیش پیمان صلح را با رژیم صهیونیستی امضا کرده بودند. عادیسازی روابط با اسرائیل به منزله خروج این رژیم از انزوای ژئوپلتیکی در غرب آسیا و عبور آن از تهدید «وجود» است.
- سفرهای دیپلماتیک به منطقه غرب آسیا
یکی دیگر از الگوهای رفتاری آمریکا برای اجراییکردن طرح معامله قرن، بهرهگیری از ظرفیتهای سفرهای دیپلماتیک است. در همین راستا، «جرد کوشنر» به همراه «جیسون گرینبلات» با سفرهای مکرر به کشورهای عربی و دیدارهای متعدد با مقامات این کشورها به خصوص کشور اردن، ضمن اینکه آنها را در جریان محورهای طرح معامله قرن قرار میدهند، این کشورها را برای پذیرش این طرح اقناع کرده یا تحت فشار قرار میدهند. نمونه این سیاست در قبال اردن طی ماههای اخیر به کار گرفته شد و دولت اردن در مقابل کمک آمریکا و متحدانش برای حمایت مالی از امان جهت کاستن از اعتراضهای مردمی، از طرح معامله قرن که در ابتدا با آن مخالف بود، حمایت ضمنی کرده است.
- سیاست هویج و چماق در قبال فلسطینیها
یکی دیگر از ابعاد الگوهای رفتاری آمریکا برای اجراییکردن طرح معامله قرن، بهرهگیری از سیاست هویج و چماق است. دولت آمریکا ضمن اینکه با تصمیمهای یکجانبه از جمله انتقال سفارت این کشور در سرزمینهای اشغالی از تلآویو به قدس اشغالی و معرفی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، دولت و گروههای فلسطینی را تحت فشار قرار میدهد از طریق ارائه پیشنهادهایی نظیر بازسازی غزه، پایان محاصره غزه توسط اسرائیل و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در کرانه باختری سعی دارد دولت و گروههای فلسطینی را به پذیرش طرح معامله قرن مجاب کند.
۲- بازیگران درگیر و مجری: اسرائیل و فلسطین
دسته دوم بازیگران طرح معامله قرن را میتوان «بازیگران درگیر» عنوان کرد که شامل اسرائیل و فلسطین است.
۱-۲-اسرائیل
طرح معامله قرن به طور کامل در راستای اهداف و منافع رژیم صهیونیستی قرار دارد. این طرح یهودیسازی کامل قدس، به رسمیتشناختن شهرکسازی و همچنین حذف موضوع قدس و آوارگان فلسطینی از مذاکرات صلح را در درون خود دارد. الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی در قبال طرح معامله قرن شامل سه محور حمایت از سیاستهای داخلی و منطقهای عربستان سعودی، تداوم شهرکسازی و وضع قانونهای جدید است.
- عادیسازی روابط با عربستان و متحدانش
رژیم صهیونیستی که پیمان صلح با مصر و اردن دارد، مهمترین اولویت کنونی خود در جهان عرب را عادیسازی روابط با عربستان سعودی تعریف کرده است. بر این اساس، اسرائیل از سیاستهای محمد بن سلمان در دو بعد داخلی و منطقهای حمایت میکند. از سیاست داخلی بن سلمان حمایت میکند، زیرا ولیعهد سعودی با اصلاحاتی که انجام میدهد از یک سو نقش مذهب را به شدت کمرنگ کرده و از سوی دیگر آشکارا در جهت غربیسازی سبک زندگی مردم عربستان سعودی حرکت میکند و این سیاستها در راستای منافع رژیم صهیونیستی قرار دارد.
از سیاست منطقهای بن سلمان حمایت میکند زیرا یکی از مهمترین راهبردهای سیاست منطقهای عربستان سعودی نیز به خصوص پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان و پسرش، محمد، تقویت تئوری ایرانهراسی و ضدیت با ایران و محور مقاومت است که این سیاست نیز با منافع رژیم صهیونیستی سازگاری حداکثری دارد. لذا ائتلاف غیررسمی میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی شکل گرفته است.
- تداوم شهرکسازی
تداوم شهرکسازی که مهمترین راهبرد رژیم صهیونیستی در اشغال سرزمینهای متعلق به فلسطینیها است، بعد دیگر الگوی رفتاری اسرائیل در قبال طرح معامله قرن است. شهرکسازی بیش از هر راهبرد دیگری به اجراییکردن طرح معامله قرن کمک میکند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت:
«پس از گذشت بیش از پنج دهه از اشغال کرانه باختری، اسرائیل صدها هزار هکتار از زمینهای اشغال شده را اراضی عمومی اعلام کرده و تقریباً نیمی از این اراضی را برای تغییر کاربری اختصاص داده است. جریان مخالف شهرکسازی که «هم اکنون صلح» نام دارد، به تازگی آمار و دادههای رسمی بدست آورده که نشان میدهد تنها ۴۰۰ قطعه از زمینهای یاد شده یعنی حدود ۲۴ صدم درصد از کل اراضی که تاکنون اختصاص یافته برای تغییر کاربری در اختیار فلسطینیها قرار داده شد و ۹۹٫۷۶درصد از این اراضی برای کمک به ساکنان شهرکهای غیرقانونی یهودینشین تغییر کاربری داده شده است. کارشناسان حقوقی اسرائیل میگویند هدف کلی از جستجو برای یافتن اراضی عمومی، اراضی که بیشتر در دهه ۱۹۸۰ شناسایی و فهرست شدهاند، کمک به رشد شهرکسازی بود.»
در واقع، اسرائیل با تداوم شهرکسازی ضمن اینکه وسعت جغرافیایی خود را افزایش میدهد، هویت تاریخی مناطق اشغال شده را نیز تغییر داده و سیاست یهودیسازی را پیگیری میکند.
- وضع قوانین جدید
وضع قوانین جدید سومین بعد الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی در پوشش طرح معامله قرن است. در همین راستا، کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی لایحه نژادپرستانه «کشور یهود» را روز ۱۹ ژوئیه تصویب و به قانون تبدیل کرد. مطابق این قانون که با ۶۲ رای موافق در برابر ۵۵ رای مخالف و دو رای ممتنع در کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی به تصویب رسید، سرزمین فلسطین، وطن تاریخی ملت یهود خواهد بود و یهودیان حق انحصاری را در تصمیمگیری درباره آن دارند.
این قانون، زبان عبری را به عنوان زبان رسمی اعلام و سطح زبان عربی را تا حد «وضعیت خاص» پایین میآورد، به این معنا که فقط در برخی موارد استثنایی میتوان از این زبان در نهادهای صهیونیستی استفاده کرد. این قانون علاوه بر اعلام شهر قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، از توسعه شهرکهای صهیونیستنشین و تاسیس شهرکهای جدید نیز در سرزمینهای اشغالی حمایت میکند. تحلیلگران معتقد هستند که تصویب این قانون «اجرای آپارتاید در سرزمینهای اشغالی» و هدف آن نیز «نابودی هویت فلسطینی» است.
۲-۲-فلسطین
فلسطین مهمترین بازیگری است که طرح معامله قرن ارتباط مستقیمی با جغرافیا، هویت و تاریخ آن دارد. فلسطین بازنده بزرگ طرح معامله قرن است زیرا علاوه بر اینکه بخشهای زیادی از جغرافیای آن در قالب این طرح به اسرائیل واگذار میشود، هویت و تاریخ آن نیز با این طرح با تغییرات اساسی مواجه خواهد شد. از این رو، به نظر میرسد درباره طرح معامله قرن میان تشکیلات خودگردان و گروههای مقاومت فلسطین اجماع نظر وجود دارد و هر دو بازیگر اصلی عرصه سیاسی فلسطین با این طرح مخالف هستند.
تشکیلات خودگردان فلسطین پس از انتقال سفارت آمریکا در سرزمینهای اشغالی از تل آویو به قدس در ماه مه ۲۰۱۸، همه روابط خود را با آمریکا قطع کرده است. گروههای مقاومت فلسطین نیز ضمن مخالفت قاطع با این طرح، الگوی مقاومت را پیگیری خواهند کرد. تداوم برگزاری تظاهرات بازگشت، حملات موشکی به مناطق صهیونیستنشین و حتی به تل آویو، تقویت توان بازدارندگی نظامی و همچنین شکلگیری دور جدید انتفاضه میتواند از مهمترین ابعاد الگوهای رفتاری فلسطینیها در واکنش به طرح معامله قرن باشد.
۳-بازیگران منطقهای عربی: عربستان، امارات، اردن و مصر
در اجرای طرح معامله قرن بازیگران منطقهای عربی نقش مهمی دارند که به خصوص نقش چهار کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن و مصر برجسته است.
۱-۳-عربستان سعودی و امارات
عربستان و امارات دو عضو شورای همکاری خلیج فارس در حمایت از طرح معامله قرن هستند که الگوی رفتاری آنها مشابه هم است. الگوی رفتاری عربستان و امارات در قبال این طرح آمریکایی در چهار محور عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان فلسطینی برای موافقت با این طرح، دادن وعده اقتصادی برای بازسازی غزه و کمک اقتصادی به اردن جهت حمایت از این طرح است.
عربستان سعودی و امارات یکی از حامیان اصلی تشکیلات خودگردان فلسطین هستند و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان روابط نزدیکی با ریاض و ابوظبی دارد که سفرهای مکرر وی به این کشورها یکی از نشانههای آن است. آل سعود و آل نهیان به خصوص با بهرهگیری از وابستگی مالی تشکیلات خودگردان به عربستان و امارات، تلاش میکنند این تشکیلات را برای پذیرش طرح معامله قرن تحت فشار قرار دهند، اما شواهد سیاسی از جمله عقبنشینی تلویحی عربستان در حمایت از طرح معامله قرن گویای این است که این تلاشها تاکنون نتیجه نداده است.
عربستان سعودی و امارات همچنین در تلاش هستند با دادن وعدههای مالی و همچنین وعده پایان محاصره باریکه غزه، جنبش مقاومت اسلامی را برای پذیرش این طرح ترغیب کنند. در همین راستا، «ایمن دهاج الحنیطی»، نویسنده و کارشناس اردنی مسایل اسرائیل در مقالهای که در روزنامه «رأی الیوم»، چاپ لندن منتشر شد، نوشت: «کشورهای عربی خلیج فارس تامین هزینه مجموعهای از طرحهای اقتصادی به ارزش یک میلیارد دلار را با هدف توسعه یکسان غزه و سیناء، بر عهده خواهند گرفت تا به بحران انسانی که ساکنان باریکه غزه با آن مواجه هستند، پایان دهند.»
عربستان و امارات سیاست وعده مالی را در قبال اردن نیز در پیش گرفتند. اردن طی ماههای اخیر با اعتراضهای ضدحکومتی ناشی از تشدید مشکلات اقتصادی مواجه شده و در عین حال همواره به لحاظ مالی به کمکهای اقتصادی کشورهای عربی به خصوص عربستان وابسته بوده است. پس از اینکه تظاهرات ضددولتی در ماههای گذشته در اردن شدت گرفت، عربستان، امارات و کویت به این کشور وعده دادند دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار به آن کمک کنند.
۲-۳-اردن
اردن که زمانی به عنوان «وطن جایگزین فلسطینیان» مطرح بود، یکی از بازیگران اصلی در طرح معامله قرن است. نقش اردن در طرح معامله قرن به حدی حائز اهمیت است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی روز ۱۹ ژوئن ۲۰۱۸ در سفری سرزده به امان، پایتخت اردن، با عبدالله دوم، پادشاه این کشور دیدار و گفتگو کرده است. بازیگری اردن در این طرح بیش از همه به دلیل «اجبار ژئوپلتیکی» انجام میشود. اردن هم مرز با سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری رود اردن است. از این رو، موافقت و همراهی اردن با طرح معامله قرن الزامی است.
دولت اردن در ابتدا با طرح معامله قرن مخالفت کرد، اما شکلگیری اعتراضهای ضدحکومتی در واکنش به مشکلات معیشتی مردم و نگرانی عبدالله دوم درباره پیامدهای این تظاهرات از جمله احتمال تکرار سناریوهای سال ۲۰۱۱ مصر و تونس برای اردن سبب چرخش مواضع پادشاه این کشور درباره طرح معامله قرن و پذیرش تلویحی آن شد. الگوی رفتاری در نظر گرفته شده برای اردن در این طرح، تداوم روابط صلحآمیز با رژیم اسرائیل و همچنین چگونگی سرپرستی اماکن مقدس مسجد الاقصی خواهد بود.
برخی گزارشها نیز حاکی از این است که در طرح معامله قرن، سرپرستی اماکن مقدس مسجد الاقصی بر عهده اردن خواهد بود که این مساله با بند نهم معاهده صلح اردن – اسرائیل و توافقنامه اردنی – فلسطینی که در سال ۲۰۱۳ به امضای «عبدالله دوم» شاه اردن و «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین رسید، هیچ تضادی نخواهد داشت.[۱]
۳-۳-مصر
مصر نیز در طرح معامله قرن جایگاه ویژهای دارد. این جایگاه ویژه ناشی از سه عامل تاریخ، جمعیت و جغرافیای مصر است. به لحاظ تاریخی، مصر یکی از قدرتهای عربی است که پیشینه تمدنی و فکری غنی در جهان اسلام دارد. مصر به لحاظ جمعیتی، یکی از کشورهای پرجمعیت جهان عرب است که بزرگترین ارتش جهان عرب را نیز در اختیار دارد. در همین حال، مصر به لحاظ جغرافیایی نیز با سرزمینهای اشغالی و با باریکه غزه هم مرز است. اهمیت جغرافیای مصر یکی از عوامل برجسته بودن نقش آن در طرح معامله قرن است.
علاوه بر این مصر، ضمن اینکه به واسطه پیمان کمپ دیوید روابط صلحآمیز با رژیم صهیونیستی دارد، نقش میانجی را نیز میان جنبشهای فلسطینی فتح و حماس ایفا میکند. بر این اساس، الگوی رفتاری مصر در قبال طرح معامله قرن، اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان و گروههای مقاومت فلسطینی برای پذیرش این طرح و همچنین تداوم روابط صلحآمیز و حتی تقویت این روابط با رژیم صهیونیستی است.
نتیجهگیری
طرح معامله قرن مهمترین طرح دولت دونالد ترامپ در قبال خاورمیانه و در عین حال یکی از طرحهایی است که به طور یکجانبه در راستای منافع رژیم صهیونیستی قرار دارد. علاوه بر آمریکا به عنوان طراح و مجری، اسرائیل و فلسطین به عنوان بازیگران درگیر در این طرح و همچنین چهار کشور عربی عربستان، امارات، اردن و مصر به عنوان حامیان در این طرح نقشآفرینی میکنند. با این حال، این طرح مخالفان جدی نظیر جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، اغلب کشورهای عربی، افکار عمومی جهان عرب و حتی اغلب کشورهای اروپایی دارد.
در همین حال، به نظر میرسد ترامپ و تیم وی از پیچیدگیهای اجتماعی، هویتی و سیاسی و امنیتی در منطقه غرب آسیا و بهخصوص از هویت محور مقاومت در این منطقه آگاهی ندارند. این در حالی است که آگاهی دیگر قدرتهای غربی از این هویت و پیچیدگیها سبب شد که آنها به نوعی از شکست طرح معامله قرن مطمئن باشند، همانگونه که در انتقال سفارتشان به قدس با آمریکا همراه نشدند. به طور کلی، اجرای معامله قرن بیثباتی و ناامنی گسترده در غرب آسیا را در پی خواهد داشت، بی ثباتیها و ناامنیهایی که دامن رژیم اسرائیل را نیز خواهد گرفت.
سیدرضی عمادی- دکترای روابط بینالملل
[۱] . مطابق قرارداد صلح «وادی عربه» سال ۱۹۹۴ میان رژیم صهیونیستی و اردن، تولیت مکانهای مقدس فلسطین از جمله مسجد الاقصی به خاندان هاشمی اردن داده شده و اردن متولی آن شناخته میشود.