اقتصادبین‌المللیادداشت راهبردی

کرونا و سال دشوار اقتصادی محور مقاومت

بیشتر کشورهای غرب آسیا در شرایط عادی وضعیت شکننده‏‌ای از نظر اقتصادی، سیاسی و امنیتی دارند و در تازه‏‌ترین گزارش «شاخص دولت‏‌های شکننده[۱]» بین وضعیت هشدار[۲] تا خطر[۳] قرار دارند. از نظر اقتصادی، کشورهای این منطقه وابسته به دو منبع درآمدی فروش نفت و گردشگری هستند. با کاهش کم‏‌سابقه قیمت نفت و رکود شدید گردشگری، که هر دو ناشی از همه‏‌گیری ویروس کرونا بوده است و البته هزینه‏‌های دیگری که کرونا بر اقتصادها تحمیل می‏‌کند (مانند هزینه‏‌های بهداشتی، افزایش بیکاری، تشدید فقر و…)، در سال ۱۳۹۹ برخی از کشورهای غرب آسیا از جمله کشورهای حوزه محور مقاومت با مشکلات و دشواری‏‌های اقتصادی بسیار جدی‏‌تر و کم‌‏سابقه‏‌ای مواجه خواهند شد. محور مقاومت در شرایط عادی و بدون همه‏‌گیری ویروس کرونا نیز در سال پیش رو شرایط اقتصادی با شرایط دشواری مواجه می‏‌شد، اما کرونا روند فشارها و سختی‏‌ها را تسریع و تشدید کرده است.  

تأثیر کاهش شدید قیمت نفت بر اقتصادهای ایران و عراق

در اثر همه‏‌گیری ویروس کرونا و البته تلاش دیرهنگام کشورهای نفتی برای کاهش میزان تولید نفت خود، از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون قیمت نفت حدود ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است و برای اولین بار از اوایل دهۀ ۲۰۰۰ به این سو، به زیر ۲۰ دلار رسیده است. حتی در بعضی جاها قیمت نفت به کمتر از ۱۰ دلار و قیمت‌های منفی نیز رسیده است. همه کشورهایی که بخش زیادی از درآمدهایشان از طریق فروش نفت تأمین می‏‌شود، از این اتفاق زیان می‌‏بینند. با این حال، برخی از این کشورها بیشتر با مشکل مواجه خواهند شد.

ایران تحت تأثیر تحریم‌‏های شدیدی از جانب دولت آمریکا قرار دارد و برخلاف برخی اظهارنظرها، کاملاً نیازمند درآمدهای نفتی است. در واقع، هرچند در دوسال اخیر تحت تأثیر تلا‏ش‏‌های دولت آمریکا برای به صفررساندن فروش نفت ایران، کاهش اساسی در میزان فروش نفت کشورمان رخ داده است، اما هنوز هم منابع حاصل از فروش نفت در اقتصاد و بودجه دولت اهمیت بسیار زیادی دارد. بر اساس برآورد کارشناسان اقتصادی، با توجه به سهم نفت در بودجه ۱۳۹۹ دولت ایران باید بتواند روزانه حداقل یک میلیون بشکه نفت با قیمت هر بشکه ۵۰ دلار به فروش برساند تا بتواند کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را تأمین کند. این در حالی است که در خوش‏بینانه‏‌ترین برآوردها نیز قیمت این منبع در سال جاری از ۴۰ دلار فراتر نخواهد بود. در چنین شرایطی، بعید است جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۹ بتواند روزانه حداقل یک میلیون بشکه نفت با قیمت ۵۰ دلار بفروشد یا بیش از یک میلیون بشکه با قیمت‏‌های کمتری بفروشد تا سهم فروش نفت در بودجه محقق شود.

این در حالی است که به دلیل شیوع کرونا در کشور، وضعیت پیچیده‏‌تر نیز شده است و بخش مهمی از منابع درآمدی پیش‌‏بینی‏‌شده در بودجه ۱۳۹۹ به‏‌ویژه در بخش مالیات ممکن است محقق نشوند. ضمن اینکه دولت ناچار است به کسب‏‌وکارهای آسیب‏‌پذیر نیز کمک کند و البته هزینه‏‌های بهداشتی قابل توجهی را نیز تقبل نماید. به‏‌نظر می‏‌رسد تحت فشار آمریکا، جمهوری اسلامی ایران امکان استفاده از تسهیلات نهادهای مالی بین‏‌المللی مانند صندوق بین‌‏المللی پول برای جبران بخشی از کمبودها را نیز نخواهد داشت.

در عراق، با وجود اینکه دولت این کشور مانند ایران تحت فشار تحریم نیست، اما با چالش‏‌های اساسی مواجه است. اقتصاد عراق کاملاً وابسته به فروش نفت است (بیش از ۹۰ درصد درآمدهای این کشور از محل فروش نفت تأمین می‏‌شود) و با کاهش شدیدی که در قیمت نفت رخ داده است، معضلات این کشور چند برابر خواهد شد. بودجه عراق بر مبنای قیمت حدود ۵۶ دلاری برای نفت بسته شده است. دولت عراق ۳ میلیون کارمند دارد که برای پرداخت ماهانه حقوق آنها نیاز به ۵ میلیارد دلار دارد. این در حالی است که با کاهش قیمت نفت به زیر ۲۰ دلار، بین ۲ تا ۳ میلیارد دلار از این ۵ میلیارد دلار قابل حصول نخواهد بود. همچنین، حدود ۱٫۵ میلیون نفر از نیروی کار عراق نیز در قالب قراردادهای پیمان‏کاری برای دولت این کشور کار می‌‏کنند و درآمدشان از سوی دولت تأمین می‌‏شود (در مجموع، حدود ۳۰ درصد نیروی کار عراق از دولت حقوق می‏‌گیرند). در ضمن، عراق از جمله کشورهای نفتی منطقه است که فاقد ذخایر ارزی و مالی قابل توجه برای جبران کاهش منابع درآمدی خود است.  

پیامدهای رکود گردشگری برای اقتصادهای لبنان، ایران و عراق

تنها کاهش قیمت نفت نیست که اقتصادهای منطقه را تحت تأثیر قرار می‌‏دهد. کرونا باعث بسته‌‏شدن مرزها و مناطق گردشگری و توقف یا حداقل کاهش خدمات به گردشگران در کشورهای مختلف شده است. گردشگری در این غرب آسیا تحت تأثیر ظهور و اقدامات گروه‏‌های تکفیری به‌‏ویژه داعش در سال‌‏های گذشته دچار رکود شده بود، اما در سال‏‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به شرایط رونق برگشته بود و تا قبل از شیوع کرونا، انتظار بهبود و رونق بیشتر این صنعت و درآمدهای آن برای کشورهای منطقه در سال‏‌های پیش‏ رو وجود داشت. اما حالا تحت تأثیر همه‌‏گیری کرونا، گردشگری در سراسر جهان دچار رکود اساسی شده است.

رکود گردشگری بر اقتصاد لبنان اثرات منفی جدی در پی دارد. در نیمه اول سال ۲۰۱۹ ارزش واردات لبنان ۱۰٫۱۴ میلیارد دلار و ارزش صادرات آن ۱٫۷۳ میلیارد دلار بوده؛ یعنی کسری تجاری این کشور برابر با ۸٫۴۱ میلیارد دلار بوده است. گردشگری یکی از منابع اصلی اقتصاد لبنان است. بر اساس پیش‌‏بینی آودیس گیدانیان، وزیر گردشگری لبنان در نیمه‏های سال ۲۰۱۹، درآمدهای حاصل از گردشگری برای لبنان در سال ۲۰۱۹ با رشدی حدود ۴۶ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۸، به بیش از ۷ میلیارد دلار خواهد رسید. همان‏طور که مشاهده می‏شود، درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم ناشی از گردشگری چند برابر کل صادرات کالا و خدمات لبنان در سال ۲۰۱۹ است.

لبنان علاوه بر رکود گردشگری، مشکلات جدی دیگری هم دارد. این کشور بیش از ۳۰ میلیارد دلار قروض خارجی دارد که سررسید ۱٫۲ میلیارد دلار آن فرارسیده است. حسان دیاب، نخست‏وزیر لبنان، اعلام کرده است که ذخایر ارزی لبنان به سطح بحرانی و خطرناکی رسیده است و کشورش نمی‏‌تواند قروض خود را پرداخت کند. ارزش حواله‏‌هایی که از خارج لبنان به‏‌ویژه توسط کارگران لبنانی در کشورهای دیگر در سال ۲۰۱۹ به اقتصاد لبنان تزریق شده، ۷٫۳ میلیارد دلار معادل ۱۲٫۵ درصد کل اقتصاد این کشور بوده است. پیش‌‏بینی‏‌ها بر آن است که در اثر همه‏‌گیری کرونا، این منبع درآمدی نیز به‏‌شدت در سال جاری کاهش پیدا خواهد کرد. این در حالی است که لبنان میزبان ۱٫۵ میلیون آواره سوری نیز است که این آوارگان هزینه‏‌های زیادی بر اقتصاد این کشور تحمیل کرده‌‏اند.

تلاش آمریکا برای اعمال فشار بر حزب‏‌الله که در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ تشدید شد، نیز مسئلۀ قابل توجهی برای اقتصاد لبنان است. فشار بر اقتصاد لبنان، تنها لبنانی‌‏ها را تحت تأثیر قرار نمی‏‌دهد، بلکه پیامدهای جدی برای حکومت سوریه نیز در پی خواهد داشت. اقتصاد سوریه از سه طریق به لبنان وابستگی زیادی دارد: ۱٫ لبنان بازاری برای کالاهای سوری است؛ ۲٫ پولی که کارگران سوری مقیم لبنان به سوریه می‏‌فرستند؛ و ۳٫ لبنان مرکزی مالی برای سرمایه و واردات سوری‏‌هاست. به دلیل همین وابستگی است که در سال ۲۰۱۹ و در پی وقوع اعتراضات و شورش‏‌ها در لبنان، ارزش پول سوریه نصف شد (از ۵۰۰ پوند سوریه در برابر یک دلار آمریکا به حدود ۱۰۰۰ پوند در برابر یک دلار). نمودار زیر که توسط «اکونومیست» تهیه شده است، ارتباط تنگاتنگ میان سقوط لیره لبنان با پوند سوریه در ماه‌‏های اوت، اکتبر و دسامبر را نشان می‏‌دهد.

در شرایط تحریم‏‌های شدید آمریکا و کاهش شدید ارزش پولی ملی ایران، گردشگری در ایران تقویت شده بود و می‌‏توانست بخشی از تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریم‏‌ها را کاهش دهد؛ که با همه‏‌گیری کرونا، این بخش نیز به‏‌شدت آسیب دیده است. حتی گردشگری داخلی که می‏‌توانست منجر به توزیع بیشتر درآمدها در سطح کشور شود، دچار رکود بی‏‌سابقه‏‌ای شده است. پیش‌‏بینی‌ها بر این است که تنها به دلیل کاهش گردشگری مذهبی در اثر کرونا، تولید ناخالص داخلی عراق حداقل ۵ درصد کاهش خواهد یافت.

نتیجه‌‏گیری

محور مقاومت در سال ۱۳۹۸ سال سختی را پشت سر گذاشت. با این حال، در سال ۱۳۹۹ با شرایط بسیار پیچیده‌‏تر و دشوارتری روبروست. جمهوری اسلامی ایران به‌‏عنوان «دولت مقاومت» (به تعبیر مقام معظم رهبری) و پشتیبان بازیگران و گروه‏‌های مقاومت، تحت فشارهای شدید تحریمی آمریکا و پیامدهای همه‌‏گیری ویروس کرونا، سال بسیار سختی پیش رو دارد. پس از خروج دولت ترامپ از برجام و بازگرداندن تحریم‏‌ها و اعمال تحریم‌‏های جدید، اقتصاد ایران در دو سال اخیر در مجموع حدود ۱۴ درصد رشد منفی را تجربه کرده و بر اساس ارزیابی صندوق بین‌‏المللی پول، در سال پیش رور نیز با رشدی منفی ۶ درصدی مواجه خواهد بود (در حالی که قبل از کرونا، پیش‏‌بینی این نهاد این بود که رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۰ به صفر درصد می‏‌رسد).

اقتصاد عراق به فروش نفت وابسته است و اگر برای مدت شش ماه قیمت نفت در سطوح پایین بماند، وضعیت این کشور بسیار وخیم خواهد شد. لبنان اوضاع شکننده‌‏تری نسبت به عراق دارد. در واقع، لبنان در شرایط عادی نیز امسال با وضعیت دشوار و حتی شاید ورشکستگی اقتصادی روبرو می‌‏شد و حالا با تحولات ناشی از کرونا، برخی معتقدند لبنان به وضعیتی دچار می‏‌شود که اوضاع ونزوئلا در برابر شرایط این کشور، عادی به ‏نظر برسد. اگر اقتصاد لبنان دچار فروپاشی شود، دولت سوریه نیز در وضعیت بسیار وخیم‌‏تری گرفتار خواهد شد؛ همچنان‏ که اگر اقتصاد عراق آسیب اساسی ببیند، اقتصاد ایران نیز با شرایط دشواری مواجه خواهد شد، چون عراق یکی از مقصدهای اصلی صادرات ایران در شرایط دشوار تحریم‏‌هاست و البته گردشگران عراقی نیز در سال‌‏های اخیر در جایگاه اول ورود گردشگران خارجی به ایران بوده‌‏اند و نقش مهمی در رونق گردشگری ایران داشته‌‏اند.

مهدی شاپوری / عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی

پانوشت‌ها؛


۱٫ Fragile State Index 2019

۲٫ Warning

۳٫ Alert

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا