تشکیل ناتوی عربی و موانع پیشرو
طرح تشکیل ارتش مشترک عربی، ریشهای ۷۰ ساله دارد، اما هنوز اجرایی نشده است. پس از وقوع قیامهای عربی در سال ۲۰۱۱ و ناکامی محور سازش به رهبری عربستان سعودی در براندازی نظام سوریه که در عمل به تقویت جایگاه منطقهای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت انجامید، موضوع تشکیل ارتش مشترک عربی بار دیگر مطرح شده است. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، این طرح با حمایت واشنگتن نیز همراه و «ناتوی عربی» از آن یاد شده است. اگرچه هنوز، ارتش مشترک عربی یا ناتوی عربی ایجاد نشده است، اما اخیراً ۷ کشور عربی در مصر رزمایشی برگزار کردند که نشاندهنده تلاش آنها برای محقق کردن این طرح است. در این نوشتار، ضمن بررسی مختصر تاریخچه و زمینه طرح تشکیل ارتش عربی، اهداف این طرح و همچنین موانع پیش روی آن بررسی میشود.
تاریخچه و زمینه طرح ایجاد ارتش عربی
طرح ایجاد ارتش عربی موضوع جدیدی نیست. این طرح در دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۹۰ و دهه دوم قرن ۲۱ مطرح شده است.
۱-در دهه ۱۹۵۰
در دهه ۱۹۵۰ در سوریه حزب بعث و در مصر نیز جمال عبدالناصر قدرت را در اختیار داشت. در عین حال، اعراب در سال ۱۹۴۸ در جنگ با اسرائیل و شکست خورده بودند و مصر نیز به رهبری جمال عبدالناصر در جنگ سال ۱۹۵۶ پیروزی بزرگی کسب کرده بود، اما تهدید اسرائیل را همچنان، خطر بزرگی برای امنیت جهان عرب میدانستند. از این رو، در سال ۱۹۵۸ میان سوریه و مصر اتحاد به وجود آمد و جمهوری عربی شکل گرفت، اما این اتحاد دوام چندانی نیاورد و تنها پس از سه سال از بین رفت و در عمل نیز ارتش عربی شکل نگرفت.
۲-در دهه ۱۹۹۰
در دهه ۱۹۹۰ بار دیگر ایده تشکیل ارتش عربی مطرح شد. تجاوز عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ سبب شد بار دیگر ایده تشکیل ارتش عربی به طور جدی مطرح شود، اما این بار نیز اختلافها میان کشورهای عربی سبب شد این ایده اجرایی نشود.
۳-دهه دوم قرن ۲۱
ایده تشکیل ارتش عربی برای بار سوم در دهه اول قرن ۲۱ و این بار در برابر جمهوری اسلامی ایران و تحت عنوان «ناتوی عربی» مطرح شد. این ایده در این مرحله در سه بازه زمانی مطرح شد. نخستین بار ایده تشکیل ارتش مشترک عربی در دیدار مارس ۲۰۱۵ عبدالفتاح السیسی با ملک سلمان توسط رئیسجمهوری مصر مطرح شد. این ایده در نشست سران کشورهای عضو اتحادیه عرب در شرمالشیخ در مارس ۲۰۱۵ نیز طرح شد و سران شرکتکننده درباره تشکیل ارتش مشترک عربی به توافق رسیدند، اما در همین زمان این ایده با مخالفت برخی از کشورهای عضو اتحادیه عرب از جمله عراق مواجه شد.
سفر ماه مه ۲۰۱۸ دونالد ترامپ به ریاض دومین بازه زمانی بود که ایده تشکیل ارتش عربی در قالب طرح «ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریسم» طرح شد، اما این بار اختلافهایی که بلافاصله میان قطر و چهار کشور عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر به وجود آمد، سبب شد اهداف نشست سال ۲۰۱۸ ریاض تأمین نشود و بار دیگر تردیدهای جدی در خصوص تشکیل ارتش عربی به وجود آید. سومین بار نیز ایده تشکیل ارتش عربی در مارس ۲۰۱۸ توسط دونالد ترامپ مطرح شد. ترامپ صریحاً اعلام کرد که آمریکا نظامیان خود را از سوریه خارج خواهد کرد، مگر اینکه کشورهای عربی هزینه حضور نظامیان آمریکایی را در سوریه پرداخت کنند. بر همین اساس، این ایده مطرح شد که دونالد ترامپ درصدد تشکیل ارتش عربی و جایگزین کردن آن با نظامیان آمریکایی در سوریه است. در واقع، ترامپ درصدد است با تشکیل ارتش منطقهای و جایگزین، هزینههای حضور نظامی آمریکا را در خاورمیانه کاهش دهد.
اهداف طرح ایجاد ناتوی عربی
طرح جدید ارتش عربی متشکل از نیروهای نظامی ۸ کشور عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، عمان، قطر، مصر و اردن خواهد بود. نکته مهم در خصوص طرح تشکیل ارتش عربی در این مرحله این است که این مرحله دو تفاوت عمده با دو مرحله قبل دارد.
نخست اینکه، ایده تشکیل ارتش مشترک عربی در این مرحله، بر خلاف دو مرحله قبلی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰، بیش از آنکه طرحی عربی باشد طرحی آمریکایی است. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا این طرح را «اتحاد استراتژیک خاورمیانه» توصیف و «ناتوی عربی» نامید.
دوم اینکه؛ تحقق ارتش مشترک عربی در این مرحله نه تنها نگرانی اسرائیل را برنخواهد انگیخت، بلکه به دلیل جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه موجب خرسندی تلآویو خواهد شد؛ زیرا کشورهای عربی مجبورند در فرآیند ایجاد چنین ارتشی به امنیت اسرائیل توجه کنند. در واقع، بدون آنکه در شکلدهی ارتش عربی کسی از اسرائیل دعوت کرده باشد، اسرائیلیها سهم بالایی در آن خواهند داشت. از این رو اسرائیل مخالفتی با تشکیل ارتش عربی ندارد، زیرا مقابله با ایران و متحدان ایران بخشی از سیاست منطقهای آن است.
مهمترین و اصلیترین هدف طرح ناتوی عربی، مقابله با جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقهای آن است. روزنامه اکونومیست در تحلیلی در این خصوص نوشت: «اهداف اعلامی از ایجاد ارتش مستقل عربی مبارزه با تروریسم و پایان دادن به بحران سوریه است اما هدف واقعی آنها متوقف کردن فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران است.» دولت آمریکا برای محققکردن ایده ارتش مشترک عربی تلاش زیادی انجام میدهد و سعی دارد مانع شکست این ایده شود. بر همین اساس، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا روز ۲۸ سپتامبر در نیویورک و در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد با وزرای خارجه شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به علاوه وزرای خارجه مصر و اردن دیدار و درباره ضرورت تشکیل ارتش مشترک عربی گفتگو کرد.
اگرچه هدف اصلی طرح تشکیل ناتوی عربی، مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در منطقه است، اما این طرح اهداف مهم دیگری نیز دارد که برخی از اهداف این طرح عبارتند از:
- ابزاری در دست کشورهای ثروتمند عربی به ویژه عربستان خواهد بود.
- حفظ دیکتاتورهای عرب در برابر حوادثی مانند بیداری اسلامی.
- تقابل میدانی با نیروهای محور مقاومت مانند آن چه در یمن در جریان است.
- ایجاد شکافهای مذهبی و دامن زدن به تقابل شیعی- سنی در منطقه.
موانع تشکیل ناتوی عربی
اگرچه اعضای سرمایهدار شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا و اسرائیل از حامیان طرح تشکیل ناتوی عربی هستند، اما این طرح با موانع مهمی برای اجراییشدن مواجه است که برخی از مهمترین این موانع عبارت است از:
۱-اساساً نهادگرایی در جهان عرب به علل مختلف، موفق نبوده است و نهادهای عربی عمدتاً، نهادهایی با عملکردی نمایشی و روبنایی هستند. به نظر میرسد که ایده تشکیل ناتوی عربی نیز از یک سو راه درازی تا اجرایی شدن دارد و از سوی دیگر فعالیت آن به صرفاً انجام برخی رزمایشهای مشترک محدود خواهد شد. در همین راستا، رزمایش مشترک نظامی تحت عنوان «سپر عرب ۱» با شرکت نیروهای زمینی، هوایی، پدافند هوایی و نیروهای ویژه کشورهای مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، کویت، بحرین و مراکش و با مشارکت لبنان به عنوان ناظر از روز ۴ نوامبر به مدت ۱۲ روز در پایگاه محمد نجیب در مصر برگزار شد.
۲-جهان عرب بیش از هر زمان دیگری در وضعیت «دوگانگی یا دوقطبی» قرار دارد. اختلافها میان قطر و چهار کشور عربستان، مصر، بحرین و امارات وارد هجدهمین ماه خود شده است و هنوز چشمانداز مشخصی برای پایان یافتن این اختلافها دیده نمیشود. در همین راستا، در حالی که شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در طرح آمریکا باید از اعضای ناتوی عربی باشند، قطر و عمان در رزمایش «سپر عرب ۱» که در مصر برگزار شد، مشارکت نداشتهاند و به جای این دو کشور از دو کشور مراکش و لبنان برای حضور در این مشارکت دعوت شد، در حالی که در لبنان به لحاظ نظامی، حزبالله لبنان جایگاهی مهم و حتی فراتر از ارتش این کشور دارد. در واقع، لبنان در حالی به عنوان عضو ناظر در رزمایش «سپر عربی ۱» مشارکت کرد که یکی از اهداف تشکیل ارتش مشترک عربی، مقابله با نفوذ منطقهای حزبالله لبنان است.
۳-به لحاظ سیاسی نیز اختلافهای سیاسی در میان ۸ کشوری که اعضای ناتوی عربی را تشکیل میدهند، دیده میشود. این اختلاف به خصوص درباره رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور آشکار وجود دارد. سه کشور قطر، عمان و کویت روابط مسالمتآمیزی با جمهوری اسلامی داشته و سعی در گسترش این روابط نیز دارند، مصر و اردن نیز تمایلی با تنش با جمهوری اسلامی ایران ندارند، اما عربستان سعودی، امارات و بحرین روابط رسمی خود را با جمهوری اسلامی قطع کرده و سطح روابطشان با جمهوری اسلامی ایران از «رقابت» به «خصومت» کاهش یافته است.
۴-مانع دیگر درباره تشکیل ناتوی عربی نگرانیهایی است که در جهان عرب در خصوص سیاست منطقهای عربستان سعودی به وجود آمده و برخی از کشورهای عربی، عربستان سعودی را «نیرویی مداخلهگر در امور داخلی خود» میدانند که این نگاه به ویژه نزد قطر و کویت وجود دارد، به نحوی که تنش در روابط قطر و عمان با عربستان سعودی افزایش یافته است.
۵-تجربه ائتلاف علیه یمن که در نهایت به وقوع بحران انسانی در یمن منجر شد نیز سبب افزایش بدبینی به طرح ناتوی عربی و همچنین تقویت این ایده میشود که تشکیل ارتشی که عربستان سعودی یکی از قطبهای آن خواهد بود در عمل منجر به افزایش بیسامانی سیاسی و هرج و مرج امنیتی در منطقه میشود.
۶-ساختار ژئوپلیتیکی و راهبردی منطقه غرب آسیا به گونهای است که الگوهای رفتاری، کشورهای این منطقه را در بهترین حالت به سمت رقابت میکشاند نه وحدت. (مانند رقابت اعضای شورای همکاری خلیج فارس) این رقابت اکنون نیز میان عربستان سعودی و مصر درباره تشکیل ناتوی عربی دیده میشود زیرا عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر تلاش دارد در رقابت با ملک سلمان، پادشاه عربستان، ایده اولیه طرح ناتوی عربی را از آنِ خود کند.
۷-موضوع دیگر این است که ناتوی عربی به عنوان نهادی در خدمت منافع دولتهای سُنّی تنها متوجه تقابل با ایران نخواهد بود بلکه شیعیان شرق شبهجزیره عربستان و لبنان و اکثریت مردم عراق نیز از جانب آن احساس خطر خواهند کرد و این طرح عملاً سبب تشدید فرقهگرایی در خاورمیانه خواهد شد.
نتیجهگیری
واقعیت این است که طرح تشکیل ارتش مشترک عربی بیش از آن که ناشی از نیاز جهان عرب برای مقابله با تهدیدهای خارجی باشد، ناشی از رقابت مصر با عربستان سعودی، طرحهای بلندپروازانه عربستان سعودی برای سرپوش گذاشتن بر روی شکستهای خود در منطقه و به خصوص ناشی از تغییر محیط خاورمیانه و تکثیر مدل حزبالله در کشورهایی نظیر عراق و یمن است که عربستان و در عین حال اسرائیل آنرا تهدید علیه امنیت و جایگاه منطقهای خود میدانند.
در حالی که اسرائیل جایگاهی در طرح ناتوی عربی ندارد، اما از این طرح حمایت میکند زیرا از یک سو، این طرح ماهیت ضد ایرانی دارد و ایران، دشمن و تهدید اصلی اسرائیل است و از سوی دیگر، این طرح با مدیریت آمریکا که همواره منافع اسرائیل را در نظر دارد، پیگیری میشود. در واقع، میان تشکیل ناتوی عربی و عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، ارتباط مستقیمی وجود دارد.
اگرچه رزمایشهای مشترکی میان ارتشهای عربی با هدف زمینهچینی برای رسمیتبخشیدن به ارتش یا ناتوی عربی برگزار شد که از جمله میتوان به رزمایش اخیر ۷ کشور عربی در مصر اشاره کرد، با این حال، وجود موانع متعدد به خصوص اختلافهای آشکار سیاسی امکان تحقق ایده ناتوی عربی یا ارتش عربی را دست کم در کوتاهمدت، تضعیف میکند.
سید رضی عمادی- دکترای روابط بینالملل