دکتر وحیده احمدی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی لبنان در ماه گذشته، یکی از تحولات مهم سیاسی خود را پشت سر گذاشت. پس از گذشت دو سال و نیم از خالی بودن پست ریاست جمهوری در این کشور، میشل عون از سوی مجلس نمایندگان این کشور راهی کاخ بعبدا شد و خلاء قدرت به صورت رسمی به پایان رسید. رئیس فراکسیون تغییر و اصلاح در شرایطی توانست اجماع جریانهای مختلف لبنان را به دست آورد که فضای سیاسی این کشور بر خلاف گذشته به سوی سازماندهی اقتدار جدید تمایل نشان میداد. اختلافها و شکافهای داخلی جریانهای سیاسی که پس از اتمام دوره میشل سلیمان رئیس جمهور سابق در سال 2014، امکان انتخاب رئیس جمهور را سد کرده بود، به تدریج به سمت همگرایی نسبی برای انتخاب رئیس جمهور جدید سوق یافت. ضرورت سازماندهی جدید نیروهای سیاسی، نیاز به تشکیل کابینه جدید و در مجموع تقویت ساختار سیاسی لبنان، در بستر اوضاع ناآرام منطقه و همسایگان این کشور، از مهمترین دلایلی بود که این همگرایی را ضروری ساخته بود. ضمن آنکه چشمانداز دستیابی به قدرت بیشتر و مستحکمتر برای جریانهای مختلف سیاسی در سایه ثبات در ساختار حکومت، معنا پیدا میکرد؛ موضوعی که به نظر میآید حتی جریان 14 مارس را نیز ناگزیر به همراهی با گروهها و جریانهای دیگر نمود. با وجود این، انتخابات ریاست جمهوری و نیز تحولات پس از آن در لبنان علاوه بر نیاز به ثبات حکومت، از دو منظر داخلی و خارجی حائز اهمیت بود و توجه تحلیلگران این حوزه را جلب کرد. حمایت قاطع حزب الله از میشل عون، که در مواضع مختلف سید حسن نصرالله، بارها مورد تأکید قرار گرفت و در فراکسیون پارلمانی آن یعنی وفاداری به مقاومت، در عمل متجلی شد، در بعد داخلی رویدادی قابل ملاحظه در ساختار سیاسی لبنان بود. هوشمندی حزب الله درانتخاب فردی که بتواند اجماع جریانهای مختلف را به دست آورد و نیز رایزنیهای نتیجهبخش با مخالفان خود به گونه ای که سعد حریری رئیس جریان 14 مارس را نیز همسو با انتخاب خود نمود، نشان از قدرت چانهزنی و نیز وجود نقشه راه تقریباً شفاف برای ترسیم گامهای آینده در سیاست لبنان بود. این در حالی است که حزب الله، در بدهبستانهای سیاسی، مواضع خود را هم در مقابل متحدان و هم در برابر مخالفان حفظ کرده است. سخنرانی دبیرکل حزب الله قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور در مورد تداوم حمایت از میشل عون، به رغم مخالفت متحد خود، نبیه بری رئیس جنبش امل و همچنین تأکید بر اینکه موافقت با انتخاب سعد حریری به عنوان نخست وزیر، نافی مخالفتهای احتمالی با سیاستهای وی نخواهد بود، از سویی اعتماد سایر گروههای سیاسی را به تصمیم حزب الله ارتقا داد و از سوی دیگر بر تصمیمات و رویکردهای مستقل حزب الله در عرصه سیاسی همانند عرصه نظامی صحه گذارد. ضمن اینکه انتخاب میشل عون به عنوان فرد مورد حمایت حزب الله، نشان از جایگاه قابل ملاحظه این جریان در نظام سیاسی لبنان داشت؛ مسئلهای که از نگاه بازیگران فرامنطقهای و نیز منطقهای دور نخواهد ماند. علاوه بر ابعاد مهم داخلی، انتخاب رئیس جمهور لبنان ابعاد خارجی جالب توجهی را رقم زد. همسویی فراکسیون مستقبل سعد حریری که همواره مورد حمایت عربستان بوده است و به نوعی نماینده ملاحظات و سیاستهای ریاض شناخته میشود با انتخاب فرد مورد نظر حزب الله، این فرضیه را در اذهان به وجود آورد که تشکیل دولت در لبنان، حاصل تفاهم بازیگران مهم منطقهای یعنی ایران و عربستان بوده است. اگرچه طرح مسائلی از قبیل اینکه لبنان در حال حاضر برای عربستان در اولویت نبوده و نیز حمایتهای این کشور از مهره خود یعنی حریری در پایینترین حد خود قرار دارد، در برخی تحلیلها بازتاب داده می شود، اما آنچه مسلم است آنکه تحولات جدید لبنان، بدون رضایت نسبی تهران و ریاض نمیتوانست موفقیتآمیز باشد. در واقع، حتی اگر عربستان به اجبار و با یک رویکرد حداقلگرایانه با گزینه مورد حمایت حزب الله و ایران همسو شده باشد، این تجربه موفق میتواند یک کلید راهبردی برای سایر مسائل منطقه به حساب آید. تأکید جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه مسائل کنونی تنها به دست نخبگان سیاسی منطقهای قابل حل خواهد بود و قدرتها و بازیگران فرامنطقهای باید از تصمیمات راهبردی منطقهای دور نگاه داشته باشند و یا دست کم از سهم حداقلی برخوردار باشند، در مسئله لبنان به روشنی به اثبات رسید. علاوه بر این، حل و فصل موفقیتآمیز مسئله لبنان به واسطه تنها بازیگران منطقه ای، مؤید یکی دیگر از مسائل مهمی بود که دنیای امروز و به ویژه مسائل خاورمیانه بدون توجه به آن با موانع بسیار مواجه خواهد شد. نهادینهشدن بازی با حاصل جمع غیر صفر که بارها مورد تأکید وزیر امور خارجه ایران نیز قرار گرفته، از سوی کشورهایی همچون عربستان که در تلاشی نافرجام به دنبال بیرون راندن ایران از رقابت های منطقهای و یکهتازی در موضوعات مختلف است، میتواند در حل و فصل چالشها و گرههای کنونی منطقه راهگشا باشد.