سید حسن حسینی[۱]
“امید بخش”و “مسئله محور” میتواند توصیفی نسبتاً واقعی از کلیت فیلمهای چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر باشد. فیلمهای سوژه محور یا مسئله محور را میتوان به سه بخش فیلمهای Reactive (واکنشگر) ، Proactive(کنشگر) و Predictive (پیش نگر )تقسیم کرد .
با توجه به این دسته بندی اکثریت فیلمهای جشنواره چهل و یکم را میتوان در دسته فیلمهای واکنشگر جای داد.
فیلمهای واکنشگر یا انفعالی فیلمهایی است که به مسائل و رخدادهای گذشته پرداخته و در جهت روایت کردن، پاسخ دادن و گاهی اوقات توجیه مسائل برمی آیند. بر خلاف فیلمهای کنشگر که به دوران حال پرداخته و به دنبال مسئله یابی در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و یا اقتصادی است؛ مسائلی که جامعه با آنها دست به گریبان است. در حوزه سینمای واکنشگر و کنشگر، اولین گام شناخت مسائل اولویت دار جامعه است. افکارسنجی پژوهشگاهها و مؤسسات نظرسنجی در خصوص دغدغهها و مسائل عینی و ذهنی مردم و اختصاص سهمی متناسب در رسانهها از جمله سینما به این مسائل پیش نیاز این فرایند است.
سینمای ایران برای پیش نگر شدن یعنی آینده پژوهی و پیش بینی مسائل آینده و پرداختن به آنها در مضامین فیلمها، مسیر طولانی را در پیش دارد که البته نیازمند آینده پژوهی پژوهشگران و گفتمان سازی نتایج آن و به تبع آن تغذیه نتایج آن در فیلمهای سینمایی است. اتفاقی که در سینمای آمریکا از دهههای گذشته رخ داده است.
برای مثال، تا قبل از سال ۲۰۲۰ و اعتراض گسترده سیاه پوستان در ایالات متحده بخشی از فیلمهای مهم هالیوود که در جشنوارههای مهم آمریکا همچون اسکار و گلدن گلوب جزو نامزدهای دریافت جایزه قلمداد شده به مسئله سیاه پوستان و تبعیض صورت گرفته علیه آنان اختصاص یافته است. فیلمهایی همچون جنگجوی آزاد شده، دوازده سال بردگی، کتاب سبز، برو بیرون، پلنگ سیاه، در گل مانده و … جزو فیلمهایی هستند که به مسائل سیاه پوستان در جامعه آمریکا میپردازند. سوپاپ اطمینانی که سینمای آمریکا در این خصوص ایجاد کرد موجب گردید حجم بحران ایجاد شده در سال ۲۰۲۰ کاهش یابد و این یکی از کارکردهای سینمای هالیوود است. یا پرداختن به رخدادهایی همچون فروریختن برجهای دوقلو در یازده سپتامبر، انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور ایالات متحده و حتی بیماری کرونا در فیلمهای هالیوودی قبل از وقوع آنها از جمله نمونههای گفتمان سازی، تداعی سازی، آشناسازی و اقناع افکار عمومی در خصوص رخدادها و پدیدههایی است که قرار است در آینده رخ دهد. اگر صدای مخاطب در تصویر سینما و به طورکلی رسانه شنیده نشود در کف خیابان شنیده خواهد شد و این گزارهای است که سیاست مداران و دستگاههای امنیتی ایالات متحده بر آن واقف بوده و آینده نگری آنان نسبت به معضلات و مسائلی همچون مسائل سیاه پوستان موجب شده قبل از وقوع بحرانهای اجتماعی و سیاسی با شناخت پدیدهها و مسائل اجتماعی و پرداختن به آنها در رسانه به ویژه سینما، از وقوع بحران جلوگیری کرده یا حجم آن را کاهش دهند. درست بالعکس رسانههای داخلی در ایران به جای گفتمان سازی، نهادینه سازی گفتمان و در نهایت ساختارسازی برای پیاده سازی گفتمان، علاج واقعه را بعد از وقوع میدانند. در خصوص وقایعی همچون گشت ارشاد، فروریختن متروپل در آبادان و بسیاری از رخدادهای دیگری که موجب ایجاد بحران در جامعه شده رسانههای ایرانی به جای پرداختن به مسائل مربوطه و انعکاس صدای مردم قبل از اجرای طرح یا وقوع حادثه، یا به توجیه ماجرا پرداخته و در صدد کاهش تبعات و آثار سیاسی مخرب بحرانها هستند و یا آنکه به جای کاهش آلام مخاطب با رویکردهای انتقادی افراطی، بر پیامدهای بحرانساز آن دامن میزنند.
برخی از فیلمهای جشنواره چهل و یکم نیز مصداق این ماجرا هستند. فیلمهای “سینما متروپل” و” گلهای باوارده” که هر دو در آبادان روایت شده و به ترتیب به موضوع کارکرد سینما متروپل در زمان جنگ و حفاظت از پالایشگاه آبادان در دوران جنگ میپردازند نیز احتمالاً در پاسخ به واقعه فروریختن برجهای متروپل در آبادان ساخته شدهاند. سینما متروپلی که چندین سال پیش تخریب شده و برجهای متروپل که چندی پیش فروریخت به جای آن ساخته میشود. فیلم سینما متروپل که میتوان آن را بهترین و مهمترین فیلم جشنواره امسال دانست، نهیبی است بر هویت زدایی در جامعه ایرانی؛ هر چند رویکرد اصلی فیلم همچنان واکنشی و انفعالی است.
دو فیلم نیز با موضوع سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در جشنواره حضور داشتند(سرهنگ ثریا و اتاقک گلی) که جزو بهترین فیلمهای جشنواره بوده و هم در انتخاب سوژه و هم در پرداخت آن تا حدود زیادی موفق بودند لیکن مسئله اینجاست که در میان انبوه مسائل امنیتی و دارای اولویت، پرداختن به این سوژهها چه نسبتی با دغدغههای مخاطب امروز دارد؟
از معدود فیلمهای کنشگر در جشنواره چهل و یکم که یکی از بهترین فیلمهای جشنواره نیز قلمداد شده، فیلم “در آغوش درخت” است. فیلمی با محوریت خانواده ایرانی که در آن موضوع طلاق به چالش کشیده میشود. مسئلهای اپیدمیک در جامعه ایرانی که موضوع دیروز، امروز و احتمالاً فردای جامعه است.
اما تنها فیلم پیشنگر و آوانگارد در جشنواره، تنها انیمیشن حاضر در بخش مسابقه جشنواره بود؛ انیمیشن” بچه زرنگ” که هم در فرم و هم در مضمون نگاهی آینده نگر دارد. پرداختن به موضوع هویت ملی و مذهبی با روایتی بدیع و نوآورانه و نیز پرداختن به زیست بوم فرهنگی و محیط زیستی ایران از نکات قابل توجه در این پویانمایی است.
با این وجود عدم پرداخت شایسته به موضوع هویت ملی که به تعبیری مهمترین مسئله چالش برانگیز پیش روی جامعه ایرانی است از نکات قابل توجه در جشنواره است. هرچند در بخشهایی از فیلمهای “سینمامتروپل”، “اتاقک گلی” و “هوک” به این موضوع توجه شده اما سهم اندک بازنمایی آن در سینمای آینده ایران نشان دهنده عدم توجه مدیران فرهنگی به این موضوع است.
فیلمهای “کت چرمی” و “آنها مرا دوست داشتند” نیز به ناکارآمدی ساختارهای حاکمیتی و امنیتی در مقابله با فساد پرداختهاند، هر چند در پرداختن به این موضوع نیز دچار نگاه کلیشهای و تصورات قالبی غلط نسبت به ساز وکارهای اجرایی حاکم هستند. بنابراین نقد آنها نسبت به ساختارهای حاکمیتی، نقدی غیرواقع گرایانه و کم اثر است. همان مسئلهای که فیلم “جنگل پرتقال” و “استاد” که در خصوص مسائل مربوط به زنان است نیز دچار آن هستند؛ مسائلی واپس گرایانه و عقب مانده در حوزه زنان که نسبتی با مطالبات واقعی امروز زنان ایرانی ندارد.
در جشنوارهٔ امسال فیلمهایی با مضامین اجتماعی همچون “روایت ناتمام سیما”، “عطرآلود”،” وابل” و “یادگار جنوب” نیز وجود دارد که به طرح مسائلی میپردازد که دغدغه مخاطب ایرانی نیست و مهمترین مسئله اجتماعی ایران یعنی کاهش سرمایه اجتماعی و مهمترین رکن آن یعنی اعتماد در هیچ یک از فیلمهای جشنواره چهل و یکم جایگاهی ندارد.
فیلم سینمایی “غریب” که به روایت زندگی و عملکرد شهید محمد بروجردی در دوران حضورش در کردستان میپردازد نیز تأکید بر بازگشت به خویشتن دارد. ترسیم شمایل یک اسطوره و قهرمان که مقایسه آن در ذهن مخاطب با افراد جایگزینی که اکنون در ساختار قدرت حضور دارند دوگانگی میان آرمان و واقعیت را پررنگتر میسازد.
در نهایت اولویت بخشی بر مسائل حاکمیتی به جای مسائل عمومی و نیز پرداختن به آندسته از مسائل عمومی که اولویت چندانی برای مخاطب نداشته یکی از مهمترین ویژگیهای مطرح در فیلمهای جشنواره چهل و یکم است.
بنابراین برایند حاصل از ارزیابی فیلمهای جشنواره چهل و یکم نشان میدهد که در حوزه سینما نیز هرچند گامهای رو به جلویی برای کنش فعالانه در مواجهه با پدیدهها برداشته شده اما همچنان رویکرد واکنشی و منفعل در برخورد با پدیدههای اجتماعی و سیاسی، بر سیاست گذاری دستگاهها و ساختارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سینما استیلا دارد. آنها همچنان نگاهشان رو به گذشته بوده و در جهت پاسخ دهی به رخدادها، حوادث و بحرانهای گذشته اهتمام ورزیده و از درک رخدادهای آتی و پرداختن به آن عاجزند یا سربازمیزنند.
[۱] دانش آموخته دکتری علوم ارتباطات