انتخابات کنست در رژیم صهیونیستی و چالشهای آن
انتخابات کنست در رژیم صهیونیستی در اواخر شهریور با هدف تشکیل دولت این رژیم یک بار دیگر برگزار شد. این انتخابات تلاش برای به سرانجامرساندن انتخابات ناکام در فروردینماه بود که بر اساس آن حزب لیکود نتوانست کرسی لازم برای تشکیل دولت را طی ائتلاف با سایر احزاب به دست آورد.
در رقابتهای انتخاباتی رژیم صهیونیستی که به انتخابات نافرجام فروردینماه منجر شد، علاوه بر احزاب سابق یعنی لیکود و رقیبِ تقریباً بازنده آن یعنی کارگر، چند حزب جدید در عرصه سیاسی این رژیم سر برآورده بودند: «امنیت –یا پایداری- برای اسرائیل» به رهبری بنی گانتس رئیس اسبق ستاد ارتش این رژیم؛ حزب «تیلیم» که مخفف «جنبش قومی همگانی» است به رهبری موشه یعلون وزیر سابق جنگ این رژیم و حزب «راست جدید» به رهبری دو وزیر دولت نتانیاهو یعنی نفتالی بنت وزیر آموزش که در سودای عهدهداری وزارت دفاع به دلیل مخالفت نتانیاهو ناکام ماند و همحزبی وی، آیلد شاکیت وزیر سابق دادگستری[۱].
با توجه به آنکه در میان جریانهای راستگرا، اراده برای کنارزدن بنیامین نتانیاهو در مقایسه با دورههای قبل، چشمگیرتر شده بود، احزاب راست همچون حزب «پایداری برای اسرائیل» برای بهدستآوردن آرای بیشتر با احزاب میانهرویی همچون «یشعاتید» به رهبری یائیر لاپید و نیز «جنبش قومی همگانی» به رهبری موشه یعلون ائتلافی با عنوان آبی و سفید را ایجاد کردند.
رهبران حزب ائتلافی آبی و سفید در سخنرانیهای خود، وعدههای چشمگیرتری به دروزیها و عربهای ۴۸ داده، شهرکها و بلندیهای جولان را بخش جداییناپذیر اسرائیل دانسته و همانند نتانیاهو، برای اثبات خود در میان ساکنان این رژیم، به ایران، حزبالله و حماس تاخته و اعلام کردند که هیچ تهدیدی را از جانب آنها تحمل نمیکنند.
این شعارها به معنای آن بود که سرکردگی نتانیاهو در ایجاد فضای امنیتی و بهرهگیری از این فضا به پایان رسیده و حزب راستگرای رقیب، همان شعارهای نتانیاهو را سر داده است با این تفاوت که در مقایسه با نتانیاهو که با پرونده سنگین فساد مالی روبرو بوده و اعتماد ساکنان این رژیم را تا حدودی از دست داده، موجهتر و قابل اعتمادتر بودند. با این همه، حزب لیکود که در نظرسنجیها نیز گوی سبقت از احزاب رقیب اعم از آبی و سفید را با اختلاف اندک ربوده بود، توانست در نهایت با یک کرسی اضافهتر از آبی و سفید، یعنی ۳۶ در مقابل ۳۵ کرسی، رهبر خود یعنی بنیامین نتانیاهو را کاندیدای نخست برای تشکیل کابینه سازد.
با اینکه آویگدور لیبرمن رهبر حزب ملیگرای افراطی «اسرائیل خانه ما»، در نخستین مواضع خود، بر ائتلاف با لیکود تأکید داشت و حزب آبی و سفید را ناتوان از تشکیل دولت باثبات دانسته بود اما با تغییر مواضع خود و خودداری از ائتلاف با نتانیاهو به دلیل مخالفتها و اختلاف دیدگاههای ملیگرایانهاش با دیدگاههای مذهبی حریدیها و اولتراارتدوکسها، نتیجه انتخابات فروردینماه را بر هم زد و از تشکیل دولت ممانعت کرد. از این رو تناقض درونی احزاب افراطگرای صهیونیست، تشکیل یکی از راستگراترین دولتهای رژیم صهیونیستی را بر باد داد و انتخابات دوبارهای را در شهریور بر این رژیم تحمیل کرد.
نتایج انتخابات شهریورماه و آرایش احزاب
انتخابات دوباره کنست که در روزهای آخر شهریورماه برگزار شد، نتایج ناامیدکنندهای را برای حزب پیروز قبل یعنی لیکود که از سال ۲۰۰۶، کرسی ساختار سیاسی این رژیم را بر عهده دارد، رقم زده است. حزب آبی و سفید با دستیابی به ۳۳ کرسی (دو کرسی از انتخابات قبل کمتر) کنست در مرتبه نخست قرار گرفته و پس از آن حزب لیکود با دستیابی به ۳۲ کرسی (شش کرسی از انتخابات قبل کمتر) در مرتبه دوم قرار دارد.
بدین شکل حزب لیکود که در انتخابات نافرجام فروردین گذشته توانسته بود با تعداد اندک رأی بیشتری که کسب کرده بود، ادعای پیروزی در انتخابات را داشته باشد، در انتخابات شهریورماه به سمت شکست از رقیب خود یعنی آبی و سفید رفته است. هرچند کرسیهای ازدسترفته دو حزب یادشده که به معنای ریزش آرای آنان است، ادعای پیروزی برای هر دو را بیاعتبار کرده است.
در انتخابات شهریور، حزب ائتلافی «فهرست مشترک» که احزاب عربی «بلد»، «تعال»، «حداش» و «فهرست مشترک عربها» را در برگرفته است، با کسب ۱۳ کرسی در مرتبه سوم قرار گرفته است. این ائتلاف سومین ائتلاف بزرگ کنست از سال ۲۰۱۵ به بعد بوده و در حدود ۸۲درصد از آرای عربهای ۴۸ را به خود اختصاص داده است. ائتلاف «فهرست مشترک عربها» با مطالبات مشخصی در انتخابات شرکت کردند. آنها خواستار لغو قانون «کامینیتس»[۲] هستند که بر اساس آن مجازات برای ساخت و ساز غیرقانونی افزایش پیدا کرده است؛ موضوعی که عربها به دلیل دشورایهای مجوزهای ساختمانی بسیار با آن روبرو هستند.
نگرانی در مورد روند فراگیر جرم و خشونت و انفعال و ناکارامدی پلیس در ممانعت از آن، هزینه ناعادلانه آموزش برای دانشآموزان عرب و ناعدالتی در قبال خدمات و زیرساختها در جامعه عرب از مهمترین مطالباتی است که نمایندگان عرب کنست آنها را نمایندگی میکنند. علاوه بر احزاب عرب، ائتلافهای دیگری به امید دستیابی به رأی بیشتر در میان احزاب دیگر نیز روی داد. حزب کار با حزب گشر (پل) ائتلاف کرد، حزب «یامینا» از ائتلاف احزاب شکستخورده راست جدید، خانه یهود و حب اتحاد راست یا تکوما تشکیل شد و میرتز در ائتلاف «اتحاد دموکراتیک» با حضور حزب سبز و حزب دموکراتیک اسرائیل منحل شد.
جدول زیر نتایج کامل به دست آمده و ویژگی احزاب واردشده در انتخابات بیست و یکم کنست در فروردینماه و نیز نتایج انتخابات بیست و دوم کنست را به ترتیب کرسیها نشان میدهد.
نام حزب |
جناح |
ویژگیها | رئیس حزب | تعداد کرسیها در کنست بیست و یکم | تعداد کرسیها در کنست بیست و دوم |
لیکود | میانه راست سکولار | تأکید بر مسائل امنیتی داخلی و خارجی- الحاق شهرکهای کرانه باختری- |
بنیامین نتانیاهو |
۳۶ |
۳۲ |
آبی و سفید (پایداری برای اسرائیل، یشعاتید، تیلیم) | ائتلافی از احزاب راست میانه «پایداری برای اسرائیل» و «جنبش قومی همگانی» و حزب چپ یشآتید | دولت پاک- صلح- امنیت |
بنی گانتس |
۳۵ |
۳۳ |
شاس | راست افراطی مذهبی | دریافت بودجه بیشتر و حفظ مزایای آنها همچون نرفتن به
سربازی |
آریه درعی |
۸ |
۹ |
اتحاد یهودی تورات | راست افراطی مذهبی | دریافت بودجه بیشتر و حفظ مزایای آنها همچون نرفتن به سربازی |
یعکوف لیتزمان |
۷ |
۷ |
کار | چپ سکولار | اصلاحات اقتصادی و اجتماعی- صلح با فلسطینیها از طریق راهحل دودولتی |
آوی گابای |
۶
|
۶ |
کار -گشر[۳] | تأکید بر دموکراسی اجتماعی و سیستم مالیاتی پیشرفته |
عمیر پرتص و اورلی لوی |
|||
حداش تعال | حزب عربی با گرایشهای سوسیالیستی | مبارزه با نژادپرستی و نابرابری اجتماعی | ایمن عوده و احمد طیبی |
۶ |
۱۳
|
فهرست مشترک[۴] (حداش، تعال، بلد، فهرست مشترک عربها) |
ایمن عوده |
||||
اسرائیل خانه ما | راست افراطی سکولار | تأکید بر ملیگرایی اسرائیلی با محوریت یهودیان-تداوم اشغال کرانه باختری | آویگدور لیبرمن |
۵ |
۸ |
اتحادیه جناح راست | راست افراطی مذهبی (نماینده شهرکنشینان)
راست افراطی |
ارتباط مقدس و مذهبی یهودیان با تمام سرزمینهای فلسطین شامل کرانه باختری
محافظهکاری ملیگرایانه- طرفدار محدودیت قضایی- حامی منافع شهرکنشینان |
رافی پرتص |
۵ |
۷ |
یامینا[۵] (راست جدید، خانه یهود، تکوما یا اتحاد ملی) |
آیلت شاکد |
||||
کولانو | راست میانه سکولار | متمرکز بر مسائل اقتصادی | موشه کهلون | ۴ | انحلال در لیکود |
میرتز | چپ سکولار | راه حل دو دولتی | تمار زاندبرگ |
۴ |
۵ |
اتحاد دموکراتیک[۶] (میرتز، حزب سبز، حزب دموکراتیک اسرائیل) | لیبرالیسم اجتماعی- دموکراسی اجتماعی- سیاستهای زیستمحیطی- راهحل دودولتی |
نیتزان هوروویتز[۷] |
|||
رعام بلد | ترکیبی از اسلامگراها و ملیگراهای عرب | مخالفت با اشغال سرزمینهای فلسطین | منصور عباس و امتانس شیهاده |
۴ |
منحل در فهرست مشترک |
چشمانداز تاریک ائتلافها و انتخاب نخستوزیر
انتخابات بیست و دوم کنست نه تنها بنبست سیاسی انتخابات قبلی را برطرف نکرد بلکه بر پیچیدگی اوضاع افزود. در حالی که در انتخابات قبل، نتانیاهو با یک کرسی بیشتر، مأمور تشکیل کابینه شد، این بار بنیگانتس آن یک کرسی بحثبرانگیز را به دست آورده و ادعای پیروزی بر رقیب خود یعنی لیکود را سر داد. با وجود این، در واقعیت نه تنها هر دو حزب چند کرسی خود را در مقایسه با انتخابات قبلی از دست دادهاند بلکه هر دو از دستیابی به اکثریت آرا یعنی ۶۰ کرسی برای تشکیل دولت بازماندهاند. از این رو تشکیل دولت همچنان در هالهای از ابهام باقی ماند.
پس از مشخصشدن نتایج آرا، رووین ریولین رئیس جمهور رژیم صهیونیستی، تلاش کرد ابتکار عمل را در دست بگیرد و روزنهای برای خروج از این بنبست بیابد. از همین رو نتانیاهو و گانتس را دعوت به مذاکره در مورد دولت وحدت ملی کرد. ریولین در این باره عنوان کرد که «دولت پاثبات نمیتواند شکل بگیرد مگر اینکه دو حزب بزرگ در آن باشند. این خواست اصلی رأیدهندگان نیز هست». در این میان حتی پیشنهاد نخستوزیری دورهای نیز که بر اساس آن دو سال نتانیاهو نخستوزیر بوده و و دو سال دیگر بنی گانتس این مأموریت را انجام دهد، به میان آمد.
با این حال این پیشنهاد نیز با پیچیدگیهای خود همراه بود. گانتس حاضر به ائتلاف با حزب لیکود تحت سکانداری نتانیاهو نشد با این استدلال که حزب آبی و سفید یک کرسی بیشتر از لیکود را به دست آورده و باید رهبر حزب آبی و سفید مأمور تشکیل کابینه شود. ضمن اینکه گانتس پرونده فساد نخستوزیر کنونی را مانع مشروعیت و ادامه کار نتانیاهو میداند. حتی در صورت اجراییشدن این ابتکار، باید قانونی گذاشته میشد که بر مبنای آن هر دو نفر فرصت نخستوزیری یافته و تا پایان دوره هر کدام از آن دو ائتلاف تشکیلشده منحل نشود.
در این میان آرایش احزاب برای ائتلاف نیز پرماجرا و سرشار از تناقض است. ائتلاف راست به رهبری لیکود در حدود ۵۵ کرسی (شاس، اتحاد یهودی تورات، یامینا) و ائتلاف چپ میانه به رهبری آبی و سفید در حال حاضر ۴۴ کرسی (کار-گشر و اتحاد دموکراتیک) و با حمایت عربها ۵۴ کرسی را در اختیار دارد. در این میان آویگدور لیبرمن رئیس حزب «اسرائیل خانه ما» که در دوره قبلی انتخابات، با سماجت از ائتلاف با نتانیاهو سرباز زد و انتخابات دوباره را رقم زد، بر مواضع مخالف خود علیه نتانیاهو و احزاب مذهبی اولتراارتدوکس ایستاده است و گانتس را برای نخستوزیری آینده توصیه میکند.
گانتس نیز بر این امر تأکید داشته است که در هر ائتلافی که به رهبری خودش تشکیل شود، لیبرمن را سهیم خواهد کرد. حزب «اسرائیل خانه ما» با هشت کرسی میتواند صحنه را به نفع هر کدام از احزاب تغییر دهد. از این رو مهره شاهساز[۸] انتخابات به شمار میآید. با این حال آویگدور لیبرمن رئیس این حزب نه حاضر است با لیکود به واسطه حضور مذهبیهای حریدی ائتلاف کند و نه ائتلاف با آبی و سفید را به واسطه حضور چپها و نیز حضور احتمالی «فهرست مشترک عربها» برمیتابد. وی که نتانیاهو را برای پیشنهاد دولت وحدت ملی متهم به فریبکاری کرده است، تمایل به تشکیل دولتی «لیبرال و ملیگرا» مبتنی بر ائتلافی متشکل از احزاب لیکود و آبی و سفید با حمایت حزب خود دارد.
در این شرایط هم دردسر احزاب حریدی و اولتراارتدوکس را خنثی کرده است و هم از نبود احزاب عرب در ائتلاف پیروز خرسند است. از نظر لیبرمن وی همچون ریولین از وزن قابل قبولی برای مذاکره با احزاب و تقسیم وزارتخانهها در این دولت برخوردار است. هدف لیبرمن، تشکیل دولت سکولار است که برای موضوعات مذهبی نیز سیاستهای سکولار اتخاذ کند؛ موضوعی که مطالبات احزاب مذهبی متحد لیکود را از گردونه خارج میکند. اصرار لیبرمن برای تشکیل دولت وحدت ملی در حالی است که دو حزب بزرگ یعنی لیکود و آبی و سفید، حاضر به ائتلاف با یکدیگر نیستند. گفته میشود یائیر لاپید رئیس حزب یشعاتید یکی از احزاب متحد بنیگانتس تهدید کرده که در صورت ائتلاف با نتانیاهو از اتحاد با گانتس خارج خواهد شد. از سوی دیگر نتانیاهو نمیتواند از حمایت احزاب مذهبی دست بردارد در حالی که هیچ بدیلی برای آنان وجود ندارد، زیرا در این صورت اکثریت را از دست میدهد.
هرچند حزب ائتلافی عربها که در این دور از انتخابات نتیجه خوبی را کسب کرده است، با هدف اخراج نتانیاهو از قدرت، وعده حمایت از گانتس را داده است اما از ائتلاف با وی سرباز زدهاند، هرچند افکار عمومی این رژیم و همینطور قانون ملت یهودی نیز حضور عربها در دولت را با موانع بسیار مواجه میکند. طی سالها عربهایی که در حزب کارگر، میرتز و حتی لیکود بودهاند، به برخی سمتها در دولت دست یافتهاند، هرچند بیشتر افرادی که منصوب شدهاند، از اقلیتهای دروزی یا بدوی بودهاند که باید در قالب برنامه صهیونیست برای دولت، گام بردارند و به صورت انحصاری نمیتوانند بر مسئله عربها تمرکز کنند.
آخرین باری که عربها از نخستوزیر این رژیم در جریان تشکیل دولت حمایت کردند، به سال ۱۹۹۲ و انتخاب اسحاق رابین برمیگردد. حمایت آنها از گانتس، عهدشکنی بیش از دو دههای آنها در این زمینه، به امید اخراج نتانیاهو از قدرت را نشان میدهد. عربها در این دور از انتخابات اعلام کردهاند که همچنان گانتس را مسئول ویرانی نوار غزه در جنگ ۲۰۱۴ میدانند با این حال به امید شکست نتانیاهو که به دنبال اعمال فشار بر شهروندان عرب و تبدیل آنها به شهروند درجه دو در چارچوب قانون ملت یهودی است، گانتس را برای نخستوزیری توصیه میکنند.
با این حال ریولین در ۲۳ سپتامبر یعنی یک روز پس از ملاقات با ایمن عوده و احمد طیبی رؤسای حزب فهرست مشترک، افشا کرد که حزب مسیحی بلد که در فهرست مشترک سه عضو دارد، از پیشنهاد نخستوزیر خودداری میکند. بنابراین تعداد حامیانی که گانتس را برای نخستوزیری توصیه میکنند از ۵۷ تن به ۵۴ تن رسید. نکته مهم آنکه هرچند ۱۰ عضو از فهرست مشترک عربها گانتس را برای نخستوزیری توصیه کردهاند اما همانطور که گفته شد، اعلام کردهاند که با گانتس وارد ائتلاف نخواهند شد. البته باید گفت هردو طرف تمایلی به ائتلاف پایدار با یکدیگر ندارند.
گانتس اعلام کرده که هرچند حامی مطالبات حقوقی و مدنی عربهای ۴۸ است اما به دلایل دیپلماتیک نمیتواند با آنها ائتلاف کند. جالب آنکه نتانیاهو در رقابتهای انتخاباتی برای تحت فشارقراردادن حزب آبی و سفید و هراس رأیدهندگان از حزب بنی گانتس، به سخره وی را خطاب قرار میداد که کدام وزارت را به عربها خواهد سپرد. انشقاق عربهای ۴۸ و یهودیها از ملیگرا گرفته تا حریدی، بیش از آن است که حتی به صورت تاکتیکی و موقت، بدون هزینه باشد. در این میان عربها نیز نمیتوانند وارد ائتلاف شوند. آنها همواره بر این نظر بودهاند که حضور و مشارکت آنها در دولت به معنای آن است که در اقدامات رژیم صهیونیستی علیه کرانه باختری، نوار غزه و حتی سایر عربهای منطقه سهیم و شریک هستند.
بنابراین برای آنکه متهم به خیانت به همنوعان خود نشوند، از این کار صرفنظر میکنند. ضمن اینکه قانون دولت یهود هرگونه انگیزه عربها برای حضور در دولت و پیشبرد مطالبات و منافعشان را از میان برده و حضور عربها را در واقعیت موجود نادیده گرفته است. در این شرایط عربها از فهرست احزاب آماده ائتلاف با بنی گانتس خط خورده و شرط اکثریت برای حزب گانتس از اعتبار ساقط شد. در نتیجه رئیسجمهور رژیم صهیونیستی نتانیاهو را برای تشکیل دولت انتخاب کرد. وی در سخنرانی معرفی نتانیاهو برای نخستوزیری گفت: «برای من مسئله فقط آن است که چه کسی امکان تشکیل ائتلاف را دارد. در حال حاضر ۵۵ عضو انتخابی از نتانیاهو و ۵۴ نفر از گانتس حمایت میکنند اما ۱۰ عضو از «فهرست مشترک عربها» اعلام کردهاند که در ائتلاف گانتس نخواهند ماند در حالیکه بلوک ۵۵ عضوی حامی نتانیاهو بر حفظ ائتلاف خود تأکید کردهاند. بنابراین شانس نخستوزیر برای تشکیل ائتلاف بالاست».
چالشهای پیش روی تشکیل دولت
هرچند نتانیاهو برای تشکیل دولت انتخاب شد اما چالشهای موجود بیش از آن است که انتظار موفقیت وی بالا باشد. مهمترین چالش کنونی تشکیل دولت در رژیم صهیونیستی نفی مطالبات یکدیگر و نبود اجماع نسبی بین آنهاست. همانطور که در بالا به آن پرداخته شد، احزاب اولتراارتدوکس یا همان حریدیهای افراطی از سوی ملیگراها پذیرفته نمیشوند، حتی گانتس رئیس حزب آبی و سفید نیز لیکود را برای اینکه میخواهد مطالبات این احزاب را نمایندگی کند، محکوم کرده است. گانتس در سرمقالهای که قبل از شروع انتخابات با عنوان «فرصتی نادر» منتشر کرد، تکیه نتانیاهو بر حریدیها ومذهبیها را هشدار داد و از ساکنان این رژیم خواست برای اجتناب از دولت غیرسکولار و مذهبی، باید از رأی به حزب نتانیاهو حذر کنند.
حزب «اسرائیل خانه ما» نیز در صورتی ائتلاف تثبیتشدهای با نتانیاهو برقرار میکند که از نبود احزاب مذهبی در ائتلاف اطمینان یابد. موضوعاتی همچون سربازی طلبههای یهودی که خواست ملیگراها در چاچوب قانون برابری تمام یهودیان در رژیم اسرائیل است، از سوی حریدیها پذیرفته نیست. در مقابل، ملیگراهایی همچون حزب لیبرمن و حتی راست میانه یعنی آبی و سفید نیز خواست و مطالبه این لایه از جامعه صهیونیستی را خلاف موازین دولت سکولار رژیم صهیونیستی میپندارند.
علاوه بر این، بین ملیگراهای صهیونیست و حریدیها با عربها و دروزیها نیز شکافهای عمیقی وجود دارد که هرگونه اجماع میان آنها را بعید و دور از تصور ساخته است. از این رو ریولین که در سمت ریاستجمهوری این رژیم ادعای اجماع حداکثری در میان ساکنان این رژیم را به پیش میبرد و حتی در سال ۲۰۱۶، شعار «ایجاد هویت اسرائیلی جدید بر اساس مبانی دولت یهودی و دموکراتیک» را مطرح کرد، از احزاب و اعضای کنست فعلی درخواست کرده که به دنبال «بایکوت بخشهای مختلف جامعه» نباشند، زیرا در این صورت «دولت باثباتی تشکیل نخواهد شد و باید منتظر سومین انتخابات در کمتر از یک سال باشند».
ریولین همچنین در روز معرفی نتانیاهو برای تشکیل دولت عنوان کرد که حتی پیشنهاد تغییر قانون و ایجاد سمت «نخستوزیر موقت» را داده است که بر مبنای آن، هر زمان که نخستوزیر نتواند وظایف خود را انجام دهد، نخستوزیر موقت وارد کار شده و گرههای دولت را بگشاید و پس از آنکه مسائل حل و فصل شد، نخستوزیر اصلی به سِمَت خود بازگردد که البته موافقت نتانیاهو و گانتس را به دست نیاورده است. این طرح ریولین از سویی ناظر به محکومیت احتمالی نتانیاهو در پرونده قضائیاش و از سوی دیگر تشکیل ائتلاف باثبات میان آنها و دست به دست شدن قدرت میان این دو بدون انحلال ائتلاف بوده است؛ یعنی دولت در سایهای که در برخی فواصل قدرت کامل را برای پیشبرد اهداف در دست داشته باشد. از این رو باید گفت پرونده قضائی نتانیاهو، خود یکی دیگر از چالشهای مهم انتخابات کنونی است زیرا در صورتی که رأی به محکومیت وی داده شود، دردسرهای بیشتری برای ساختار سیاسی اسرائیل در شرایطی که وی نخستوزیر باشد، به وجود خواهد آمد.
به گفته ریولین در حال حاضر نتانیاهو این شرط را پذیرفته که در صورت ناکامی در تشکیل ائتلاف، این امکان برای نفر بعد یعنی گانتس فراهم آید بدون اینکه دستور انحلال کنست و انتخابات جدید را صادر کند. ساختار سیاسی این رژیم به شدت برگزاری انتخابات سوم را مطلوب ندانسته و خواهان تعین تکلیف دولت در وضعیت فعلی هستند، از این رو این شرط برای نتانیاهو از سوی رئیس این رژیم گذاشته شده است.
نتیجهگیری
در صورتی که نتانیاهو بتواند حمایت حزب اسرائیل خانه ما و رهبر آن یعنی آویگدور لیبرمن را به دست آورد، موفق به تشکیل دولت خواهد شد. در صورت ائتلاف با اسرائیل خانه ما تعداد کرسیهای لیکود به ۶۳ کرسی میرسد و شرط اکثریت ۶۰ به علاوه یک برای نتانیاهو فراهم خواهد شد. به نظر میرسد حزب آبی و سفید، ترجیح میداد که نتانیاهو نخستین شانس را برای تشکیل دولت امتحان کند زیرا احتمال موفقیت خود را پس از ناکامی وی بالاتر میداند. برای حزب آبی و سفید ائتلاف با اسرائیل خانه ما و همچنین عربهای ۴۸ تنها گزینه است. در صورتی که لیبرمن موافقت خود را برای ائتلاف با این چینش اعلام نکند، بنبست تشکیل دولت همچنان برقرار است.
گزینه دیگر که بسیار بعید به نظر میرسد جلب حمایت احزاب چپ از سوی نتانیاهو یا جلب حمایت حزب یامینا از سوی گانتس است. البته اختلاف دیدگاههای این دو جریان، این ائتلاف را بسیار دور ازتصور کرده است. گزینه آخر و تنها راه حل باقیمانده برای اینکه انتخابات سوم رقم نخورد، دولت وحدت ملی به رهبری مشترک نتانیاهو و گانتس به تنهایی یا با حضور آن دو به علاوه حمایت لیبرمن است که در مذاکرات دوجانبه آنها قبل از نتانیاهو هیچ چشمانداز روشنی برای این موضوع اتفاق نیفتاده است. در صورتی که نتانیاهو به نخستوزیری گانتس و تشکیل کابینه به رهبری وی رضایت دهد، دولت وحدت ملی شکل خواهد گرفت. این در صورتی است که نتانیاهو خروج از قدرت را بالاخره بپذیرد و به ائتلاف شکلگرفته به امید سکانداری این رژیم در دور دوم یعنی پس از اتمام دوره دوساله گانتس راضی شود.
از زمان معرفی نتانیاهو برای نخستوزیر از سوی رئیس رژیم صهیونیستی، وی ۴۲ روز فرصت دارد تا کابینه را تشکیل دهد. در صورت شکست، شانس به بنی گانتس میرسد. اگر گانتس در رقابتهای انتخاباتی، تشکیل دولت راستگرای مذهبی و افراطی را هشدار میداد، نتانیاهو بر مباحث امنیتی یعنی ایران و سوریه و همکاری با عربستان برای مقابله با ایران و همچنین انضمام شهرکهای کرانه باختری که در این رژیم مشتریهای پروپاقرصی دارند، همچنان تأکید میکرد. گانتس در مسائل امنیتی و در مواضع خود در قبال ایران و حزبالله، تفاوت چندانی با نتانیاهو ندارد اما به نظر میرسد در رابطه با کرانه باختری و شهرکها که مورد تأکید نتانیاهو است، تحت تأثیر احزاب چپ، ملایمتر از نتانیاهو عمل کند.
نکته بعد آنکه نتانیاهو تجربه چندین دوره نخستوزیری را دارد و تقریباً قواعد نوشته و نانوشته موجود را میداند، بنابراین قابل پیشبینیتر از گانتس عمل خواهد کرد. با این حال با ترامپ و تیم تندروی وی مناسبات تنگاتنگی را برقرار کرده که برای جمهوری اسلامی ایران خطرسازتر خواهد بود. در حالی که گانتس چنین سرمایهای را در حال حاضر ندارد و نیاز به زمان و تجربه بیشتری در این باره دارد. به نظر میرسد خروج نتانیاهو از قدرت، در این مقطع به سود ایران باشد هرچند باید هوشیارانه در مقابل ژنرال کارکشته صهیونیستها یعنی گانتس عمل کرد زیرا در صورتی که وی سکان دولت را به دست بگیرد، برای اثبات خود ممکن است اقدامات نابخردانهای را در دستور کار قرار دهد. با همه اینها بازماندن نتانیاهو به معنای قطع تلاشهای مستمر بیش از یک دههای وی علیه ایران است که این خود فرصتهای تأملبرانگیزی برای کشورمان فراهم خواهد کرد.
دکتر وحیده احمدی/ عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی
پانوشتها؛
[۱] در رقابتهای انتخاباتی فروردینماه حزب راست جدید به رهبری نفتالی بنت و آیلد شاکد شکست سنگینی را متقبل شد، در حالی که در دوره قبل سه کرسی را در اختیار داشت. زهوت یا هویت نیز دیگر حزب جامانده از کنست بود که هرچند به دلیل دنبالکردن آزادسازی مصرف ماریجوانا در میان جوانان این رژیم، تا حدی مورد استقبال قرار گرفت اما از به دستآوردن کرسی در کنست ناکام ماند. این حزب همچنین پیشنهادهایی برای الحاق کرانه باختری، انتقال داوطلبانه فلسطینیها به کشورهای دیگر و ساخت یک معبد سوم یهودی را مطرح کرده بود.
[۲]Kaminitz
[۳]Labor-Gesher
[۴]Joint List
[۵] Yamina
[۶] Democratic Union
[۷]Nitzan Horowitz
[۸]kingmaker