مهمترین اندیشکدههای تاثیرگذار بر سیاست دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران
اندیشکدهها یا اتاقهای فکر تاثیر فزایندهای بر تصمیمات و سیاستگذاریهای دولتها دارند. این مساله در ایالات متحده آمریکا بیش از هر جای دیگری صدق میکند و سابقه طولانیتری دارد. دولتها در این کشور بیش از آن که از گزارشهای مراکز پژوهشی نسبتا دولتی مانند مرکز پژوهشهای کنگره[۱] استفاده کنند، خروجیها و دستورکارهای اندیشکدهها را مبنای تصمیمات و اقدامات خود قرار می دهند.
از سوی دیگر، سیاستمداران نیز با هدف تاثیرگذاری بر سیاستها و تصمیمات دولت، به عضویت اندیشکدهها در میآیند. جابجایی افراد از اندیشکدهها به دولتها و بالعکس موضوعی است که با تغییر دولتها و روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا به شکل گسترده شاهد آن هستیم. اندیشکدهها به شیوههای مختلفی نفوذ سیاسی خود را بر دولت اعمال میکنند: اعضا و روسای آنها سمتهای دولتی میگیرند، روابط دوستانه و نزدیک با مقامات دولت ایجاد میکنند، در جلسات استماع کنگره شهادت میدهند، سرمقاله و گزارشهای متعدد مینویسند و به مباحث عمومی جهت داده و حول آن اجماعسازی میکنند.
اندیشکدهها و دولت ترامپ
در طول نیم قرن گذشته همواره نقش و تاثیر اندیشکده در عرصه سیاسی آمریکا رو به افزایش بوده اما در دوره ترامپ این روند تا حدودی متوقف شد زیرا او بیش از هر کسی به افراد تاجر و بازرگانان نزدیک بود. او برای مقامهای مختلف در دولت افرادی را که در بخش خصوصی فعالیت کرده و ثروت زیادی اندوخته بودند را به کسانی که تحصیلات آکادمیک و تجربه فعالیت سیاسی داشتند، ترجیح میداد. افراد نزدیک به ترامپ مانند جارد کوشنر و استیو بنن نیز اندیشکدهها را به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی در واشنگتن میدانستند که نتوانسته بودند به تحقق حکمرانی خوب کمک کنند.
علاوه بر این، سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ بیشتر شخص محور است و متاثر از دیدگاهها و ویژگیهای فردی اوست؛ با این حال، نمیتوان نفوذ و اثرگذاری اندیشکدهها را در این زمینه نادیده گرفت. بیش از ۳۰۰ اندیشکده در شهر واشنگتن دی سی فعال هستند که همواره به دنبال تاثیرگذاری و اعمال نفوذ بر برنامهها و سیاستهای مختلف دولتها در آمریکا هستند. آنها به گفتمان دولتها شکل میدهند و پیشنویس دستور کار سیاسی آنها را تهیه میکنند.
هرچند در دولت ترامپ اندیشکدهها و اتاقهای فکر شاید وزن سابق خود را نداشته باشند، اما با توجه به گستردگی دولت و موضوعات درگیر در سیاست خارجی و همچنین نزدیکی غالب کسانی که در دولت به کار گماشته میشوند به برخی اندیشکدهها یا سوابق حضور آنها در این اندیشکدهها، آنها همچنان نقش و نفوذ خود را حفظ کردهاند. اما طبیعتا این نقش و تاثیرگذاری برای همه آنها یکسان نیست؛ برخی اندیشکدهها که گرایشهای دموکرات داشته و اعضا و مدیران آنها از مقامات سابق دولت اوباما هستند، به حاشیه رفته و در عوض اندیشکدههای محافظه کار و راستگرا بیش از پیش نقش و نفوذ یافتهاند.
علاوه بر این، میزان نفوذ و تاثیرگذاری اندیشکدهها بر سیاستهای دولت در موضوعات مختلف متفاوت است؛ در رابطه با سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، اندیشکدههای مختلفی به تولید گزارش، انتشار مقاله و برگزاری نشست میپردازند و حتی برخی از آنها (مانند شورای روابط خارجی و شورای آتلانتیک) صفحه یا پروژهای مجزا در ارتباط با ایران دارند. با این حال، میزان نفوذ و اثرگذاری آنها بر سیاستهای دولت در قبال ایران یکسان نیست.
شاخصهای مهم در تشخیص اندیشکدههای اثرگذار بر سیاست ترامپ در قبال ایران
برای فهم اینکه کدام اندیشکدهها بیشترین تاثیرگذاری را بر سیاست دولت ترامپ در قبال ایران داشتهاند، میتوان شاخصهای مختلفی را تعریف کرد و مبنای ارزیابی قرار داد. شاخص نخست در این زمینه، میزان افراد استخدام شده در دولت ترامپ از میان اعضای اندیشکده مذکور به ویژه در حوزههای مرتبط با جمهوری اسلامی ایران است. یکی از مهمترین مولفههای اثرگذاری اندیشکدهها بر سیاستهای دولت، میزان استخدام و حضور نیروهای این اندیشکدهها در دولت است؛ به عبارت دیگر، آنها با حضور و نفوذ در روندهای سیاستگذاری دولت، بر سیاستها تاثیر میگذارند.
یکی از نخستین چالشهای روسای جمهور در آمریکا پس از به قدرت رسیدن، استخدام و انتصاب افراد جدید برای سمتهای مختلف است. به ویژه که با بزرگتر شدن دولت آمریکا، تعداد افرادی نیز که باید توسط رئیس جمهور در قوه قضائیه و مجریه منصوب شوند افزایش یافته و از ۲۰۰ نفر در سال ۱۹۹۳ به ۴۱۰۰ نفر در اواخر دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما رسیده است. این مساله به اندیشکدهها امکان میدهد تا با تامین کارشناسان و نیروی انسانی مورد نیاز دولتها، بر سیاستهای آنها اثر بگذارند.
مولفه مهم دیگر، میزان حضور اعضای دولت در اندیشکدهها و سخنرانی آنان در ارتباط با ایران است. همانطور که اشاره شد، در آمریکا پیوند بسیار نزدیک و متقابلی بین اندیشکدهها و دولتها وجود دارد و معمولا اعضای دولت در اندیشکدهها حاضر شده و به سخنرانی یا پاسخ به سوالات در موضوعات گوناگون میپردازند. بر این اساس، میتوان گفت که به هر میزان که اعضای دولت ترامپ در اندیشکدهای حضور یافته و راجع به ایران و مسائل مربوط به آن به سخنرانی پرداخته باشند، آن اندیشکده در تصمیمات و سیاستهای این دولت در قبال ایران تاثیرگذاری بیشتری دارد.
علاوه بر مورد فوق، نکته دیگری که حائز اهمیت میباشد این است که مهمترین نقاط عطف و سیاستهای دولت ترامپ در قبال ایران برای نخستین بار در کجا و کدام اندیشکده مطرح شدهاند؟ طبیعتا هنگامی که وزیر خارجه یا معاون رئیس جمهور آمریکا و یا حتی رئیس جمهور این کشور اصول سیاست دولت خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در یک اندیشکده مطرح میکنند، این مساله میتواند بیانگر نفوذ و اثرگذاری بالای اندیشکده مذکور بر سیاست دولت آمریکا در قبال ایران باشد.
شاخص دیگر در این زمینه، حامیان مالی اندیشکدهها هستند؛ یکی از روشهایی که لابیگران و حتی کشورهای خارجی تلاش میکنند از طریق آن بر سیاستهای دولت آمریکا اثر گذاشته و آن را در مسیر مطلوب خود هدایت کنند، اقدام از طریق اندیشکدهها و تامین مالی آنها است. هرچند این تلاش معمولا به صورت مخفیانه و غیرشفاف صورت میگیرد. هر میزان حامیان مالی اندیشکدهای از چهرهها و دولتهای ضدایرانی باشند، میتوان حدس زد که آن اندیشکده تاثیر بالایی بر سیاستهای دولت در قبال ایران دارد. به ویژه هنگامی که این حامیان مالی با حامیان مالی دولت و شخص رئیس جمهور در رقابتهای انتخاباتی مشترک باشند.
بر اساس شاخصهای ذکر شده و با توجه به بررسی و رصد عملکرد برجستهترین اندیشکدههای آمریکایی در طی دوره ریاست جمهوری ترامپ در رابطه با ایران، میتوان مهمترین و تاثیرگذارترین اندیشکدهها در رابطه با سیاست دولت در قبال جمهوری اسلامی ایران را شامل موارد زیر دانست:
بنیاد دفاع از دموکراسیها [۲]
اندیشکدههای مختلفی در آمریکا (شورای روابط خارجی، بروکینگز، شورای آتلانتیک، کارنگی و…) راجع به ایران گزارش تولید میکنند اما هیچکدام از آنها به اندازه بنیاد دفاع از دموکراسیها به طور گسترده و تخصصی بر روی ایران متمرکز نبوده و توصیههای سیاسی دقیق و با جزئیات برای دولت و کنگره تهیه نمیکنند. بنیاد دفاع از دموکراسیها از زمان تاسیس خود در سال ۲۰۰۱ به نوعی مرکز فعالیت تندروهای ضدایرانی در آمریکا بوده است. مارک دوبوئیتز مدیر اجرائی این بنیاد که به شدت ضدایرانی است ارتباطات گستردهای دارد و مقالات اعضا و گزارشهای این اندیشکده در مجلات و روزنامههای مختلفی مانند آتلانتیک، وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز و واشنگتن پست منتشر میشود. علاوه بر این، دوبوئیتز و برخی اعضای این بنیاد (مانند ریچارد گلدبرگ، سعید قاسمی نژاد و علیرضا نادر) در توئیتر به شدت علیه جمهوری اسلامی ایران فعال بوده و به تبلیغ و ترویج افکار و ایدههای خود درباره ایران میپردازند.
حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ و محوریت یافتن تحریمها در سیاست دولت او در قبال ایران، مارک دوبوئیتز به طراحی، اعمال و پیشبرد تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران کمک کرده است. او در سال ۲۰۱۱ نیز نقشی محوری در تحریمهای نفتی و بانک مرکزی ایران داشت. در جریان مذاکرات هستهای با ایران، دوبوئیتز تلاش بسیاری کرد تا مانع از تحقق این توافق شود اما نتوانست مانع از امضای توافق بین اوباما و ۵ کشور دیگر با ایران شود. بنا بر گزارشها، پیش از امضای برجام کارشناسان بنیاد دفاع از دموکراسیها ۱۷ بار علیه این توافق در کنگره شهادت دادهاند.
پس از توافق هستهای (برجام)، دوبوئیتز و بنیاد دفاع از دموکراسیها کمپینی گسترده برای توضیح، تحلیل و نقد آنچه که «نواقص برجام» مینامیدند به راه انداختند و اعضای این اندیشکده بیش از هر اندیشکده دیگری در جلسات استماع کنگره و شبکههای تلویزیونی برای صحبت در این زمینه حاضر میشدند. دوبوئیتز در سال ۲۰۱۵ در مقالهای در «فارین پالیسی» توافق هستهای با ایران را به یک بمب ساعتی تشبیه کرد و گفت علاوه بر مساله بند غروب این توافق به ایران این امکان را میدهد که برنامه هستهای خود را از سر بگیرد. از آن زمان تا کنون شعار و ادعای دوبوئیتز و بنیاد دفاع از دموکراسیها، «اصلاح برجام» بوده است اما واقعیت آن است که آنها هدفی جز نابودی برجام و حتی تغییر رژیم در ایران را دنبال نمیکنند.
روی کار آمدن ترامپ و در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری و اعمال تحریمهای گسترده که هم راستا با تجویزهای بنیاد دفاع از دموکراسیها است، باعث شده تا بسیاری این اندیشکده را بانفوذترین و اثرگذارترین اندیشکده بر سیاستهای دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران بدانند و حتی تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام را به آن نسبت دهند. قبل از خروج ترامپ از برجام، اولی هاینونن مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها در شهات خود در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت الان زمان اقدام در رابطه با توافق هستهای است نه ۶ سال دیگر که بندهای غروب برجام سر رسیده است و ایران خود را به عنوان یک قدرت هسته ای تثبیت کرده و مشکلات اقتادی خود را نیز برطرف کرده است.
دو هفته بعد از خروج ترامپ از برجام نیز مارک دوبوئیتز و ریچارد گلدبرگ در مقالهای در وال استریت ژورنال پیشنهاد کردند که دولت ترامپ تحریمهای گستردهای را علیه بخش معدن، ساخت و ساز، صنایع مهندسی و دیگر بخشهای با اهمیت اقتصاد ایران وضع کند. آنها همچنین خواستار فشار بر اروپاییها جهت قطع ارتباط بانک مرکزی ایران با سوئیفت شدند. کارشناسان بنیاد دفاع از دموکراسیها همچنین در مقالات و توصیههای سیاستی متعدد خود خواستار آن شدهاند که دولت ترامپ با تقویت حضور نظامی خود در منطقه با نفوذ منطقهای ایران مقابله کند و فعالیتهای آن را در سوریه و عراق محدود کند. تجویز آنها این است که دولت ترامپ با اتخاذ رویکرد تهاجمی نظامی به نوعی در مقابل ایران بازدارندگی معتبر ایجاد و به موثر بودن کمپین فشار حداکثری و تحریمهای اقتصادی کمک کند.
پس از آنکه ریچارد گلدبرگ یکی از اعضای برجسته و ضدایرانی بنیاد دفاع از دموکراسیها توسط جان بولتون در یک سمت بسیار مهم در شورای امنیت ملی آمریکا منصوب شد، این بنیاد بیش از پیش امکان تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت ترامپ در قبال ایران و پیشبرد طرح خود برای تشدید فشار حداکثری بر ایران را پیدا کرد. گلدبرگ رویکردی به شدت ضدایرانی داشته و او از طرفداران تغییر رژیم در ایران است که توسط بولتون به سمت مدیر مبارزه با سلاحهای کشتارجمعی ایران منصوب شد. او همکاری نزدیکی با برایان هوک داشت پیش از اینکه در این سمت گماشته شود، مقالات متعددی علیه برنامه هستهای ایران، لزوم تحریم و مقابله با نفوذ منطقهای ایران نوشته و در اندیشکدههایی مانند هادسن و هریتیج در این باره به سخنرانی پرداخته است. بعد از اینکه اخیرا از این سمت کنار گذاشته شد نیز بار دیگر به فعالیتهای خود علیه ایران به ویژه در صفحه توئیتر ادامه میدهد.
نشانه مهم دیگر از تاثیرگذار بنیاد دفاع از دموکراسیها در سیاست دولت ترامپ در قبال ایران، حضور گسترده مقامات این دولت در جلسات و نشستهای این موسسه در رابطه با ایران است؛ یک ماه بعد از خروج آمریکا از برجام، سیگال مندلکر[۳] معاون وزیر خزانهداری دولت ترامپ در سخنرانی خود در اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها به متحدان آمریکا به ویژه دولتها و شرکتهای خصوصی اروپایی راجع به هرگونه تجارت با ایران هشدار داد و گفت شرکتهایی که با ایران تجارت میکنند ریسک بسیار بزرگی را متحمل میشوند و با وضع تحریمهای جدید از سوی آمریکا این ریسک بیشتر و پر هزینهتر هم میشود. در جولای ۲۰۱۸، خانم یلیم پابلت معاون وزیر امور خارجه در بخش کنترل تسلیحات در اندیشکده بنیاد دفاع ازدموکراسیها سخنرانی کرد و ضمن طرح این ادعا که ایران به دنبال گسترش سلاحهای شیمیایی است و به بشار اسد نیز در این زمینه کمک میکند، از تلاشهای دولت تراپ برای مقابله با تولید و گسترش این سلاح ها توسط ایران سخن گفت.
در ماه جولای سال گذشته (۲۰۱۹) ناتان سیلز هماهنگکننده مبارزه با تروریسم در وزارت خارجه آمریکا در سخنرانی خود در بنیاد دفاع از دموکراسیها به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد بمبگذاری آمیا، ایران را متهم به گسترش تروریسم در منطقه آمریکای لاتین کرد و بر لزوم مقابله با شبکههای وابسته به آن و حزب الله در منطقه تاکید نمود. پس از اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ در ایران، برایان هوک در بنیاد دفاع از دموکراسیها به سخنرانی در این زمینه پرداخت و ضمن طرح این ادعا که بیش از ۱۰۰۰ نفر در این اعتراضات کشته شدهاند، حمایت دولت ترامپ از این اعتراضات را اعلام کرد. همچنین، بنیاد دفاع از دموکراسیها پروژه ای با عنوان نشست امنیت ملی[۴] دارد که در طی چند سال اخیر همواره شاهد حضور مقامات رده بالای دولت ترامپ بوده است؛ در سال ۲۰۱۷، مایک پمپئو رئیس وقت سیا و هربرت مک مستر مشاور امنیت ملی ترامپ در این نشست شرکت کردند. در سال ۲۰۱۸، نیکی هیلی سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل و برایان هوک نماینده ویژه وزارت خارجه در امور ایران از سخنرانان نشست بودند. مهمترین محور سخنرانیها و سوالاتی که از افراد فوق در این نشستها پرسیده شده است، ایران بود.
علاوه بر موارد فوق در رابطه با اثرگذاری بنیاد دفاع از دموکراسی در سیاست ترامپ در قبال ایران، یکی از مهمترین حامیان مالی بنیاد دفاع از دموکراسیها، شلدون ادلسون[۵] سرمایهدار یهودی است که به طرفداری از حزب لیکود، تامین مالی کمپین انتخاباتی ترامپ و ضدیت با ایران مشهور است. او قبل از انعقاد توافق هستهای با ایران توصیه کرده بود تا آمریکا برای اینکه ایران را به گفته او سر عقل بیاورد یک بمب اتمی کوچک به یکی از مناطق کویری ایران بزند. بعد از توافق هستهای نیز ادلسون همواره از اصلیترین منتقدان و مخالفان آن بوده است.
بنیاد هریتیج [۶]
بنا بر گزارشهای متعدد، «بنیاد هریتیج» بیش از دیگر اندیشکدههای آمریکایی در دولت دونالد ترامپ نفوذ کرده و تاثیر میگذارد. اِد فئولنر[۷] بنیانگذار و رئیس سابق هریتیج رئیس بخش سیاست داخلی تیم انتقالی و اِد کوریگان[۸] از مدیران برجسته این بنیاد یکی از کسانی بود که رهبری تعیین تیم ترامپ در دوره انتقال دولت را به عهده داشت. بنیاد هریتیج بیش و پیش از تیم اصلی ترامپ برای تعیین کارمندان جدید دولت آماده بود و در سال ۲۰۱۴ یعنی یک سال قبل از اعلام کاندیداتوری ترامپ بیش از ۳ هزار اسم را از جریانات محافظه کار سراسر آمریکا که مشتاق بودند در دولت بعد از اوباما حضور داشته باشند، در قالب پروژهای تحت عنوان «پروژه احیای آمریکا»[۹] جمع آوری کرده بود.
بنیاد هریتیج و دونالد ترامپ پیش از این پیوند خاصی با هم نداشتند و حتی در مواردی نیز دیدگاهها و مواضع آنها در تضاد بود؛ بنیاد هریتیج در یکی از گزارشهای خود اعلام کرده بود که حتی دشوار است ترامپ را یک «محافظه کار» بدانیم. علاوه بر این، پس از حمله ترامپ به مک کین در جریان رقابتهای انتخاباتی، یکی از مدیران هریتیج خواستار کنار گذاشتن ترامپ از جریان رقابتهای انتخاباتی شده بود. ضمن اینکه ترامپ تا حدودی دیدگاههای ساختارشکنانه داشت که با ماهیت و مواضع محافظهکارانه بنیاد هریتیج چندان همخوانی نداشت. با این حال، پس از رسیدن ترامپ به ریاست جمهوری او و بنیاد هریتیج به هم نزدیک شدند زیرا هم حامیان مالی و هم پایگاه اجتماعی مشترکی داشتند. بسیاری از کسانی که هریتیج برای استخدام در دولت ترامپ پیشنهاد کرده بود مانند ریک پری (وزیر انرژی) و جف سشنز (دادستان کل از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸) و همچنین بسیاری از کارشناسان این بنیاد در دولت ترامپ به استخدام درآمدند.
بنا بر گزارش وبسایت «پروبابلیکا»، که پروژهای تحت عنوان شهر ترامپ[۱۰] تعریف کرده است و در آن به ردیابی افرادی که در دولت ترامپ استخدام میشوند و سوابق و وابستگی سازمانی آنها میپردازد، در میان اندیشکدههای مختلف آمریکایی بنیاد هریتیج با حضور ۳۶ نفر از اعضای خود در دولت ترامپ در رتبه نخست اندیشکدهها در این زمینه قرار دارد. البته این آمار شامل کسانی که بنیاد هریتیج برای سمتهای مختلف در دولت معرفی و پیشنهاد کرده است، نمیشود. علاوه بر این، بنیاد هریتیج در ژانویه ۲۰۱۸ اعلام کرد که دولت ترامپ تا آن زمان به حدود دو سوم توصیههای سیاسی آن عمل کرده است. تاثیر و نفوذ بنیاد هریتیج در دولت ترامپ امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست. اعضای برجسته دولت در گردهماییهای سالانه این بنیاد شرکت میکنند و مایک پنس در گردهمایی اکتبر سال گذشته این بنیاد گفت «هریتیج از روز اول در کنار این دولت و رئیس جمهور مبارزه کرده است».
ترامپ در اولین سال ریاست جمهوری خود در اکتبر ۲۰۱۷ در گردهمایی رهبران جریان محافظهکاری در آمریکا که سالانه در بنیاد هریتیج برگزار میشود[۱۱] شرکت و به سخنرانی پرداخت. او ضمن قرار دادن ایران در کنار کره شمالی، از آنها به عنوان اصلیترین دشمنان آمریکا یاد کرد و ضمن تاکید بر اینکه هرگز اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد، گفت که دولت او تحریمهای گستردهای را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وضع کرده است.
اما مهمترین نشانه از تاثیرگذاری و نفوذ هریتیج بر سیاست دولت ترامپ در قبال ایران را میتوان سخنرانی مایک پمپئو در تاریخ ۲۱ می ۲۰۱۸ (دو هفته بعد از خروج آمریکا از برجام) در این اندیشکده دانست که در آن پمپئو به ترسیم سیاست دولت ترامپ در قبال ایران پرداخت و برای اولین بار از ۱۲ پیش شرط برای گفتگو و مذاکره با ایران سخن گفت. او ضمن طرح این ادعا که ایران همچنان به طور مخفیانه برنامه هستهای خود را پی میگیرد و برجام به ایران در این زمینه کمک کرده است، به اقدامات ایران در زمینه به گفته او حمایت از تروریسم، گسترش برنامه موشکی، دستگیری شهروندان آمریکایی، تهدید متحدان آمریکا در منطقه و سرکوب شهروندان خود اشاره کرد و از ۱۲ اقدامی که ایران باید در راستای تغییر رفتار خود و تبدیل شدن به یک کشور عادی انجام دهد، سخن گفت و از آنها به عنوان خواستههای دولت آمریکا از ایران نام برد. خواستههایی که به اذعان بسیاری همان سیاست تغییر رژیم اما با زبانی متفاوت است و در صورت اجرای آنها تقریبا چیزی به نام جمهوری اسلامی ایران باقی نمیماند. از آن زمان تا کنون، اگرچه در برخی موارد ترامپ یا اعضای دولت او برای مذاکره و گفتگو با ایران ابراز تمایل کرده و یا تلاشهایی نیز در این راستا (تبادل زندانی) انجام دادهاند، اما همواره بر چارچوب مذکور برای تعامل با ایران تاکید داشتهاند.
موسسه هادسن [۱۲]
موسسه هادسن یکی از مهمترین اندیشکدههای محافظهکار در آمریکا است که تاثیرگذاری زیادی بر دولت ترامپ به ویژه در حوزه رویکرد نسبت به چین و همچنین سیاست خاورمیانهای او داشته است. مایکل دوران یکی از مهمترین کارشناسان این اندیشکده که به شدت ضدایرانی و طرفدار اسرائیل است، نقش تعیین کنندهای در جهتدهی به سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ داشته و ترامپ چندبار در توئیتر صحبتهای او را بازنشر کرده است. او برخلاف بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران محافظه کار در آمریکا از اقدام ترامپ برای رها کردن کردها در سوریه در مقابل ترکیه حمایت کرد و آن را در راستای منافع آمریکا و متحدان سنتی خود (ترکیه) دانست. از دید دوران، محور سیاست خاورمیانهای آمریکا باید مقابله با هژمونی ایران باشد و راه رسیدن به این هدف هم تقویت اتحاد با متحدان (اسرائیل، ترکیه و عربستان) است.
در سپتامبر ۲۰۱۸، برایان هوک در هادسن راجع به برنامه موشکی ایران سخنرانی کرد. او ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران برخلاف قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به توسعه برنامه موشکی خود و ارسال این سلاحها برای متحدان منطقهای خود به ویژه حزب الله و حوثیها میپردازد. هوک ضمن انتقاد از انفعال جامعه بینالمللی در این زمینه که ایران را در گسترش برنامه موشکی خود جسورتر کرده است، اعلام کرد که آمریکا به هرگونه حمله موشکی از جان ایران و متحدانش که منجر به مرگ شهروندان آمریکایی یا آسیب به پایگاههای این کشور در منطقه خاورمیانه شود، قاطعانه پاسخ خواهد داد.
او همچنین ضمن اشاره به شروط ۱۲ گانه مطرح شده از سوی پمپئو در رابطه با ایران، از تداوم فشارها بر ایران با هدف کاهش درآمدهای آن، تقویت ارتباط با مخالفان حکومت، تلاش برای انزوای دیپلماتیک و فشار حقوقی به حکومت ایران تا زمان تغییر رفتار این کشور سخن گفت. نیکی هیلی سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل نیز در مراسمی که موسسه هادسن در دسامبر ۲۰۱۸ برای تقدیر از او برگزار کرد، ضمن حمایت از خروج آمریکا از برجام که به گفته او باعث محرومشدن حکومت ایران از درآمدهای حاصل از آن شد، از اعتراضات در ایران (دی ماه ۱۳۹۶) حمایت کرد و گفت با دولت فعلی در آمریکا مردم ایران می دانند که حالا یک حامی بزرگ دارند.
موسسه هادسن از زمان روی کار آمدن ترامپ حدود ۳۰ نشست درباره موضوعات مختلف در رابطه با جمهوری اسلامی ایران برگزار کرده است؛ نکته مهم در این رابطه این است که در اغلب این جلسات چهرههای ضدایرانی مانند کارشناسان اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها یا چهرههای اپوزیسیون ایرانی نقش محوری را داشتهاند؛ در مهمترین نمونههای اخیر، پس از اعتراضات آبان ماه در ایران این موسسه یک نشست با حضور مریم معمارصادقی، مدیر اندیشکده توانا که از مخالفان جمهوری اسلامی است و ارتباط نزدیکی با جریان سلطنتطلب دارد، برگزار کرد. او در سخنان خود از رضا پهلوی به عنوان رهبر جریانهای اپوزیسیون و همچنین معترضان داخلی در ایران نام برد و خواستار حمایت بیشتر آمریکا و اروپا از معترضان شد. چند هفته بعد، هادسن از رضا پهلوی برای سخنرانی در این اندیشکده دعوت کرد. در این جلسه که با عنوان «آینده ایران: گفتگو با رضا پهلوی» و با مدیریت مایکل دوران برگزار شد، رضا پهلوی از هرگونه مذاکره دولت آمریکا با حکومت ایران انتقاد کرد و گفت که با این کار آمریکا به مردم ایران خیانت میکند. او خواستار حمایت بینالمللی از اعتراضات ایران و فراهمکردن شرایط گذار دموکراتیک با حمایت خارجی در ایران شد.
علاوه بر سه اندیشکده مذکور، اندیشکدههای عمدتا محافظهکار دیگری هستند که به تولید گزارش یا توصیه سیاستی در رابطه با ایران پرداختهاند اما میزان اثرگذاری آنها به اندازه اندیشکدههای فوق نبوده است. انستیتو واشینگتن [۱۳] که بر سیاست آمریکا در خاورمیانه متمرکز است، یکی از مهمترین موارد در این زمینه است. این اندیشکده در دسامبر ۲۰۱۸ میزبان رضا پهلوی بود و گزارشها و توصیههای سیاستی متعددی به دولت ترامپ برای مهار ایران به ویژه در عراق و سوریه تولید کرده است. موسسه علوم و امنیت بین الملل[۱۴] از دیگر اندیشکدههایی است که به طور تخصصی در رابطه با برنامه هستهای ایران فعالیت داشته و آرشیو ادعایی اسرائیل را در رابطه با برنامه هستهای ایران برجسته نموده است. این اندیشکده همکاری نزدیک و گستردهای با بنیاد دفاع از دموکراسیها داشته و دیوید آلبرایت[۱۵] رئیس و بنیانگذار آن در جلسات متعدد در کنگره راجع به برنامه هستهای ایران شهادت داده است. اندیشکده محافظهکار امریکن اینترپرایز[۱۶] نیز که جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی ترامپ سابقه حضور در آن را داشته و کارشناسان ایران ستیزی مانند مایکل روبین دارد، از اندیشکدههای مهم و اثرگذار در رابطه با ایران در دوره ترامپ بوده است.
کارشناسان برجسته در حوزه ایران | تعداد نشست های برگزار شده با محوریت ایران (از زمان روی کار آمدن ترامپ) | حضور و سخنرانی مقامات دولتی در نشست ها و جلسات مرتبط با ایران | نام اندیشکده |
مارک دوبوئیتز، ریچارد گلدبرگ، جان هانا، اُلی هاینن(مشاور)، تونی بادران، رائول مارک گرشت، مایکل لدین، بهنام بن طالب لو، سعید قاسمی نژاد، علیرضا نادر | ۲۱ | – حضور مایک پمپئو مدیر وقت سازمان سیا و هربرت مک مستر مشاور امنیت ملی ترامپ در نشست امنیت ملی بنیاد دفاع از دموکراسی ها (اکتبر ۲۰۱۷) – سخنرانی سیگال مندلکر معاون وزیر خزانه داری در حوزه تروریسم و اطلاعات مالی (۵ ژوئن ۲۰۱۸) – – سخنرانی خانم یلیم پابلت معاون وزیر امور خارجه در امور کنترل تسلیحات (جولای ۲۰۱۸) – حضور و سخنرانی برایان هوک مسئول امور ایران و نیکی هیلی نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل در نشست امنیت ملی بنیاد دفاع از دموکراسی ها(اوت ۲۰۱۸) – سخنرانی ناتان سیلز هماهنگ کننده مبارزه با تروریسم در وزارت خارجه آمریکا (جولای ۲۰۱۹) – سخنرانی برایان هوک درباره اعتراضات ایران (دسامبر ۲۰۱۹) | بنیاد دفاع از دموکراسی ها |
جیمز فیلیپس، پیتر بروکس، | ۱۲ | – سخنرانی ترامپ در اکتبر ۲۰۱۷ در گردهمایی رهبران جریان محافظه کاری – مایک پمپئو (۲۱ می ۲۰۱۸) | بنیاد هریتیج |
مایکل دوران، مایکل پرجنت، لی اسمیت | ۲۹ | – برایان هوک (۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸) – نیکی هیلی (دسامبر ۲۰۱۸) | موسسه هادسن |
عزیزاله حاتمزاده / همکار علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی
پانوشتها؛
[۱] Congressional Research Service
[۲] Foundation for Defense of Democracies (FDD)
[۳] Sigal Mandelker
[۴] National Security Summit
[۵] Sheldon Adelson
[۶] Heritage Foundation
[۷] Ed Feulner
[۸] Ed Corrigan
[۹] Project to Restore America
[۱۰] Trump Town
[۱۱] President’s Club Meeting
[۱۲] Hudson Institute
[۱۳] Washington Institute for Near East Policy
[۱۴] Institute for Science and International Security
[۱۵] David Albright
[۱۶] American Enterprise Institute