جمهوری اسلامی: به سوی تثبیت دولت مدرن در ایران
نویسنده: حمید ملکزاده
در بحث پیرامون شخصیتها، رخدادها، و نهادهای سیاسی-اجتماعی در طول تاریخ، همواره این مسئله مطرح بوده است که باید آنها را به عنوان چیزی که هستند، یعنی به عنوان هستندههایی تاریخی که در یک بستر زمانی-مکانی خاص«برساخته شده»، عمل کرده و نهایتاً سرنوشت متمایزی پیدا کردهاند در نظر گرفت و فهمید. من در این نوشته کوتاه، علیرغم مشکلاتی که ممکن است «تاریخی بودن» برای نوشته حاضر به وجود بیاورد، تلاش میکنم تا به انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و نظام سیاسی تثبیت شده در جریان تحولات انقلابی مربوط به آن، به عنوان پدیدهای تاریخی و از چشمانداز مربوط به بسط دولت مدرن در ایران نگاه کنم. تلاش میکنم تا نشان دهم که چطور جمهوری اسلامی ایران را باید به عنوان گامی مؤثر و قابلتوجه در مسیر بسط و تثبیت ایده دولت مدرن در ایران معاصر در نظر گرفت. برای انجام دادن این منظور، در ابتدای امر، به معضل «تاریخی بودن» میپردازم و بعد از آن تلاش میکنم تا ضمن مشخص کردن مفاهیم دولت، حکومت و رژیم سیاسی، بررسی کنم که چطور پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ را باید به عنوان گام بلندی در جریان بسط دولت مدرن در ایران در نظر بیاوریم. برای روشن کردن مسائل مربوط به این خط استدلالی به بحث درباره مفاهیمی مانند ولایت فقیه و نهادهایی مانند دادگاه ویژه روحانیت و مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهم پرداخت. در آنچه پیرامون این مفهوم و نهادها آوردهام، به هیچ عنوان مدعی نیستم که تفسیر یا شرحی فقهی از آنها ارائه کردهام، یا کُنه این مفاهیم را از منظر اعتقادات شیعی بررسی کردهام. بلکه تنها دلالتهای سیاسی خاص آنها از چشمانداز مفهومی مورد نظر خودم را نشان دادهام. از این جهت تأکید میکنم که آنچه در این زمینهها آوردهام را نباید به عنوان بحثی فقهی یا دینی درباره دلالتهای ایمانی مربوط به این مفاهیم در نظر گرفت.
ماهنگار دیدهبان امنیت ملی شماره ۱۳۱ – ۱۲ صفحه از صفحه ۲۵ تا ۳۶