تجربهنگاری راهبردی: مرگِ فهم: چگونه نظام آموزشی کنکور-محور داده را جایگزین دانش کرده است و چه میتوان کرد؟
نویسنده: سیدنوید کلهرودی
این نوشته روایتگر تلاشی چهارساله برای تدریس دروس فلسفه، تاریخ، علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی در یک دبیرستان پسرانه و یک نیم سال تحصیلی در یک دبیرستان دخترانه در شهرستان ورامین است. نگارنده در این نوشته چهار ادعا دارد: اول آنکه باید میان داده و اطلاعات با دانش و آموختن تفاوت قائل شد و نادیده گرفتن این موضوع بزرگترین ضعف نظام آموزشوپرورش کشور است. دوم آنکه تداوم این نظام آموزشی با توجه به سطح و وضعیت کنونی دانشآموزان و عقاید آنها در بلندمدت موجب خطرات امنیتی برای کشور میگردد و شکاف نسلی کنونی عملاً ما را با نوجوانانی روبرو ساخته است که ذرهای تعلق به نظام آموزشی و ارزشهایش ندارند و عملاً سبک زندگی آنها در جهت عکس آن نظام در حرکت است. سومین نکته به نظام کنکور برمیگردد که عملاً در بلندمدت موجب گشته تا ما با نسلی کمسواد و عمدتاً بیسواد روبرو باشیم و خطر اساسی آنجاست که این افراد در دو دهه گذشته به دانشگاهها نیز راه یافتهاند و بهتدریج در کسوت استاد و معلم نیز ظاهر میشوند؛ و در نهایت نکته چهارم پاسخ بدین سؤال است که چگونه میتوان در چنین فضایی کنشی مفید داشت و تا حدی این فضا را تغییر داد و چطور میتوان این وضعیت را از اساس تغییر داد.
ماهنگار دیدهبان امنیت ملی شماره ۱۲۴ – ۱۰ صفحه از صفحه ۱۲۱ تا ۱۳۰