از پولیس تا شهر: مقدمهای پدیدارشناسانه دربارهٔ مفهوم شهر
نویسنده: حمید ملکزاده
«دانشگاه در ایران به ضرورتی تأسیس شد»۱٫ ضرورتی که در روایت سید جواد طباطبایی به شکل بنیادینی با مفهوم «اداره» منشنمایی میشود: اداره امور ملّت. یا اگر دقیقتر بگویم اداره واحد سیاسی. دو مفهوم اساسی در این روایت، و در آن عبارت، وجود دارند که برای نوشتن این یادداشت کوتاه به کار من میآیند: مفهوم اداره و مفهوم واحد سیاسی. تلاش خواهم کرد تا این مسئله را روشن کنم که چطور مفهوم اداره به معیاری برای سنجش علم خوب از علم بد تبدیل شده است. همینطور این مسئله را روشن میکنم که چرا نهادهای سیاسی و دانشگاه ایران در سالهای اخیر بیش از پیش به مفهوم اداره۲ علاقهمند بودهاند. در اینجا من مفهوم اداره را به عنوان تکنیک سامان دادن به اجزاء و اعضای واحد سیاسی برای برآوردن هدفی از پیش قصد شده استفاده میکنم. تلاش خواهم کرد تا در نهایت این مسئله را بررسی کنم که چطور این فهم از اداره و پیوندی که با مفهوم واحد سیاسی برقرار میکند بر نوعی عقلِ سیاسی ویژه استوار شده است که به سازوکارهای خاصی از تولید انسان، از طریق مداخله در وجوه مادّی و روانی او نیرو میبخشد. از آنجایی که گستره دولت ملّی به عنوان واحد سیاسی میتواند این یادداشت کوتاه را با چالشهای بنیادینی مواجه کند، من در این مطالعه ضمن حفظ مفهوم اداره، برای بحث درباره واحد سیاسی از مفهوم شهر استفاده خواهم کرد. درواقع تلاش میکنم تا ایده ابتدایی خودم را در مورد شهر، به عنوان یک واحد سیاسی که بر اساس سازوکارهای منبعث از مفهوم اداره کار میکند، مورد ارزیابی قرار دهم. بعد از مشخص کردن مسائلی که به اداره شهر، یا حکمرانی شهری، مربوط میشوند، از موضعی انتقادی، پیشنهادهای کاربردی لازم برای بحث درباره شهر و مدیریت آن ارائه میکنم.
ماهنگار دیدهبان امنیت ملی شماره ۱۳۴