n چالش‌ها و بایسته‌های جریان‌های سیاسی در ایران

چالش‌ها و بایسته‌های جریان‌های سیاسی در ایران

  • احزاب و جریان‌های سیاسی، می‌بایست برآیند خواسته‌های طیف‌های گوناگون جامعه باشند و فرا‌تر از آن بر این خواسته‌ها تأثیر بگذارند. در چنین الگویی است که شکاف میان مردم و حاکمان پر می‌شود و ضریب امنیت ملی افزایش پیدا می‌کند.
  • اصولگرایان در کنار مشکل رسانه‌ای که چالش پایدار این جریان است با مسائل و موضوعاتی چون ابهامات گفتمانی، شکاف نسلی و شیوه تعامل با دولت سیزدهم مواجه هستند. مشکل «فقدان گفتمان مرکزی منسجم و معنابخش» در دولت یکی از مسائل مهم در این باب است.
  • جریان اصلاحات در بحرانی‌ترین موقعیت خود از ابتدای تولد تاکنون قرار گرفته است. جریان اصلاحات با بحران «نوسازی گفتمانی»، «شیوه تعامل با حاکمیت» و «تضاد‌های درون‌جبهه‌ای» و «فعالیت‌های نا‌هم‌راستای داخلی» رو‌به‌روست. در وضعیت حاضر با توجه به حمایت اصلاح‌طلبان از دولت یازدهم و دوازدهم (دولت اعتدال‌گرا)، نوعی هم‌سرنوشتی بین اصلاح‌طلبان و اعتدالیون پدید آمده است.
  • بحران اصلاحات در اقناع افکار عمومی بسیار عمیق است. پیش‌ازاین، در غیاب حضور مؤثر براندازان، اصلاح‌طلبان درحالی‌که خود در ساختار حاکمیتی حضور داشتند و به‌عنوان بخش اصلی حکومت به شمار می‌آمدند خود را به‌عنوان اپوزیسیون داخلی حکومت نیز معرفی می‌کردند. تکرار همان استراتژی پیشین در شرایط حاضر بسیار ناکارآمد است.
  • عدالت‌خواهان را می‌توان به دودسته «عدالت‌خواهان مصداقی» و «عدالت‌خواهان مطالبه‌گر» تقسیم نمود. عدالت‌خواهان مصداقی از طریق افشاگری به دنبال احیای عدالت هستند؛ اما عدالت‌خواهان مطالبه‌گر سطح مطالبه را فراتر از اشخاص، به سمت اصلاح قوانین، مقررات و ساختارها می‌برد و از طریق مطالبه‌گری به دنبال اصلاح ساختار‌ها است.
  • مطلوب است شورای نگهبان، در سال آتی و پیش از انتخابات مجلس ۱۴۰۲ در تعامل با احزاب و جریان‌های سیاسی فرایندهای تعیین صلاحیت را تا حد امکان شفاف کند تا شائبه مدیریت نتیجه انتخابات را از خود رفع کند. همچنین باید تا جایی که ممکن است شاخص‌های تعیین صلاحیت از معیارهای ذهنی و قابل‌تعبیر و تفسیر به شاخص‌هایی ملموس و عینی تبدیل شوند تا رد صلاحیت‌ها شبهه مهندسی انتخابات را ایجاد نکند.