چارچوب عملیات روانی مدرن علیه جمهوری اسلامی ایران

چارچوب عملیات روانی مدرن علیه جمهوری اسلامی ایران

  • جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیدایش خود با انواع و اقسام فشارها و روش‌های متنوع نبرد از طرف دشمنان خویش مواجه بوده و هست، فرایندی که عملیات روانی بخش مهمی از آن را به خود اختصاص داده است.
  • روشمندی نبردها و عملیات روانی در دوران مدرن با تغییرات زیادی مواجه شده است که در چارچوب گذار از علوم اجتماعی نیوتنی به علوم اجتماعی کوانتومی قابل‌پردازش است. گذرا از فیزیک نیوتنی به فیزیک کوانتومی یعنی گذار از سیستم‌های ساده خطی به سیستم‌های پیچیده غیرخطی.
  • در این رویکرد، عملیات روانی پدیده‌ای جدای از ابعاد اقتصادی، نظامی، سیاسی، امنیتی و به‌صورت کلی سیستم حکمرانی جامعه هدف نیست بلکه در برهم‌کنش با این ابعاد و امور است که عملیات روانی علیه یک جامعه طراحی و مورد کاربست قرار می‌گیرد.
  • ساختار حکمرانی ایرانی باید پاسخ‌های سیستمی به تهاجم‌های سیستمی ارائه دهد و در صورت عادت به ارائه پاسخ‌های غیر سیستمی به دلایل نظام انتخاباتی غیر انباشتمند، ساختارهای مبهم کنش سیاسی، حکمرانی متشتت و به بهانه وجود شرایط آشوب، فوریت، موقعیت بحرانی و… آسیب‌پذیری‌ها تعمیق پیدا می‌کنند و چرخه جنگ ترکیبی و بحران حکمرانی تکمیل‌ می‌شود؛ چرخه‌ای که عین و ذهن و تصویر و واقعیت را با هم مورد آسیب قرار می‌دهد.
  • عملیات روانی در ساحتی ترکیبی معنا دارد و همه ابعاد اجتماعی، نظامی، اقتصادی، حکمرانی و… را در برمی‌گیرد و می‌تواند هر سه سطح فیزیکی فشار و نبرد، مجازی و محیط اطلاعاتی و همچنین شناختی و محیط ادراکی را تحت‌تأثیر قرار دهد. موضوعی که علیه جمهوری اسلامی ایران نیز در حال وقوع است.
  • رویارویی جمهوری اسلامی ایران با این عملیات روانی و ترکیبی اگر از نوع مواجهه ترکیبی، متمرکز و سیستمی نباشد، موفق نخواهد بود. همان‌گونه که در چارچوب عملیات روانی توضیح داده شد، عملیات روانی مدرن یک مفهوم تقلیل‌یافته نیست و سه‌گانه ساحت عینی، اطلاعاتی و شناختی را شامل می‌شود.
  • مجموع این مؤلفه‌ها و هدف نهایی عملیات روانی مبتنی بر یک چارچوب ترکیبی، به شکست کشاندن ایده و کارایی حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران است و بدون تفکر سیستمی و چارچوبی ترکیبی نمی‌توان برای آن چاره‌ای اندیشید. فرایندی که بدون اتکا به مشارکت‌های مردمی میسور نخواهد بود.
  • یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد انباشت در حکمرانی و سیاست‌گذاری و به‌تبع آن مقابله با عملیات روانی دشمن علیه ج.ا.ایران را می‌توان روی آوردن به حکمرانی داده‌محور و شفاف دانست. شفافیت درواقع به صحنه آوردن ناظر عمومی یعنی مردم و جامعه است، ناظری که حیات انقلاب به آن وابسته است.