آمریکاامنیت سایبریامنیت ملیروسیهعلم و فناورییادداشت راهبردی

اخلال سایبری در انتخابات؛ لزوم تدارک و پیشگیری

آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده از جوانب گوناگونی مورد توجه تحلیل‏گران و کارشناسان قرار گرفت. یکی از مهمترین وجوه انتخابات مزبور، شائبه دخالت روسیه در روندهای مختلف برگزاری آن بود که گشوده‌‏شدن مرزهایی جدید در فضای سایبری را به دنبال داشته و مشخص ساخت که فضای مجازی می‌‏تواند در تعیین مولفه‏‌های حاکمیتی نقش داشته باشد.

تلاش برای اثرگذاری در نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا که با هدف فراهم‌‏کردن زمینه برای پیروزی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‏خواهان انجام شد، دست کم در دو قالب رخ داد. نخست، هک و نفوذ به صندوق‏‌های ایمیل‏ افراد و نهادهای سیاسی و نیز سامانه‏‌های مرتبط با انتخابات در ایالات متحده آمریکا و انتشار ایمیل‏‌های مزبور پیش از مجمع حزب دموکرات با هدف دامن‌‏زدن به اختلاف‌‏ها و اعتراض‏‌ها در این حزب. و دوم، تولید هزاران پست فیسبوکی، توییتری و … با هدف هدایت افکار عمومی امریکاییان به نفع ترامپ و ضرر کلینتون.

نهادها و مقاماتی نظیر ستاد انتخاباتی حزب دموکرات، وزارت امنیت میهنی[۱] و نیز سازمان اطلاعات ملی آمریکا با اشاره به این اقدام به عنوان «پویش بزرگ دهه»، تأکید نمودند که مطمئن شده‏‌اند که مقامات ارشد کرملین در این حمله‌‏های سایبری دخالت داشته‌‏اند، چراکه گستره و حساسیت این اقدامات به اندازه‌‏ای بالا بود که فقط مقامات عالی‏رتبه روسی می‏‌توانستند مجوز انجام آن را صادر کنند. البته، در این میان مقامات دولتی بر این نکته نیز تأکید کردند که با توجه به عدم تمرکز نظام انتخاباتی آمریکا و نظارت‏‌های متعدد، امکان تغییر در آرا و یا نتایج انتخابات بسیار اندک است. مقامات روسیه نیز با تکذیب اتهامات مزبور، هر گونه احتمال مشارکت دولت یا نهادهای دولتی روسیه در انتخابات ایالات متحده را رد کردند.

در هر حال، پس از کش و قوس‌‏های فراوان، ایالات متحده رسماً روسیه را به حمله سایبری به این کشور متهم کرده و ۳۵ دیپلمات روس را به دلیل دخالت دولت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده از طریق هک‌‏کردن سیستم اینترنتی کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون و حزب دموکرات، از این کشور اخراج کرد. پس از رخدادهای مزبور، اغلب کشورهای قدرتمند اروپایی، ضمن انتشار اخبار مشابهی از تلاش برای هک سیستم‏‌ها و یا اثرگذاری در امور داخلی‌‏شان، نسبت به خطر حملات سایبری روسیه هشدار دادند. به عنوان مثال، وزیر دفاع بریتانیا، نسبت به حملات سازمان‌‏یافته روسیه هشدار داده و روسیه را کشوری نامید که از اطلاعات غلط به عنوان سلاح استفاده می‌‏کند و به وضوح در صدد تضعیف پیمان ناتو و ایجاد بی‌‏ثباتی است. صدر اعظم آلمان نیز با اشاره به اینکه «حملات سایبری روسیه بخشی از زندگی روزمره شده است»، از ضرورت یادگیری راه‌‏های مقابله با آنها سخن گفت.

فارغ از صحت و سقم اتهامات مزبور و صرف نظر از چالش‌های دیپلماتیک میان روسیه و ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، نمونه‏‌ای که به اجمال از نظر گذشت، یکی از نمونه‏‌های برجسته و معاصر عملیات روانی پنهان است که به مدد فضای مجازی و شبکه‌‏های اجتماعی آن امکان تحقق پیدا کرده است. برخلاف روش‌‏ها و ابزارهای آشکار جنگ نرم نظیر استفاده از شبکه‌‏های رادیویی و تلویزیونی، عملیات روانی پنهان از طریق فضای مجازی، به دلیل آنکه منبع عملیات و نشر اخبار در آن ناشناخته است، حساسیت متناسبی در مخاطب نسبت به اعتبارسنجی برنمی‏‌انگیزد. به این ترتیب، باورپذیری چنین اخبار و گزارش‌‏هایی بسیار افزایش می‌‏یابد و دولت‏‌های رقیب یا متخاصم می‌‏توانند با سهولت بیشتری در اذهان شهروندان اثر بگذارند. به این ترتیب، افکار، احساسات و نهایتاً رفتار شهروندان بازیچۀ برنامه‌‏ریزان جنگ روانی شده، زمینه سلب اعتماد مردم نسبت به نظام و مسئولان و نهادهای آن فراهم شده، و یأس و نومیدی نسبت به آینده به جای آن می‌‏نشیند. در این نوع از عملیات، عموماً چنین وانمود می‏‌شود که منبع انتشار خبر و گزارش، شهروندان و … داخلی هستند و قصدی جز روشنگری پشت آن نیست. برخی از نمودها و مکانیزیم‏‌های اثرگذاری جنگ عملیات روانی از این قرارند:

  • شایعه‌‏سازی و نشر اکاذیب نسبت به مسئولان و نهادهای نظام و بدبین‌‏سازی مردم نسبت به آنها و عملکردشان؛
  • ایجاد خدشه در روحیه و اراده کارگزاران نظام و تضعیف آن؛
  • شخصیت‌‏سازی کاذب از افراد و جریان‏‌های خاص در میان مردم؛
  • ایجاد هراس و تردید در دل شهروندان نسبت به آینده کشور؛
  • تشدید معضلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تبدیل آن به بحران.
  • ایجاد بی‏‌تفاوتی در میان نخبگان و سرمایه‏‌گذاران و ترغیب آنها برای مهاجرت و ترک کشور؛
  • تحریک به شورش و ایجاد ناآرامی و… .

تلاش برای تأثیرگذاری در تصمیم‌‏گیری شهروندان سایر کشورها با استفاده از شبکه‏‌های مجازی، که نمونه بارز آن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده رخ داد و فضای سیاسی و حاکمیتی آن را پس از گذشت نزدیک به دو سال هنوز با خود درگیر نگه داشته است، سیاستگذاران ایرانی را به تأمل، هوشیاری و اقدامات پیشگیرانه فرا می‏‌خواند؛ به ‏ویژه آنکه گزارش‏‌های اطلاعاتی کشورهای مختلف دربردارندۀ این پیش‌‏بینی است که به احتمال زیاد در آینده نیز انتخابات دیگر کشور‌ها مورد هدف قرار خواهد گرفت. همانطور که سازمان‏‌های اطلاعاتی ایالات متحده در مورد پرونده نفوذ در انتخابات ریاست جمهوری اخیر تأکید کردند، مداخله در انتخابات می‌‏تواند توأمان تضعیف اعتماد به روندهای انتخاباتی و نیز بدنام‌‏کردن یک یا چند تن از نامزدها برای افزایش شانس نامزدی خاص را هدف گرفته باشد. در مورد انتخابات ایالات متحده و یا مورد رفراندم برگزیت، شاهد بودیم که هکرها حتی مستقیماً روند اجرایی شمارش آرا را هدف قرار نداده بودند که البته لزوماً به معنای منتفی‌‏بودن آن در آینده نیست.

با توجه به تجارب حاصل از دخالت سایبری در انتخابات و رفراندم‌‏های برگزارشده در کشورهای دیگر، می‌‏توان راه‏کارهایی را جهت آمادگی برای سناریوهای محتمل و برگزاری مطلوب و ایمن انتخابات در کشور پیشنهاد کرد:

ارتقاء فرهنگ انتخاباتی و تصمیم‏‌سازی؛ برخی تحلیل‏‌ها و گزارش‌‏ها حاکی از این نکته بوده است که کاربران رسانه‏‌های اجتماعی، با دریافت پول، متون خاصی را در شبکه‏‌های اجتماعی پست و یا لایک کرده‏ بودند. بدیهی است اثر این‏گونه پست‏‌ها، هنگامی بیشتر می‏‌شود که به گروه‏‌های مرجع یا سلبریتی‏‌ها تعلق داشته باشد. با توجه به اثرگذاری شدید سلبریتی‌‏ها در افکار عمومی، ضروری است هم سیاستگذاران کشور و هم فعالان رسانه‏‌ای و سیاسی و سایر گروه‏‌های مرجع نسبت به سازوکار این تأثیرگذاری تمهید کرده و پیشاپیش آثار سوء آن را به حداقل برسانند.

افزایش توان علمی و فنی در دستگاه‏‌های اجرایی؛ با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از برنامه‏‌های هک، فیشینگ و… با سوءاستفاده از ضعف فناوری و یا سهل‏‌انگاری مجریان در رعایت اصول امنیت سایبری امکان موفقیت می‌‏یابند، آموزش بهنگام دست‏‌اندرکاران، ارتقاء توان فنی دستگاه‌‏های اجرایی و رعایت دقیق پروتکل‏‌های امنیت سایبری از جمله مواردی است که می‌‏تواند زمینه آسیب‌‏پذیری فنی را به حداقل برساند، به ‏ویژه آنکه برگزاری الکترونیکی انتخابات در سال‏‌های اخیر در دستورکار قرار گرفته است. به عنوان مثال، در روزها و هفته‏‌های اخیر، شبکه‏‌های بزرگ اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر، سخت‏گیری‎های بیشتری -نظیر بررسی صحت شماره‌‏ها و ایمیل‏‌های ثبت‏‌نام‌‏کنندگان، اسپم‌‏کردن دائمی مزاحمان، حذف اکانت‏‌های جعلی یا غیرفعال- را در دستور کار قرار دادند که عموماً با هدف کاهش آسیب‏‌پذیری در مقابل تبلیغات/ عملیات روانی انجام گردیده است.

بذل توجه هرچه بیشتر مسئولین نسبت به ظرفیت‏‌ها و ظرافت‏‌های فضای مجازی برای عملیات روانی؛ راهبردهای روانی، همواره بخشی مهمی از امر حکمرانی بوده‌‏اند، اما واقعیت این است که فضای مجازی زمینه بسیار مساعدتری برای این امر مهیا کرده است. بنابراین لازم است مسئولین و سیاستگذاران کشور تحولات جدید حاصل از ترکیب استراتژی‏‌های روانی با ظرفیت‏‌های فضای مجازی را در کنار سایر ابزارهای قدرت ملی مورد توجه بیشتر قرار دهند.

تقویت اعتماد نهادی؛ موفقیت نسبی یا کامل هر گونه عملیات یا راهبرد روانی، مستلزم وجود حداقلی از زمینه‏‌های روانی در میان شهروندان است. بنابراین، مسئولین و نهادهای برگزارکننده انتخابات می‏‌توانند با درک حساسیت و اهمیت مسئله، از هم‌‏اکنون ضمن تلاش حداکثری برای رفع نواقص شناخته‏‌شده در سازوکارهای انتخاباتی، ضمن تقویت و تثبیت اعتماد میان مردم و خود، هر گونه زمینه را برای اثرگذاری سوء درباره نامزدها یا رویه‏‌ها، ایجاد تردید، دعوت به اعتراض و یا ناآرامی در میان شهروندان از طریق عملیات پنهان سایبری، به حداقل برسانند.

گروه مطالعات ایران پژوهشکده مطالعات راهبردی

[۱] . Homeland Security

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا